ارزیابی پوسچر به روش OCRA
ارزیابی پوسچر به روش OCRA
ارزیابی پوسچر به روش OCRA
شاخص OCRA و چک لیست OCRA
Occupational Repetitve Actions: OCRA Index and OCRA Checklist
مقدمه/هدف: روش OCRA در سال 1996 توسط اوکچی و کلمبینی در شهر میلان ایتالیا و با هدف آنالیز مواجهه کارگران با وظایفی که دارای عوامل خطر آسیب به اندام فوقانی بدن (تکرار, نیرو, حرکات و پوسچرهای نامناسب, کاهش زمان ریکاوری و…) بودند ارائه گردید. روش های OCRA عمدتا براساس اتفاق نظر کمیته فنی انجمن بین المللی ارگونومی (IEA) پیرامون اختلالات اسکلتی-عضلانی می باشند. شاخص OCRA می تواند خطر اختلالات اسکلتی-عضلانی اندام فوقانی را در جمعیت در معرض مواجهه پیش بینی نماید و بعنوان اولین, تحلیلی ترین و قبل اعتمادترین روش توسعه یافته بشمار رفته و به طور کلی برای طراحی مجدد و یا انالیز دقیق وظایف و ایستگاه کاری بکار می رود.
چک لیست OCRA براساس شاخص OCRA بوده و کاربرد ان ساده تر می باشد و به طور کلی جهت غربالگری اولیه وظایف و ایستگاه های کاری تکراری توصیه می گردد. روش کنونی OCRA پایه و استاندارد دو استاندارد بوده که توسط (CEN(EN1005-5 و (ISO(ISO DIS11128-3 توسعه یافته اند. استاندارد ISO11128-3 روش OCRA را روشی ارجح برای ارزیابی دقیق خطر انتخاب نموده, بدین دلیل که در این روش کلیه عوامل خطر مربوطه در نظر گرفته شده و قابل استفاده برای مشاغل چند وظیفه ای می باشد و معیاری بر اساس داده های اپیدمیولوژیک جهت پیش بینی وقوع اختلالات اسکلتی-عضلانی در اندام فوقانی را فراهم می کند.
هر دو روش استفاده مشاهده ای بوده و عمدتا جهت استفاده متخصصین فنی (ایمنی و بهداشت حرفه ای, ارگونومیست ها, تحلیل گران روش ها و زمان و مهندسین تولید) طراحی شده و در عمل ثابت کرده که به طور کلی بهترین روش برای پیشگیری و آسیب های شغلی و بهبود فرایندهای تولید می باشد در اروپا تخمین زده شده که این روش هم اکنون بیش از 5000 وظیفه شغلی بکار رفته و بیش از 20000 کارگر را شامل شده است.
کاربرد در مشاغل و محیط های کاری:
- روش OCRA را می توان جهت ارزیابی طیف وسیعیاز مشاغلی که دارای حرکات تکراری و یا تلاش اندام فوقانی در اجرای وظیفه می باشند, بکار برد مانند بسته بندی, مونتاژ, وظایف حمل دستی بار با وزن کمتر از 4.5 کیلوگرم, بلند کردن بار ساکن و مشاغل با اعمال نیروی زیاد.
- ساخت اجزای مکانیکی, لوازم الکتریکی, خودرو, پوشاک, سرامیک و فراورده های غذایی نمونهای از صنایعی هستند که این روش را اجرا نموده اند.
- این روش برای ارزیابی مشاغلی که با موس و کیبورد و یا سایر وارد کردن اطلاعات کامپیوتری سر و کار دارند مناسب نمی باشد.
- توصیه می شود که چک لیست OCRA برای غربالگری اولیه از ایستگاه های کاری بکار برده شود و این در حالیست که شاخص OCRA جهت طراحی مجدد و انالیز عمیق ایستگاه های کاری مفید می باشد.
