هوش هیجانی و سلامت عمومی به عنوان عناصر ارتقای سطح ایمنی شغلی
هوش هیجانی و سلامت عمومی به عنوان عناصر ارتقای سطح ایمنی شغلی
Emotional Intelligence and General Health as tools for occupational safety enhancement (A case study in an electrical equipment company)
فرمت: Word تعداد صفحات: 12
محمد خندان، علیرضا کوهپایی، معصومه آزادبخت، ریحانه شاطریان، فاطمه میرشکاری
چکیده
افرادی که سطح سلامت بهتری دارند، کمتر دچار صدمه می شوند. همچنین، سازمان هایی که کارکنان با قابلیت های هیجانی بالاتری دارند، زمان کمتری را در اثر حوادث از دست می دهند. هدف از اجرای این طرح بررسی ارتباط هوش هیجانی و سلامت عمومی کارکنان در یک شرکت تولیدی و امکان سنجی تاثیر آنها بر بروز حوادث شغلی و ارتقای ایمنی بوده است. این مطالعه مقطعی، و توصیفی-تحلیلی بین تمام کارکنان (92 نفر) یک شرکت تولید قطعات الکتریکی در شهر قم، در سال 1393 اجرا گشت. از پرسش نامه برادبری و گریوز برای ارزیابی هوش هیجانی، و پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی گلدبرگاستفاده شد. به علاوه، فاکتورهای دموگرافیک و حادثه شغلی کارکنان نیز از طریق پرسش نامه محقق ساخته جمع آوری شد. داده ها توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 و آزمون های تی، تحلیل واریانس یک طرفه و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
تمام مشارکت کنندگان مرد با متوسط سن 35/35 و انحراف استاندارد 8/28 سال بودند. پایایی پرسش نامه هوش هیجانی و سلامت عمومی توسط آلفای کرونباخ به ترتیب 0/88 و 0/86 به دست آمد. میانگین هوش هیجانی (19/88±) 87/63 و سلامت عمومی با نمره 9/51±21/75 حاصل گشت. ارتباط هوش هیجانی و سلامت عمومی معنی دار بوده (p<0/05)، در حالی که ارتباط این دو متغیر با حوادث شغلی معنی دار نمی باشد (p>0/05). با توجه به اهمیت موضوع سلامت روان و تاثیر نوع تفکر، بینش و آگاهی کارگران بر نحوه عملکرد آنان، توسعه تحقیقات تلفیقی بهداشت حرفه ای، ایمنی و ارگونومی با زمینه روان شناختی می تواند نقطه عطفی در بهسازی محیط کار در کشور تلقی گردد. واژه های کلیدی: هوش هیجانی، سلامت عمومی، ایمنی، حادثه شغلی
Abstract
Humans with upper levels of health are less likely to be injured. Furthermore, lost work days due to occupational accidents will be lower in organizations with better workers in viewpoint of emotional intelligence. The aim of this research was to assess relationship between emotional intelligence (EI) and general health with occupational accidents and safety. This study was designed as a cross-sectional research and involved all workers in electrical equipment company in Qom-Iran, in 2014. Bradberry and Greaves’s questionnaire to assess EI and Goldberg’s 28-general health questionnaire were used. Also, demographic factors and occupational accidents gathered by a questionnaire. Then, Data analyzed by SPSS V20 using Pearson, T and ANOVA tests. All participants were male with average age of 35.35 ± 8.28 years old. Reliability of EI and general health questionnaires measured by cronbach’s alpha coefficient and was 0. 88 and 0. 86 respectively. Average score of EI was calculated 87. 63±19. 88 and general health was 21.75±9.51. Based on the obtained results, relation between EI and general health was significant (P<0.05), although relation between EI and general health with occupational accident were not significant (P> 0.05). Based on importance of mental health, thinking, insight and awareness of workers, and their effects on workers’ performance, it is necessary to integrate occupational health sciences with the psychological fields. This integrated policy can improve national level of workplaces health and safety.
