اصول ارگونومیکی در طراحی سیستم های کار
اصول ارگونومیکی در طراحی سیستم های کار
Ergonomic principles in the design of work systems
مقدمه: تکنولوژی, اقتصاد, سازماندهی و عوامل انسانی بر روی رفتار کاری و سلامت افرادی بعنوان بخشی از سیستم کار تاثیر می گذارند. با استفاده از دانش ارگونومی و تجارب علمی, طراحی سیستم کار نیازهای انسانی براورده خواهد ساخت.
حوزه: سازمان بین المللی استانداردها اصول ارگونومی را بعنوان راهنمایی های پایه جهت طراحی سیستم های کار بنا نهاده است.
زمینه کاربرد: اصول ارگونومی که در این استاندارد مشخص شده است جهت طراحی بهینه شرایط کار با توجه به سلامتی انسان, ایمنی و بهداشت و در نظر گرفتن بازدهی تکنولوژی و اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد.
تذکر: 1- این استاندارد بین المللی در مورد سایر استانداردهای معتبر, قوانین و یا دستورالعمل ها مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
2- به منظور بر اورده ساختن برخی نیازهای جانبی برای طبقه بندی افراد بر حسب گروه سنی, معلولیت, یا شرایط استثنایی یا اضطراری, تطابق با این استاندارد بین المللی می تواند ضروری باشد.
3- اگرچه طرف خطاب اصول مطرح شده در این استاندارد صنایع اند, اما این اصول در زمینه های دیگر فعالیت انسانی نیز کاربرد دارد.
آگاهي بيشتر مديران از موضوعات ارگونومي موجب مي شود كه نگرش آنها نسبت به عوامل مؤثر در طراحي و سازماندهي كار تغيير كرده و با رويكردي جامع و همه جانبه نگر به انجام وظايف مديريتي خود در طراحي سيستم هاي كار بپردازند.
تجربيات چند دهة گذشته نشان داده است كه بسياري از حوادث، شبه حوادث، خطاهاي كاري، كيفيت نامطلوب كالاها، نارضايتي عمومي از كار، احساس درد و ناراحتي از جمله: كمردرد و ناراحتي هاي اندام هاي فوقاني مي تواند اغلب ريشه در طراحي غلط وسايل و پست هاي كار، چيدمان غلط دستگاهها، عدم توجه به عوامل محيطي مؤثر بر توليد و سلامتي كاركنان و غفلت از توانايي ها و محدوديت هاي كاربران در سيستم هاي انسان ماشين داشته باشد. بنابراين منطق حكم مي كند كه براي ايجاد طرح هاي صحيح بايد از ابتداي مراحل طراحي و قبل از ساخت و سازماندهي اقدام كرد نه اعمال تغييرات اصلاحي بعد از ساخت. بنابراين توصيه مي شود كليه افرادي كه در طراحي و سازماندهي كار نقش دارند در سه حيطة زير اصول عمومي ارگونومي را مورد توجه قرار دهند.
طراحي فضاي كار و تجهيزات كار
طراحي بر اساس ابعاد بدن: در طراحي فضاي كار و تجهيزات بايد محدوديتهاي ابعاد بدن و فرآيند كار مورد توجه قرار گيرد.
فضاي كار بايستي با اپراتور تطابق داشته باشد به ويژه:
الف) ارتفاع سطح كار بايد با ابعاد بدن كاربر و نوع كار مطابقت داشته باشد . سطح صندلي ميزكار تحرير يا كار بايد طوري طراحي شود كه شرايط بدني مطلوب را فراهم آورد. براي مثال تنه به صورت راست و كشيده باشد، وزن بدن را به خوبي تحمل كند، آرنج ها در كنار بدن و ساعد تقريباَ افقي باشد.
ب) ترتيب و طريقة نشستن بايد با ويژگي هاي فيزيولوژيكي و آناتوميكي فرد تطابق داشته باشد.
ج) بايد فضاي كافي جهت حركت بدن در نظر گرفته شود، به ويژه براي سر، بازوها، دست ها و پاها.
د) وسايل كنترل در دستگاهها بايد در دسترس قرار گيرند.
ه) دستگيره ها بايد متناسب با آناتومي دست باشد.
طراحی بر اساس وضعيت بدن، قدرت ماهيچه ای و حركات بدن: طراحي پست كار بايد طوري باشد كه از تنش هاي غير لازم يا بيش از حد بر روي عضلات مفاصل، رباط ها، دستگاه تنفسي و قلبي عروقي اجتناب گردد. قدرت و نيروي مورد نياز بايد در محدودة فيزيولوژيكي مطلوب باشد. حركات بدن بايد داراي آهنگ طبيعي باشند. وضعيت بدن، فعاليت قدرتي و حركت بدن بايد با يكديگر هماهنگي داشته باشند.
در مورد وضعيت بدن رعايت نكات زير ضروري است:
الف) كاربر بايد بتواند ميان نشستن و ايستادن انتخاب كند. اگر يكي از اين وضعيت ها
بايد انتخاب شوند، معمولاَ نشستن بر ايستادن مرجح است، ايستادن هم ممكن است در
جريان كار ضروري باشد.