نقاط قوت:
شاخص OCRA:
- ارائخ تجربه و تحلیل دقیق مکانیکی و سازمانی از عوامل اصلی خطر اختلالات اسکلتی-عضلانی در اندام فوقانی بدن
- در نظر گرفتن کلیه وظایف تکراری موجود در یک شغل پیچیده (یا چرخشی) و تخمین سطح خطر کارگر (این شاخص علاوه بر تک تک وظایف در هر شیفت کاری نیز توجه دارد).
- مقایسه زمینه های کاری متفاوت (همچنین قبل و بعد از مداخله): می توان طراحی مجدد یا طراحی متفاوت را شبیه سازی نمود.
- پیش بینی (با مجموعه محدودیت ها) اثرات بهداشتی (اختلالات اسکلتی-عضلانی اندام فوقانی).
- مرتبط با آنالیز Motion Time Measurement) MTM) می باشد.
- ارائه اطلاعات مربوط به عوامل خطر به صورت کمی
- انالیز عمیق تر عوامل خطر (بویژه از لحاظ طراحی اقدامات پیشگیری کننده بعدی)
- روش سریع برای جدا کردن افراد که در معرض مواجهه با UL-WMSDS می باشند.
- این روش امکان شناسایی فاکتورهای ریسک چند گانه را فراهم می اورد.
- این شاخص با اختلالات اسکلتی-عضلانی کاملا مرتبط است.
- نواحی ریسک و سطوح ریسک به خوبی در آن تعیین شده است.
چک لیست OCRA:
- استفاده اسان و سریع
- ارایه امتیازات مربوط به سطح مواجهه به رنگ سبز, زرد, قرمز و ارغوانی
- ارائه نقش مواجهه با اشاره به کل جمعیت و همچنین به طور جداگانه برای مرد و زن
- جهت تعیین اولویت ها و برنامه ریزی چرخش شغلی و ارزیابی مواجهه قبلی در ارتباط با مشکلات قانونی مفید می باشد.
- در نظر گرفتن کلیه وظایف تکراری موجود در یک شغل پیچیده (یا چرخشی) و تخمین سطح خطر کارگر.
محدودیت ها:
- شاخص OCRA:
- می تواند وقت گیر باشد, بخصوص وظایف پیچیده و مشاغل چند وظیفه ای.
- ضریب فاکتورها با استفاده از بررسی متون و داده ها و رویکردهای ناهمگن تعیین گردیده است.
- در ابتدای یادگیری مفهوم “فعالیت تکنیکی” بدون اشاره به انالیز MTM مشکل می باشد.
- تمام فاکتورهای روانی-اجتماعی مرتبط با حیطه فردی را در نظر نمی گیرد.
- با این روش نمی توان ارزیابی ریسک ناشی از ارتعاش و استرس های تماسی را انجام داد. بنابراین برخی از اختلالات مربوط به نقاط انتهایی اندام فوقانیاز جمله سندروم ارتعاش دست-بازو را نمی توان ارزیابی نمود.
- این شاخص را نباید برای پیش بینی اختلالات خارج از اندام فوقانی مورد استفاده قرار داد مانند کمربند شانه ای, گردن و پشت.
- آزمایش قابلیت اطمینان و تغییرپذیری آن رسما ارزیابی نشده است.
- نیاز به یک دوربین فیلم برداری بوده تا انالیز در حذکت آهسته انجام گیرد.
- چک لیست OCRA:
- تنها اجازه می دهد که یک براورد اولیه از عوامل خطر انجام دهیم.
- تنها اجازه می دهد که یک برآورد از قرار گرفتن در منطقه خطر (سبز, زرد, قرمز و ارغوانی) انجام شود و نه یک ارزیابی دقیق
- اگر مشاهده گرها به خوبی اموزش ندیده باشند ممکن است عوامل خطر را به درستی طبقه بندی نکنند.
- برای طراحی تحلیلی و طراحی مجدد وظایف مفید نمی باشد (برای این منظور شاخص OCRA پیشنهاد شده است).