Keywords: Emotional Intelligence, General Health, safety, Occupational Accident
مقدمه
کارآمدی فرد در مسائل فردی و اجتماعی، بطور قابل ملاحظه ای بر اساس تجربه های هیجانی و نحوه مواجهه و انطباق با رویدادها تعیین می شود. از سوی دیگر انسان موجودی است وابسته به هیجان و در شرایط مختلف به شدت تحت تأثیر هیجانات قرار می گیرد. لذا علاوه بر مسایل و توانایی های ذاتی، فرد بایستی یکسری توانایی های اکتسابی را نیز به همراه داشته باشد و از آنها بهره گیرد. از مهمترین این عوامل تقویت هوش هیجانی است. هوش هیجانی شکلی از هوش است که توانایی پایش هیجانات و احساسات خود و دیگران، تمایز میان آنها و استفاده کردن از این اطلاعات جهت هدایت افکار و اَعمال را درگیر می سازد. به دیگر بیان توانایی درک احساسات و هیجانات، یکپارچه کردن احساسات برای تسهیل تفکرات، فهم و تنظیم کردن هیجانات به منظور ارتقای پیشرفت های شخصی را هوش هیجانی می نامند. از آنجا که هوش هیجانی بطورکلی، توانایی های هیجانی، رفتار و پیامدهای زندگی را پیش بینی می کند، لذا برای موفقیت در زندگی اهمیت فراوانی دارد. افراد مختلف همانند بهر هوشی (IQ)؛ دارای بَهر هیجانی (EQ) متفاوت می باشند، و این تفاوت به عنوان عاملی مهم در کسب میزان موفقیت های متفاوت افراد در موقعیت های یکسان مطرح است، هر چند که نمی توان ونباید تفاوت های فردی آنان را فراموش کرد.
روانشناسی به نام «گلمن» اظهار می دارد هوش شناختی در بهترین شرایط تنها موجب 20 درصد از موفقیت ها می شود و 80 درصد از موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موقعیت ها در گرو مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهند. فشار روانی (استرس) از عوامل کاهنده بهره وری و تمرکز حواس است. منحصر به فردترین روش در تحمل فشار روانی برگشت پذیری است که یکی از قابلیت های هوش هیجانی محسوب می شود. برگشت پذیری بهمعنی توانایی بازگشت به حالت اولیه پس از روبه رو شدن با یک مانع/ مشکل، احساس یأس و نومیدی، بروز شکست و یا دیدن خسارت است، مشروط بر آنکه حالت و اشتیاق و امیدواری اولیه کماکان پابرجا باشد.
تصور عموم مردم این است که هوش هیجانی می تواند در تمام ابعاد زندگی نقش کلیدی داشته باشد. اکثر متخصصان و کارشناسان این رشته معتقدند که هوش هیجانی نامی جدید اما دارای محتوایی قدیمی است. هوش هیجانی نقش مهمی در رهبری، بهبود کارها (توسعه شغلی) و زندگی حرفه ای دارد. همچنین نباید این گونه تصور شودکه هوش هیجانی می تواند جایگزین و جانشین توانایی ها، دانش و یا مهارت شغلی شود. هوش هیجانی به گونه ای سازماندهی شده تا بتواند نتایج کاری را بهبود بخشد، اما به هیچ وجه نمی تواند بدون مهارت های شغلی (فنی) موفقیت های فرد را تضمین کند. در دنیایی که تغییرات با شتاب و سرعت صورت می گیرند، هوش هیجانی برای سازمان ها بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده و عاملی حیاتی برای کسب موفقیت بهشمار می آید. نهتنها مدیران سطوح عالی سازمان، بلکه تمامی کارکنان نیز نیاز دارند قابلیت های خود را نشان دهند. این امر برای رسیدن به نتایج دلخواه مبتنی بر هوش هیجانی بالا، کمک شایانی به افراد می کند. کارکنان صرف نظر از اینکه چه شغلی دارند باید روش های نفوذ بر دیگران را بدانند زیرا نهتنها آنان را برای انجام کار برمی انگیزاند بلکه در قبال نتایج کار مسئولیت پذیرتر نیز می کند. حصول سطح بالاتری از ایمنی را می توان به عنوان یکی از مزایای هوش هیجانی بالا در محیط کار تلقی نمود.
