سموم آلی فسفره
سموم آلی فسفره
سموم آلی فسفره
نخستين بار، آلمانيها در جنگ جهاني دوم، از ترکيبات آلي فسفره، به عنوان گاز جنگي استفاده گردند.
اين گازها به نام گازهاي عصبي شناخته شده هستند. مهمترين و معمول ترين راه تماس صنعتي با سمهاي آلي فسفره، آلودگيها و تماسهاي اتفاقي پوست است. و بيشتر ترکيباتي که در اين دسته جا ميگيرند، به سرعت و به آساني از راه پوست جذب ميشوند.
دومين راه تماس عمده، از راه استنشاق است.
سمهاي آلي فسفره، به طور کلي، داراي فشار بخار پايين هستند و در برخي گونههاي آنها مانند پاراتيون که در کشاورزي استفاده ميشود، مسموميتهايي تا حد مرگ در اثر تماسهاي شديد کوتاه مدت مشاهده شده است.
گاهي ممکن است ماده سمي به علت رعايت نکردن اصول بهداشتي، به هنگام سم پاشي يا توليد خورده شود و از اين راه مسموميت ايجاد کند.
انواع سموم فسفره آلي:
از ميان انواع مختلف سموم فسفره آلي چون مالاتيون Malathion، Demeton، ديازينون Diazinon، دي کلروس Dichlorvos، موينفوس Mebinphos، ديپترکس Dipetrex، گوزاتيون Gusathion، فنتيون، تمفوس، پاراتيون Parathion ، نالد، بایتکس، TEPP و DDVP(Dichlorovous) و…
در اينجا به بيان کوتاهي از برخي از آنها پرداخته ميشود:
مالاتيون
حشرهکشي مايع، روغني و به رنگ زرد تا قهوهاي تيره است. داراي کمترين سميت در ميان سموم آلي فسفره است و به عنوان آفت کش طيف گسترده در کشاورزي استفاده ميشود و نيز در برنامههاي مبارزه با حشرات و بندپايان، به ويژه مالاريا و شپش سر و بدن انسان به کار ميرود.
TLV – TWA مالاتيون در هوا، برابر با 1 ميلي گرم در متر مکعب است.
پاراتيون
مايعي است به رنگ زرد قهوهاي که در آب تقريبا غير محلول و در اغلب حلالهاي آلي محلول ميباشد. پاراتيون سردسته حشرهکشهاي آلي فسفره است که همه آنها املاح آلي اسيدي ،فسفريک يا مشتقات آن هستند و خاصيت مشترک همه آنها مهار کردن آنزيمهاي کلين استراز در بدن ميباشد و چون تا کنون حشرات و کرمهايي که براي دفع آنها از اين سموم استفاده ميکنند در برابر آنها مقاومتي از خود بروز ندادهاند، اين گروه حشرهکشها به طور وسيعي مورد استفاده قرار ميگيرند.
پاراتيون از نظر شيميايي تيوفسفات دودي اتيل پارانيتروفنيل بوده و اسامي فسفرنو Fosferno و فوليدول Folidol و مورفوس Morpjhis و تويوفوس Thiophos و سولفوس Sulphos و غيره نيز مشهور است.
پاراتيون جزء گروه ارگانوفسفرههايي است که از نظر L.D.50 در گروه پايين تر از mg/kg 50 قرار دارند فوق العاده سمي و حداکثر مجاز آن mg/m3 1/0 بوده، مقدار خطرناک آن0.1 گرم و مقدار کشنده آن براي انسان بالغ با وزن متوسط بين 1.5 تا 2 گرم است. TLV – TWA پاراتيون در هوا، برابر با 0.05 ميلي گرم در متر مکعب است.
مسموميت با پاراتيون معمولا نزد کارگران تهيه کننده سموم در کارخانهها، کارگران سم پاشي و مصرف کنندگان مواد سم پاشي شده يا خوراکيها و وسايل آلوده پيش ميآيد گاهي نيز افراد به قصد خودکشي از اين سم استفاده ميکنند.
در حال حاضر در ايران بيشتر کشاورزان مصرف کننده سموم به علت عدم اطلاع صحيح از چگونگي مصرف و سميت آن و کساني که به قصد خودکشي آن را ميخورند در معرض خطر قرار دارند. مسموميت ممکن است به علت نفوذ سم از راه پوست و يا از راه تنفس نزد کارگران و از راه دستگاه گوارش نزد کساني که به قصد خودکشي آن را ميخوراند توليد شود.
در هر حال سم وارد شدن در بدن از راه خون به دستگاه عصبي رسيده و علايم مسموميت را بوجود ميآورد.