ب) اگر فشار زيادي بايد به ماهيچه ها وارد شود زنجيرة نيرو يا مسير چرخش بدن بايد ساده و كوتاه باشد تا بدن در وضعيتي مناسب قرار گيرد.
ج) وضعيت بدن نبايد طوري باشد كه سبب تنش ثابت و مداوم ماهيچه ها شود. بايد بدن قادر باشد تا حد امكان وضعيت خود را تغيير دهد.
در مورد وضعيت ماهيچه ها بايد موراد زير در اولويت قرار گيرند:
الف) نيروي مورد نياز براي كار بايد با قبليت هاي فيزيكي كارگر مطابقت داشته باشد.
ب) ماهيچه ها بايد به اندازه كافي براي انجام كارهاي سنگين قوي باشند اگر نيروي بيشتري مورد نياز است بايد از نيروهاي كمكي ديگر در سيستم كار استفاده شود.
ج) بايد از تداوم فشار به ماهيچه ها اجتناب شود.
در مورد حركت بدن موارد زير بايد مورد توجه قرار گيرند:
الف) تعادل مطلوب در حركات بدن برقرار گردد. تحرك بر ثبات و بي تحركي مرجح است.
ب) دامنه، قدرت و سرعت حركات بايستي در چند جهت قابل تطبيق باشد.
ج) حركاتي كه احتياج به دقت فراوان دارند نبايد نياز به قدرت ماهيچه اي قابل توجه داشته باشند.
د) انجام و توالي حركات بايد به وسيله وسائل كمك دهنده تسهيل گردد.
طراحی سيگنال ها، نشانگرها و كنترلها
سيگنال ها ونشانگرها: بايد طوري انتخاب، طراحي و چيده شوند كه با ويژگي هاي ادراك آدمي سازگار باشند. به ويژه:
الف) ماهيت و تعداد سيگنال ها و نشانگرها بايد با ويژگي هاي اطلاعات سازگار باشند.
ب) به منظور دريافت واضح اطلاعات در مواردي كه نشانگرها به صورت شماره اي هستند، نشانگرها بايد در جائي قرار گيرند كه سريع و به راحتي قابل رويت باشند. ترتيب قرار گرفتن آن ها ممكن است بر اساس فرآيند تكنيكي و يا اهميت بسامد استفاده از كنترل ها باشد. اين موضوع مي تواند با گروه بندي بر اساس نوع فرآيند، نوع اندازه گيري و غيره عملي شود.
ج) ماهيت و طراحي سيگنال ها و نشانگرها بايد امكان دريافت مبهم و ناقص را از بين ببرد. اين موضوع به ويژه در مورد سيگنال هاي خطر به كار مي رود. براي مثال بايد به شدت، شكل، اندازه، تباين، فضا و نسبت شدت صدا به سيگنال توجه شود.
ه) ميزان و جهت تغيير نشانگر بايستي با ميزان و جهت تغيي ر منبع اوليه ي اطلاعات همخواني داشته باشد.
و) در فعاليت هاي طولاني كه مشاهده و كنترل جزو وظايف اصلي به حساب مي آيند، بايد از اثرات نامطلوب شرايط از طراحي و ترتيب سيگنال ها و نشانگرها كه سبب صرف نيروي بيش از حد يا كمتر از حد توان مي شود اجتناب كرد.
كنترل ها: بايد طوري انتخاب و طراحي و نصب شوند كه با ويژگي هاي عضوي از بدن كه با آن ها سروكار دارد (به ويژه با حركت آن ه ا) سازگار و متناسب باشد . مهارت، دقت، سرعت و قدرت مورد نياز نيز بايد در نظر گرفته شوند. به ويژه:
الف) با توجه به ويژگي هاي انساني، كه شامل واكنش هاي اكتسابي و ذاتي است، طرح و
ترتيب قرار گرفتن كنترل ها بايد با وظيفه ي كنترل متناسب باشد.
ب) مسير حركت كنترل ها و مقاومت آن ها بايد بر اساس وظيفه ي كنترل و اطلاعات بيومكانيكي و آنتروپومتريكي انتخاب شود.
ج) حركت كنترل ها، واكنش تجهيزات و اطلاعات نشان داده شده بر روي نشانگر بايد به طور چند جانبه سازگار باشد.
د) عمل كنترل ها بايد به سادگي قابل تشخيص باشد تا از هر گونه سردرگمي جلوگيري شود.
ه) جايي كه تعداد كنترل ها بسيار زياد است ترتيب قرار گرفتن آن ها بايد به گونه اي باشد تا از بروز ابهام و اشتباه جلوگيري شود تا ايمني و عملكرد سريع را تضمين كند. مشابه آنچه در مورد نشانگرها گفته شد ترتيب صحيح كنترل ها مي تواند بر اساس دسته بندي آن ها باشد طبق وظيفه ي آن ها در فرآيند و يا به ترتيبي كه مورد استفاده قرار مي گيرند.