یکی از قابلیت های هوش هیجانی خوش بینی تسهیل و تسریع کننده حرکت در اقدام بهسوی عملکرد عالی است. شرایطی مانند گفتگو، مذاکره، ارائه، برگزاری جلسه از قابلیت های عملکردی زیربنایی محسوب می شوند. سازمان هایی که افراد آن آموزش های افزایش قابلیت های هیجانی را طی می کنند، زمان هدر رفته بابت حوادث را تا 50 درصد کاهش می دهند و می توانند از طریق افزایش تولید به اهداف عالی بهره وری دست یابند. از سوی دیگر رفتار افراد مهمترین منبع جهت بررسی نحوه عملکرد هوش هیجانی آنها می باشد. استرس شغلی یکی از خروجی های رفتاری درون گرایانه و حوادث شغلی از نتایج ظاهری رفتار می باشد که هر دو از نکات و مقولات بسیار مهم و قابل توجه در ایمنی می باشند. با توجه به مزایای بالای هوش هیجانی در محیط های کاری بایستی از این مؤلفه بهترین استفاده را بُرد و به اهداف خُرد و کلان در محیط کار دست یافت. از این رو، لزوم توجه به رشد و ارتقای هوش هیجانی بین کارکنان و مدیران یک سازمان دارای اهمیت ویژه می باشد و بایستی با راه های ارتقای آن نیز آشنا بود. عوامل زیادی می توانند بر سطح سلامت افراد تأثیر بگذارند. البته سنجیدن اینکه این عوامل هر کدام به چه میزان در تهدید سلامت جسم و روان نقش دارند، کار آسانی نیست. پرسشنامه “سلامت عمومی” می تواند یک برآورد کلی از میزان سلامت عمومی به دست بدهد. در طرح ملی بررسی سلامت و بیماری در ایران، میزان اختلالات در افراد بالای 15 سال 21 درصد گزارش شد.
سازش فرد با جهان اطرافش، به گونه ای که باعث شادی و برداشت مفید و مؤثر شود، نشانه شخصیت انسان سالم است که موجب سازگاری او با محیط و در نتیجه رفع نیازهای اصلی و ضروری اوست؛ در این تحقیق سلامت عبارت از نمره ای است که فرد از آزمون سلامت عمومی به دست می آورد. خسروجردی در تحقیق خود گزارش کرده است که سالووی و همکاران در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که هوش هیجانی با سلامت روان در ارتباط است و افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند، توانایی بیشتری جهت مقابله با استرس دارند و در مواجهه با فشار کمتر دچار بیماری می شوند ]4[. علیرغم تلاش های متعدد به منظور تعریف سلامت عمومی تاکنون تعریف واحدی از آن ارائه نشده است. اما یک تعریف متعارف، تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامتی است: “حالت کامل رفاه جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط فقدان بیماری یا ناتوانی”.
پژوهش های مختلفی پیرامون ارتباط هوش هیجانی و سلامت روان در محیط های مختلف بویژه مراکز آموزشی. و درمانی صورت پذیرفته است که بر اساس آنها ارتباط معنادار آماری بین هوش هیجانی، سلامت روان و پیشرفت تحصیلی بدست آمده است (p<0.01). همچنین، در یکی از تحقیقات مشخص شده است که هوش هیجانی و سلامت عمومی به گونه ای مثبت و معنی دار می توانند تعهد سازمانی را پیش بینی کنند. اما منطبق بر بررسی متون تحقیقی در داخل کشور پیرامون بررسی هوش هیجانی در بخش صنعت یافت نگردید؛ به هر حال در محیط های صنعتی خلأ چنین مطالعاتی کاملاً محسوس می باشد. یکی از مهمترین محدودیت های موجود در تحقیقات گذشته استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی بار اون است که به دلیل تعداد زیاد سؤالات آن (90 سؤال) موجب بروز خستگی در افراد پرسش شونده می گردد. در طرح حاضر، جهت برطرف ساختن این محدودیت از پرسشنامه ای در همان قالب اما با تعداد سؤالات کمتر (28 سؤال) استفاده شد. هدف از اجرای این طرح بررسی ارتباط هوش هیجانی و سلامت عمومی کارکنان و امکان سنجی تاثیر آنها بر بروزحوادث شغلی و ارتقای ایمنی در یک شرکت تولیدی بوده است.
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
سلام
در جستجوهایم در خصوص نقش هوش هیجانی در سلامت روان و تاثیر آن بر حوادث شغلی ، به سایت شما راهنمایی شدم ،بسیار عالی بود
قصد داشتم به عنوان پایانه دانشگاهی در این خصوص،در یکی صنایع روی آن کار کنم
لطفا راهنمایی بفرمایید
سلام. در سایت ما فعلا اطلاعات کاملی در این خصوص نیست و چون موضوع تازه ای هست خیلی کم روش کار شده ولی در اینده نزدیک سعی میکنیم بیشتر در مورد هوش مصنوعی و ایمنی مقاله منتظر کنیم