عوامل خطر اختلالات اسکلتی-عضلانی مدنظر:
- تکرار, نیرو, حرکت و پوسچرهای نامناسب, فقدان زمان بازگشت (ریکاوری), ارتعاش, عوامل سازمانی
- سایر موارد: مواجهه با سرما, سطوح لغزنده اشیاء, نیاز به دقت فوق العاده, استفاده از دستکش نامناسب, استفاده از حرکات سریع و ناگهانی خطرناک
بخش های بدنی مورد نظر جهت ارزیابی:
دست, مچ دست, ساعد, ارنج و شانه
روایی و پایایی:
- اعتبار دورن مشاهده گر=نامشخص, اعتبار بین مشاهده گر = نامشخص
- روایی= متوسط (مقایسه با ACGIH HALA, RULA, SI)
روش کار:
- جنبه عمومی
هر دو روش ارزیابی, 4 عوامل خطر اصلی را براساس مدت زمان مربوطه ارزیابی می کنند که عبارتند از:
- تکرار
- نیرو
- حرکات و پوسچرهای نامناسب
- فقدان زمان های برگشت (ریکاوری)
سایر عوامل مانند عوامل مکانیکی, محیطی و سازمانی نیز در نظر گرفته شده که شواهد پیرامون ارتباط ان ها با اختلالات اسکلتی-عضلانی اندام فوقانی وجود دارد. هر یک از عوامل خطر به خوبی توصیف و طبقه بندی گردیده تا به شناسایی شرایط ممکن و مداخلات پیشگیرانه کمک کند.
تعاریف:
- کار (شغل), تشکیل شده از یک یا چند وظیفه در طول یک شیفت کاری
- چرخه های کاری: در یک وظیفه شغلی, ترتیبی از اقدامات فنی بوده که بارها و به یک شکل تکرار می شوند.
- در هر چرخه کاری, چندین فعالیت تکنیکی را می توان شناسایی کرد, و این عملکردهای مقدماتی هستند که قادر به تکمیل چرخه عملیاتی می باشند (مانند: برداشتن, قرار دادن, هل دادن, کشیدن, جابجا کردن) (جدول 9-1)
جدول 9-1: مواردی که بعنوان یک فعالیت تکنیکی در مراحل آنالیز OCRA محسوب می شوند.
توضیح |
فعالیت تکنیکی |
مواردی که در فاصله دورتراز طول بازو قرار دارد و فرد مجبور است برای رسیدن به ان تنه و شانه خود را خم نماید. اگر کارگران مرد و زن و یا فقط کارگران زن در محیط کار هستند فاصله 50CM (صدک 50 زنان) را بعنوان فاصله مرجع در نظر بگیرید. هر بار خمش یا فعالیت. |
حرکت شناسی |
گرفتن یک شی با دست یا انگشت برای انجام کار, یک فعالیت تکنیکی ه حساب می آید. |
گرفتن/برداشتن |
فعالیت های گرفتن با دست راست و گرفتن دوباره با دست چپ, یک فعالیت تکنیکی به حساب می اید. |
گرفتن با یک دست و گرفتن دوباره با دست دیگر |
. موقعیت یابی یک شی یا ابزار در نقطه ای که از قبل مقرور شده نیز یک فعالیت تکنیکی می باشد. |
موقعیت |
عمل قرار دادن یا بیرون کشیدن همراه با نیرو یک فعالیت تکنیکی می باشد. کشیدن یا هل دادن نیز یک فعالیت تکنیکی است |
قرار دادن/بیرون کشیدن و هل دادن |
توجه: فعالیت های رها کردن اشیاء (باز کردن دست ها یا انگشتان و ول کردن اشیاء) را نباید جز فعالیت های تکنیکی به حساب اورد. |
رها کردن |
زمانی که برای راه اندازی یک ابزار نیاز به فشار دادن دکمه یا اهرم می باشد. اگر ابزار تغییر نکند هر بار فشار دادن دکمه یا اهرم را یک فعالیت تکنیکی محسوب کنید. |
راه اندازی کردن |
حرکت قلمو (هربار عبور قلمو در رنگ آمیزی)
تمیز کاری (هر بار عبوربر روی بخش مورد نظر برای تمیز کاری) چکش زدن (هرار ضربه) به همین ترتیب در صافکاری, رنده کشی و … (هر بار یک فعالیت تکنیکی حساب می گردد) |
فعالیت های خاص |
روش پیشنهادی جهت ارزیابی خطر با استفاده از روش OCRA:
- ویژگی های وظایف تکراری را در چرخه های کاری با مدت زمان قابل توجه مشخص نمایید.