به طور کلي پاراتيون از هر راهي که وارد بدن شود بسته به غلظت سم وارده ميتواند عوارضي چون سريع شدن تنفس، سرگيجه کند شدن نبض، سردرد، درد سينه و شکم، اسهال و عرق فراوان، تنگ شدن مردمک چشم و بي حرکتي، تشنج خفيف به شکل تکانهاي عضلاني، اختلالات بينايي، اغما و حتي مرگ به دنبال داشته باشد.
پاراکسون
صد هزار برابر قویتر از پاراتیون است.در بدن حشره، گوگرد سریعا با اکسیژن تعویض می شود، ولی در انسان برای این تعویض زمان زیادی لازم است از این رو به جای پاراکسون برای مبارزه با حشرات از پاراتیون استفاده می شود.
اخیرا مصرف حشره کشهای اورگانوکلرین به دلیل پایداری و ترس از اثرات دراز مدت آتها کاهش یافته است.
عدم مصرف د.د.ت بیشتر به دلیل بازتاب محیطی آن بر حیات وحش بود تا سمیت ظاهرا ناچیز آن بر انسان.
ترکیبات اورگانوفسفره که جایگزین حشره کشهای اورگانو کلرین گردیدند، گرچه دارای پایداری کمتری بودند، اما میزان سمیت آنها در پستانداران بیشتر و شاید 100 برابر ترکیبات اورگانوکلرین بود.
به عنوان مثال ترکیبات اورگانوفسفره علت اصلی مسمومیت کارگران کشاورز در کالیفرنیا می باشد. امروزه ترکیبات اورگانوفسفره بسیاری با نحوه عملکرد یکسان و سم زایی مشابه وجود دارند که به عنوان حشره کش به کار میروند. ، ترکیبات ارگانوفسفره سمی تر هستند و بیشتر از آفت کشهای نوع ارگانوکلرین باعث بیماری یا مرگ انسانها می شوند.
پاراتیون در پستانداران مسمومیت های شدیدی ایجاد می کند و به همین دلیل در موارد خاص ترکیبات ارگانوفسفره ای با سمیت کمتر را جایگزین پاراتیون می نمایند.یکی از این نوع حشره کشها ، مالاتیون است ، که به دلیل تفاوت شیوه متابولیسم آن در حشرات و پستانداران ، دارای دامنه تاثیر محدودتری نسبت به پاراتیون می باشد. اما به هرحال اثر ترکیبات ارگانوفسفره از نظر کیفی مشابه یکدیگرند، به طوری که این ترکیبات را می توان یکجا مورد بررسی قرار داد.
تعداد اين حشرهکشها فوق العاده زياد بوده و در کشاورزي براي دفع حشرات، همچنين کرمها از آن استفاده ميشود. بعضي از آنها مانند پاراتيون از راه تماس و برخي مانند دمتون از راه داخلي (خوراکي) اثر سمي خود را اعمال ميکنند. از حشرهکشهاي فسفردار آلي براي سم پاشي درختان ميوه، گياهان تزئيني و چمن، مزارع کشت پنبه، حتي از بين بردن پشه و مگس و پارازيتهاي حيوانات و پرندگان نيز استفاده ميکنند.
متاسفانه اين مواد روي انسان اثر سمي شديدي دارند و در اوايل مصرف آنها که هنوز تدابير حفاظتي کافي به کار نميرفت موارد مسموميت زيادي ديده شده است. اين سموم نه تنها ممکن است از راه خوراکي وارد بدم شده و باعث مسموميت شوند بلکه از راه تنفس و پوست سالم نيز وارد بدن ميشوند به علاوه آستانه سميت آنها فاصله زيادي با آستانه کشندگي ندارد و در نتيجه مسموميتهاي خطرناک به سرعت و سهولت پيش ميآيد.
ديازينون :
ديازينون ترکيبي است که داراي اثر حشرهکشي و قارچ کشي طيف گسترده است. خالص آن، مايعي روغني و بي رنگ است. يکي از کاربردهاي آن، کنترل سوسکها و به ويژه گونههايي است که به حشرهکشهاي کلره مقاوم هستند.
در کشاورزي نيز مصرف دارد. TLV – TWA ديازينون در هوا، برابر با 0.01 ميلي گرم در متر مکعب است.طرز تاثير سموم فسفره آلي در بدن عمل سموم فسفره آلي در بدن بي اثر کردن آنزيمهاي کلين استراز است سموم آلي فسفره با اين آنزيمها ترکيب شده و آنها را از فعاليت باز ميدارند.
خوشبختانه اين ترکيب با اغلب اين سموم برگشتپذير بوده و در اثر درمانهاي مناسب، سموم مزبور از آنزيمها جدا شده و آنها را در حاليکه قادر به انجام فعاليت فيزيولوژيک خود هستند آزاد ميگذارند. البته سرعت ترکيب شدن آنها و ثبات ترکيب حاصل با نوع سم آلي فسفره رابطه دارد.