و) كنترل هاي بحراني يا حياتي بايد در برابر تغييرات سهوي و غير عمدي حفاظت شوند.
طراحي محيط كار
محيط كار بايد به طريقي طراحي و حفظ شود كه عوامل فيزيكي، شيميائي و زيست شناختي هيچگونه تاثير نامطلوب و مخربي بر افراد نداشته باشد و سلامتي آن ها را همچنين ظرفيت و آمادگي انجام كار را تضمين كند.
بسته به سيستم كار، توجه به نكات زير ضروري است:
الف) ابعاد محيط كار (سازماندهي كلي، فضاي كار، فضاي تردد) بايد كافي باشد.
ب) تعويض هوا بايد با توجه به عوامل فوق تنظيم گردد : تعداد افرادي كه در اتاق هستند، شدت كار فيزيكي، ابعاد اتاق (با در نظر گرفتن حجم تجهيزات)، انتشار آلودگي در اتاق، وسائلي كه اكسيژن مصرف مي كنند، وضعيت حرارتي.
ج) وضعيت حرارتي در محيط كار بايد با توجه به شرايط آب و هواي محلي و با توجه به نكات زير تنظيم گردد: درجه ي حرارت هوا، رطوبت هوا، سرعت هوا، گرماي تشعشعي، شدت كار فيزيكي، خصوصيات لباس، تجهيزات كار و وسائل حفاظتي ويژه.
د) روشنايي بايد به گونه اي باشد كه شرايط بهينه را، با توجه به نوع كار، براي حس بينائي فراهم آورد.
به نكات زير توجه ويژه اي بايد كرد: درخشندگي، رنگ، توزيع نور، عدم وجود يا احتمال خيرگي و انعكاس نامطلوب، تباين درخشندگي و رنگ، سن اپراتور.
ه) در انتخاب رنگ اتاق و تجهيزات بايد تاثير آن ها را بر توزيع درخشندگي، ساختار و كيفيت، ميدان بينائي و مشاهده و دريافت رنگ هاي ايمني مورد توجه قرار داد.
و) صدا در محيط كار بايد طوري باشد كه از اثرات نامطلول صداي حاصل از منابع داخلي و خارجي جلوگيري به عمل آيد. به نكات زير بايد توجه نمود: تراز فشار صوت، طيف بسامد، توزيع زماني فشار صوت، دريافت سيگنال هاي آكوستيكي، وضوح محاوره و ارتباط كلامي.
ز) ارتعاش و ضرباتي كه به فرد منتقل مي شود نبايد به حدي برسد كه موجب تخريب فيزيكي، واكنشهاي فيزيكي – پاتولوژيكي يا اختلالات دستگاه حسي گردد.
ح) از مواجهه ي كارگران با موارد خطرناك و تشعشعات مضر بايد جلوگيري شود.
ط) در هنگام كار در بيرون از ساختمان، در مقابل اثرات نامطلوب جوي (نظير گرما، سرما، باد، باران، برف و يخ) بايد تمهيدات لازم را در نظر گرفت.
طراحي فرآيند كار
طراحي فرايند كار بايد سلامتي و ايمني كارگر را حفظ و تامين كند و كار را به ويژه با از بين بردن وضعيت خارج از حد توان يا كمتر از حد توان تسهيل نمايد. كم يا زياد بودن كار ناشي از ناديده گرفتن دستورالعمل ها و قوانيني است چون حدود توانائي فرد ناديده گرفته مي شود براي مثال:
– كار اضافي فيزيكي يا حسي موجب بروز خستگي مي شود.
– برعكس، كم بودن كار موجب بروز احساس يكنواختي شده و هوشياري را كاهش مي دهد.
فشارهاي فيزيكي و فيزيولوژيكي نه تنها بستگي به عوامل ذكر شده در بندهاي 5-1 و 5-2 دارد، بلكه به محتوا و تكرار شدن وظيفه ي كارگر در فرآيند كار نيز ارتباط دارد.
توجه بايد به سمت اجراي يك يا چندين روش بهبود كيفيت فرايند كار معطوف گردد.
الف) به كار گرفتن يك كارگربراي چندين كار مشابه به جاي استفاده از چندين كارگر توسعه ي كار)
ب) به كار گرفتن يك كارگر براي انجام كارهاي مختلف به جاي است فاده از چندين كارگر. براي مثال واگذاردن وظيفه ي مونتاژ، كنترل كيفيت و همچنين جدا نمودن قطعه هاي معيوب به يك كارگر (غني كردن كار)
ج) تغيير فعاليت نظير گردش داوطلبي كار در بين كارگران خط مونتاژ يا گروهي از كارگران كه به صورت تيمي كار مي كنند.
د) استراحت هاي سازماندهي شده يا بدون سازماندهي در اجراي اقدام هاي فوق بايد توجه ويژه اي به موارد زير نمود:
ه) تغيير هوشياري و ظرفيت كاري در طول روز و شب
و) اختلاف ظرفيت كاري در ميان كارگرها و تغيير آن با سن
ز) پيشرفت فردي.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)