- ترتیب و توالی فعالیت های تکنیکی (برداشتن, قرار دادن, هل دادن, کشیدن, جابجا کردن, و …) را در یک چرخه (چرخه نماینده در هر وظیفه) از هر وظیفه مشخص کنید.
- توصیف و طبقه بندی عوامل خطر در هر چرخه
- داده های مربوط به چرخه های کاری در هر وظیفه را در طول کل شیفت کاری کنار هم قرار دهید (با در نظر گرفتن مدت زمان و توالی وظایف مختلف و دوره های ریکاوری).
- ارزیابی مختصر از عوامل خطر برای شغل مورد نظر بعنوان کل (شاخص مواجهه یا خطر)
روش کار با شاخص OCRA:
شاخص OCRA عبارت است از نسبت تعداد کل فعالیت های تکنیکی که عملا در طی شیفت کاری انجام می شوند (ATA یا Ae) به تعداد کل فعالیت های تکنیکی توصیه شده در طی شیفت کاری (RTA یا ArP). در عمل OCRA چنین تعریف می شود:
Ae: با استفاده از انالیز سازمانی می توان تعداد کل فعالیت های تکنیکی واقعی در طول شیفت را بدست آوریم (تعداد فعالیت ها در چرخه و تعداد فعالیت ها در دقیقه)
Arp: جهت محاسبه تعداد کل فعالیت های تکنیکی توصیه شده که باید در طول شیفت کاری انجام شوند می توان از فرمول زیر استفاده نمود.
Arp=∑ [CF × (Ffi × Fpi× Fci) × Di] × Fr × Fd
- n و 1= تعداد وظایف تکراری که در طول شیفت کاری انجام می شوند.
- i= وظیفه تکراری عمومی
- CF= فرکانس ثلبت برای فعالیت های تکنیکی (30 فعالیت در دقیقه), این ضریب ثابت می باشد.
- (Ff,Fp,Fc)= فاکتورهای ضریب برای نیرو (Ff), پوسچر (Fp) و عوامل خطر اضافی (Fc) با امتیاز بین 0 و 1
- D= طول مدت هر وظیفه تکراری برحسب دقیقه
- Fr= فاکتور ضریب برای فقدان زمان بازگشت (ریکاوری) با امتیاز بین 0 و 1
- Fd= فاکتور ضریب طبق مدت زمان روزانه وظایف تکراری
محاسبه Ae (تعداد کل فعالیت های تکنیکی واقعی) با استفاده از آنالیز سازمانی:
- جهت تعیین کل فعالیت های واقعی در محیط کار انالیزهای سازمانی الزامی بوده و باید قبل از محاسبه تعداد کل فعالیت های تکنیکی توصیه شده انجام گیرد.
- جهت محاسبه Ae لازم است که بر روی طول مدت واقعی وظایف تکراری و وجود و توزیع دوره های بازگشت تمرکز نماییم. مهم است که تشخیص دهیم آیا وظیفه مورد نظر باید جزو وظایف تکراری, غیر تکراری و یا زمان بازگشت محسوب شود. شیفت کاری سازماندهی شده ممکن است شامل یک یا تعدادی وظایف کاری باشد. در عوض, هر وظیفه ممکن است به وسیله چرخه ها یا انواع دیگری از روش های اجرایی مشخص گردند.
- اگر وظیفه مربوط به صورت چرخه هایی از فعالیت های تکنیکی باشد, ان وظیفه به عنوان وظیفه تکراری قلمداد می گردد و اگر وظیفه مربوطه به شکل کنترل عملیات (معاینه, بازدید) باشد و دارای حرکات درگیر یا فعالیت های تکنیکی نامناسب نباشد, آن وظیفه به عنوان یک دوره بازگشت اندام فوقانی تلقی می گردد.