کلين استرازها
که عمل فيزيولوژيک آنها بي اثر کردن استيل کلين در بدن ميباشد به دو دسته کلين استراز اصلي يا نسجي (شامل کلين استراز موجود در دستگاه عصبي و گلبول ها) و کلين استراز فرعي يا کلين استراز سرمي تقسيم ميشوند.
به نظر ميآيد که از بين رفتن 75 درصد کلين استراز اصلي سبب مرگ ميگردد در حالي که کلين استرازهاي سرمي ارزش کمتري دارند. سموم فسفره آلي روي هر دو نوع کلين استراز اثر ميکنند
کلين استرازها که از دسته موکوپروتيدها و شبيه آلفاگلبولينها ميباشد در نسجها درست شده و در سرم خون ميريزند. مقدار اين آنزيمها در يک شخص ثابت بوده و به سن و زمان و فصل بستگي ندارد. فعاليت کلين استرازي زنان از مردان کمتر بوده و در دوران قاعدگي و سه ماه اول آبستني کمبود آن مشهود است.
کلين استرازها که در مجاورت سطح سلولي و رشتههاي عصبي قرار دارند عمل فيزيولوژيک خود يعني خنثي کردن اثر استيل کلين را با هيدروليز کردن آن و گرفتن ريشه استيل از ماده مزبور انجام ميدهند.
جسم حاصل، خود به نوبت در مجاورت آب هيدروليز شده و به کلين استراز و اسيد استيک تبديل ميگردد. بدين ترتيب مجددا کلين استراز فعال به دست ميآيد که با يک مولکول اسيد استيک نيز همراه است. پس در عمل، حاصل هيدروليز استيل کلين توليد اسيد استيک ميباشد و در نتيجه مقدار اسيد استيک موجود در خون در ادرار به مقدار کلين استرازها بستگي داشته و معرف فعاليت آنهاست.
استيل کلين
نوروهورموني است که واسطه شيميايي دستگاه عصبي پاراسمپاتيک شناخته شده و علاوه بر اين دستگاه، در سيناپسهاي پيش عقدهاي سمپاتيک و دستگاه عصبي مرکزي نيز فعاليت دارد.
به طور کلي سموم آلي فسفره، کلين استرازهاي بدن را از فعاليت باز ميدارند و در نتيجه استيل کلين هيدروليز نشده و در بدن تجمع پيدا ميکند و مسموميت حاصل در حقيقت نتيجه تاثير استيل کلين جمع شده در بدن به مقدار زياد و خارج از حد فيزيولوژيک آن ميباشد. مهار کولین استراز توسط ترکیبات ارگانوفسفره ، باعث تشکیل استیل کولین و متعاقبا تحریک شدید اعصاب می گردد.
واکنش مهار کولین استراز ، بسته به نوع ترکیب ارگانوفسفره ممکن است برگشت پذیر یا غیر قابل برگشت باشد.
تفاوت نوع استیل کولین استراز در بافتهای مختلف بدن مانند پلاسما و اعصاب موجب تفاوت در شیوه مهار آنها توسط ترکیبات ارگانوفسفره می گردد. مهار کل استیل کولین استراز موجود در بدن، دارای درجاتی است که در پستانداران ، مهار آن تا 50 % ، موجب بروز اثرات سمی و تا 80-90 % ، منجر به مرگ می شود. نوع مکانیزم سمیت ترکیبات ارگانوفسفره بستگی به میزان شباهت آنها به سوبستراهای طبیعی استیل کولین دارد.
بنابراین ترکیبات ارگانوفسفره همچنین می تواند برای آنزیم در حکم یک سوبسترا باشد.
ماده حاصله برخلاف استیل کولین ، اتصال خو را با جایگاه فعال آنزیم حفظ نموده و کمپلکس به دست آمده ، در صورت هیدرولیز شدن، به آهستگی هیدرولیز می گردد. اما چنانچه ترکیبات ارگانوفسفره باعث مهار غیر قابل بازگشت آنزیمها گردند، این آنزیم ها باید دوباره ساخته شوند.
مالاتیون خود سوبسترای کولین استراز نمی باشد، بلکه این ماده باید ابتدا بر اثر متابولیسم به مالاکسون تبدیل شود. متابولیسم مالاتیون در حشرات سریعا انجام می پذیرد اما در پستانداران مسیر هیدرولیز ارجح تر از مسیر متابولیسم بوده و موجب دفع سریع دی اسید از بدن می گردد.تفاوت مسیر واکنش در حشرات و پستانداران اساس مسمومیت انتخابی به شمار می آید.
حتما بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)