- وظایف دارای فعالیت های مکانیکی غیر تکراری بعنوان وظایف غیر تکراری تعریف شده (نه بعنوان دوره بازگشت), تعداد چرخه هایی که در محدوده یک وظیفه تکراری طرح ریزی شدند, و طول مدت کلی هر چرخه باید در این میان مورد محاسبه قرار گیرد. تعداد قطعاتی که بایستی در طی شیفت کاری کار شوند مطابقت دارند.
با استفاده از کاربرگ محاسبه Ae (شکل 9-1) می توان چگونگی محاسبه تعداد کل فعالیت های تکنیکی واقعی را مشاهده کرد.
در عمل, برای تعیین تعداد کل فعالیت های توصیه شده (ArP) که می تواند در طی شیفت کاری انجام شود مراحل ذیل را باید انجام داد:
- برای هر وظیفه تکراری, این روند با ضریب تکراری فعالیت مرجع در هر دقیقه (30 فعالیت در هر دقیقه) شروع می شود. این ضریب (CF), ضریبی ثابت برای هر وظیفه تکراری می باشد.
- برای هر وظفه تکراری, ضریب تکرار (CF) را نسبت به وجود و مقدار نیرو, وضعیت بدن و عوامل ریسک های اضافی تصحیح می نماییم. جداول مورد نظر برای این منظور تهیه شده اند.
به عنوان مثال اگر دو وظیفه داشته باشیم:
i=i امین وظیفه CF × [Ffi × Fpi × Fci]=α
j=j امین وظیفه CF × [Ffj × Fpj × Fcj]=β
3- تکرار تصحیح شده حاصل برای هر وظیفه را در تعداد دقایق عملی و واقعی انجام هر وظیفه ضرب می نماییم.
α ×Di , β ×Dj
4- مقادیر بدست امده برای وظایف مختلف را با هم جمع می کنیم. (اگر تنها یک وظیفه مورد بررسی قرار گرفته باشد, این مرحله را حذف می نماییم):
[π=[α ×Di + β ×Dj
5- سپس فاکتور ضریب برای فقدان زمان های بارگشت (تعداد و توالی زمان های بازگشت را در طی شیفت کاری در نظر می گیرد) را در مقادیر بدست آمده ضرب می کنیم.
π × Fr= Ar
6- در نهایت نیز فاکتور ضریب مربوط به کل زمان صرف شده برای انجام وظایف تکراری اندام فوقانی درطول شیفت کاری (بر حسب دقیقه) را در عدد بدست امده در مرحله قبل ضرب کرده تا ArP بدست آید.
Ar × Fd= ArP
شکل 9-2: کاربرگ محاسبه تعداد کل فعالیت های تکنیکی توصیه شده (RTA) یا (ArP)
در نتیجه این محاسبات تعداد کل فعالیت های توصیه شده در هر شیفت (ArP) را ارائه می نماید. از این رو, این فاکتور به وسیله ضرب عوامل ریسک مختلف که بر روی زمینه ها و شرایط تحت بررسی تاثیر می گذارند تعیین می شود. صورت کسر بعنوان کل فعالیت هایی که به طور موثر در محدوده همه این وظایف تکراری مورد بررسی انجام می گردد (Ae) ارائه شده است. Ae تعداد کل فعالیت های تکنیکی انجام شده در محدوده وظیفه i در طی یک شیفت کاری به اضافه کل فعالیت های تکنیکی, انجام شده در طی وظیفه j می باشد.
OCRA=Ae/ArP
معیارها و روش های تعیین متغیرهای دخیل در محاسبه شاخص مواجهه:
1– ثابت تکرار فعالیت (CF):
در هنگام آنالیز حرکات تکراری اندام های فوقانی, متغیری که کاملترین مشخصه مواجهه می باشد, ثابت تکرار فعالیت می باشد. در متون تحقیقاتی, البته نه به حراصت, مقادیر آستانه تکرار برای فعالیت های مشابه در محدوده بین 10 تا 25 حرکت در هر دقیقه در نظر گرفته شده است. با این حال این مقادیر به طور عمده مربوط به حرکات مشابه (Flexion-extension,radio-ulnar deviations) می باشد, درنتیجه وقتی صحبت از فعالیت های تکنیکی اندام فوقانی به میان آید احتمالا حرکات مفاصل متنوع تر از این خواهد بود. بدین ترتیب اگر محدوده وسیعی از حرکات مفصلی مورد نظر باشند, فعالیت های تکنیکی که تکرار بسیار بالایی داشته باشد (مثلا 50 یا 60 بار در دقیقه) زمان لازم برای انقباض و انبساط ماهیچه را کوتاه می کنند که این شرایط برای کارهای طولانی (دارای دوره زمانی بیش از یک ساعت) قابل تحمل نمی باشد.
با توجه به ملاحظات بالا ثابت تکرار موقتا 30 بار در دقیقه در نظر گرفته شده که بدیهی است با در دست داشتن اطلاعات تجربی بیشتر پیرامون شاخص و اثرات کاربرد آن, مقدار ثابت تکرار تغییر خواهد کرد.
2-فاکتور نیرو (Ff):
نیاز به نیروی بیشتر جهت انجام مجموعه ای از فعالیت های تکنیکی باعث تکرار کمتر ان ها خواهد شد. نیرو, تلاش بیومکانیکی لازم برای انجام یک فعالیت تکنیکی را نشان می دهد و بالطبع تعین مقدار نیرو در محیط های کاری واقعی امری مشکل است. برای رفع این مشکل می توان از مقیاس طبقه بندی شده BORG جهت امتیازدهی به اعمال نیروی درک شده توسط افراد استفاده نمود. برای تعیین فاکتور نیرو باید میانگین زمان اعمال نیرو نسبت به مدت زمان آن بعنوان مبنای کار در نظر گرفته شود. در شکل 9-4 محاسبه فاکتورها را مشاهده نمایید.
3- پوسچر بدن و انواع حرکات:
ارزیابی پوسچرهای کاری باید بیشاز یک چرخه ی نماینده در هر یک از وظایف تکراری انجام شود. این موضوع باید از طریق طول مدت پوسچرها و حرکات چهار بخش بدن ( هر دو سمت چپ و راست) شامل شانه, آرنج, مچ دست و دست انجام گیرد. برای اهداف طبقه بندی, کافیست که در انجام هر فعالیت, مفصل درگیر بیشتر از 50% از دامنه حرکت خود برسد و حداقل یک سوم زمان چرخه کاری را به خود اختصاص دهد, زمان های بیشتر (دو سوم و سه سوم چرخه کاری) امتیاز بیشتری را خواهد داشت. در نتیجه عوامل مدت زمان تاثیر بسزایی در امتیاز پوسچر خواهد داشت (شکل 9-2 و 9-3 و 9-4 را مشاهده نماید).
4- فقدان زمان های بازگشت (Fr):
زمان بازگشت زمانی است که طی ان یک یا چند گروه ماهیچه های اساسا در استراحت می باشند. این فاکتور باید با در نظر گرفتن کل شیفت کاری و توالی وظایف تکراری تعیین شود, در حالی که سایر عوامل ریسک باید از طریق در نظر گرفتن تک تک وظایف (که باید در طی شیفت کاری انجام شود) تعیین گردند. دوره های استراحت و یا دوره ای که شامل کار تکراری نیست می توان بعنوان دوره های بازگشت در نظر گرفته شود. موارد زیر ممکن است بعنوان دوره های بازگشت مورد توجه قرار گیرند:
الف) وقفه های کاری از جمله نهار
ب) وظایف کنترل بصری, از جمله نهار
ج) دوره هایی که در طی یک چرخه که دربردارنده فعالیت هایی است که موجب استراحت کامل گروه های ماهیچه ای درگیر شده که به طور متوالی هرچند دقیقه حداقل 10 ثانیه رخ می دهند.
جهت محاسبه این متغیر, باید تعداد ساعت هایی را که در طول شیفت کاری بدون زمان استراحت هستند تعیین نماییم (موارد الف, ب و ج جزو زمان های استراحت محسوب می شوند). بدین منظور شیفت کاری را به بخش های یک ساعتی تقسیم کرده و در هر ساعت میزان زمان کار و استراحت را مشخص می کنیم. اگر نسبت زمان کار به استراحت 5:1 باشد (یعنی در یک ساعت 50 دقیقه کار و 10 دقیقه استراحت) آن ساعت کاری بدون ریسک تلقی شده اما اگر این نسبت بیشتر گردد, یعنی زمان کار مداوم در یک ساعت از 50 دقیقه بیشتر شود, ان ساعت کاری اداری دارای ریسک محسوب می شود. در نهایت تعداد ساعت های دارای ریسک را جمع می کنیم و طبق شکل 9-4 ضرب متناظر با آن را تعیین می کنیم.
شکل 9-3: کاربرگ محاسبه پوسچر در روش شاخص OCRA
5- عوامل اضافی (Fa):
عوامل دیگر جدا از این مواردی که بحث شد مورد ملاحظه می باشند با پیشرفت WMSDs مرتبط می باشند. معمولا این عوامل همیشه وابسته به کار هستند و باید هنگام ارزیابی مواجهه مورد توجه قرار گیرند. این عوامل بعنوان عوامل اضافی نامیده می شوند, نه به خاطر اینکه اهمیت ثانویه دارند بلکه بیشتر به خاطر اینکه هر کدام از این ها ممکن است هم در زمینه شغلی وجود داشته باشند و هم ممکن است وجود نداشته باشند. عوامل ریسک اضافی ممکن است مکانیکی, محیطی یا سازمانی باشند. عوامل محیطی و مکانیکی می توانند مطابق با الگوی زمانی مربوطه (از لحاظ تکرار و مدت زمان) مورد تشریح و ارزیابی قرار گیرند. عوامل سازمانی می توانند مطابق با طبقه بندی دسته ای (حداقل بر مبنای وجود) مورد تشریح قرار گیرند.
لیست عوامل خطر اضافی موجود:
- عوامل خطر مکانیکی: ارتعاشات دست و بازو (کاربرد ابزارهای ارتعاشی), حرکات پیچشی سریع و ناگهانی اندام فوقانی, حرکت دربردارنده لرزش های برگشتی (نظیر چکش کاری روس سطوح سخت), کاربرد دستکش نامناسب, اشیاء دارای سطوح لغزنده و شیب دار, فشار موضعی بر روی ساختارهای اناتومیکی دست یا ساعد به علت بکارگیری ابزارآلات, اشیا یا زمینه های کاری, نیاز به دقت بیش از حد قراردهی اشیاء (دقت 1 میلی متری در قرارگیری اشیاء)
- عوامل خطر محیطی: مواجهه با سرما و گرما
- عوامل خطر سازمانی: سرعت تعیین شده توسط ماشین, کار بر روی اشیاء متحرک, با انگیره کار کردن و فقدان آموزش.
با مشاهده چرخه کاری و مشاهده عوامل اضافی ذکر شده جهت امتیاز دهی به این عوامل نیز باید مدت زمانی را که این عوامل در یک چرخه کاری به خود اختصاص می دهند مد نظر قرار داد. بدین صورت که:
- اگر این عوامل وجود نداشته باشند امتیاز صفر
- اگر در یک سوم زمان چرخه کاری موجود باشند امتیاز 4
- اگر در دو سوم چرخه کاری باشند امتیاز 8
- در صورت وجود در کل چرخه کاری امتیاز 12
سپس با توجه به شکل 9-4 ضریب متناظر با آن تعیین می گردد.
شکل 9-4: تعیین فاکتور ضریب برای نیرو, پوسچر, عوامل اضافی, دوره های بازگشت و مدت زمان کل وظایف تکراری
این پست بروزرسانی شد و فایل پاورپوینت ارزیابی پوسچر به روش OCRA پیوست شد.
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)