مجلات دوره 10 شماره 1 بهداشت و ایمنی کار
مجلات دوره 10 شماره 1 بهداشت و ایمنی کار
مجلات دوره 10 شماره 1 بهداشت و ایمنی کار
فروردین سال 1399
برای دانلود هر کدام از مقالات روی عنوان آنها کلیک کنید.
1- واکاوی اثر ویژگی های شغلی بر رضایت شغلی و استرس شغلی با میانجی گری کار عاطفی در پرستاران بیمارستان شریعتی شهرستان اصفهان
مقدمه: پرستاران در مقایسه با سایر مشاغل، استرس شغلی بالاتری را تحمل میکنند، بنابراین رضایت از شغل و ویژگیهای آن اهمیت بسیاری برای آنها دارد. هدف از این پژوهش بررسی ویژگیهای شغلی بر رضایت و استرس شغلی با میانجیگری کار عاطفی بر پرستاران بیمارستان شریعتی شهر اصفهان میباشد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی که سال 1397 بر روی پرستاران بیمارستان شریعتی شهر اصفهان انجام شد، جامعه آماری 180 نفر بوده که با روش مورگان 118 نفر بهعنوان نمونه انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از پرسشنامه ویژگیهای شغلی، استرش شغلی، رضایت شغلی و کار عاطفی جمعآوری گردید. برای تحلیل دادهها از نرمافزار spss و Smart pls3.2.6 استفاده شد.
یافته ها: مطابق با نتایج پژوهش، ابعاد ویژگیهای شغل یعنی اهمیت، هویت، استقلال، بازخورد و تنوع مهارت بر رضایت شغلی و استرس شغلی با میانجیگری کار عاطفی (کار سطحی و کار عمیق)، با مقدار آماره تی 8.589 در تأثیر ویژگیهای شغلی بر کار عاطفی و مقدار 6.381 در تأثیر کار عاطفی بر رضایت شغلی و مقدار 17.382 در تأثیر کار عاطفی بر استرس شغلی تأثیر مثبت و معنادار دارد.
نتیجه گیری: ویژگیهای شغل بر رضایت شغلی و استرس شغلی با میانجی گری کار عاطفی تأثیر مثبت و معنادار دارد. بنابراین پیشنهاد میشود که مدیران بیمارستانها به ویژگیها و رضایت و استرس شغلی و عاطفی بودن شغل توجه ویژهتری داشته باشند و سیاستهای لازم را جهت بهبود استرس و رضایت شغلی از طریق شناخت بیشتر ویژگیهای شغلی و کار عاطفی به کار گیرند.
2- شناسایی و ارزیابی خطاهای انسانی اپراتورهای جرثقیل برجی با استفاده از ترکیب دو روش SHERPA و CREAM
مقدمه: جرثقیل ها به عنوان یکی از اصلی ترین تجهیزات در فرآیند جابجایی بار، از عوامل اصلی بروز حوادث در سایت های ساختمانی به شمار می روند. با توجه به آنکه خطای انسانی از مهمترین دلایل حوادث مرتبط با جرثقیل ها می باشد، در این پژوهش به بررسی خطاهای انسانی اپراتور جرثقیل برجی در پروژه های ساخت و ساز شهری، با استفاده از روش های SHERPA و CREAM پرداخته شده است.
روش کار: در این راستا ابتدا با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی وظائف اصلی و زیروظائف اپراتور جرثقیل برجی مشخص شدند. سپس با استفاده از روش SHERPA پس از طبقه بندی انواع وظایف، خطاهای احتمالی در هر وظیفه پیش بینی گردید. با استفاده از روش CREAM نیز نوع کنترل های موجود در هر وظیفه و همچنین احتمال بروز خطا در وظایف و زیر وظایف آن ها تعیین گردید. در ادامه با تعیین ریسک های هر خطا، اقدامات کنترلی جهت کاهش ریسک به حد قابل قبول تعریف گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج روش SHERPA ،148 نوع خطا پیش بینی گردید. در ارزیابی ریسک خطاهای انسانی، زیر وظیفه ی بازرسی از عملکرد سیستم ضد برخورد رادیویی با احتمال خطای کل معادل 0.0003 دارای بالاترین ضریب کنترلی و زیروظیفه بازرسی از حفاظ های موجود با میزان احتمال خطای کل 056/0 دارای کمترین ضریب کنترلی بودند. زیروظائف مرتبط با بازدید حفاظ ها با احتمال خطای شناختی 0.07 و زیر وظایف با احتمال خطای شناختی 0.05 از مهم ترین وظائف شناسایی شده با احتمال خطای بالا بودند.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان که استفاده از روش های مکمل کیفی و کمی، امکان شناسایی و اولویت بندی خطاهای شناسایی شده را فراهم می آورد. این امر با کمک به اختصاص صحیح منابع محدود سازمانی به کنترل ریسک های غیر قابل قبول، به افزایش کارآیی و در نهایت بهره وری می انجامد.
3- حذف گاز H2S از جریان هوا با استفاده از بستر زئولیت ZSM-5 آغشته با نانو ذرات فریک و مگنتیت
مقدمه: سولفید هیدروژن(H2S) گازی سمی است که اثرات نامطلوبی بر سلامت انسان و تجهیزات دارد. یکی از روشهای حذف گاز H2S استفاده از بسترهای جاذب است. در مطالعه حاضر به بررسی تأثیر افزودن نانوذرات اکسیدهای آهن Fe2O3 و Fe3O4 به بستر زئولیتی ZSM-5 بر کارایی حذف H2S از جریان هوا پرداخته شد.
روش کار: در این تحقیق نانوذرات Fe2O3 و Fe3O4 به روش تلقیح مرطوب و با نسبتهای وزنی 3% و 5% بر روی بستر زئولیتی ZSM-5 بارگذاری شد و خصوصیات ساختاری بستر با آزمونهای XRD، BET و عکس برداری SEM مورد مطالعه قرار گرفت. سپس غلظتهای 30ppm، 60، 90 و 120 از گاز H2S در یک سیستم پایلوت و در سه محدوده دمایی 100C، 200و 300 تهیه شد و ظرفیت جذب بستر در حذف آلاینده مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: صحت بارگذاری نانوذرات و ساختار متخلخل بستر با آزمون XRD و SEM مورد تأیید قرار گرفت. آزمون BET نشان داد که بارگذاری نانوذرات اکسید آهن بر روی بستر باعث کاهش سطح ویژه آن میشود امّا افزایش درصد بارگذاری نانوذرات بر روی بستر و افزایش دما از 100 به 300 C در این مطالعه زمان رسیدن به نقطه شکست را افزایش داد. بیشترین ظرفیت جذب گاز H2S نیز برای بستر ZSM-5/Fe3O4-%5 در تراکم ppm120 و معادل mgH2S/g zeolite 49/44 بدست آمد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بارگذاری نانوذرات اکسید آهن بر روی بستر زئولیتی ZSM-5 توانایی حذف گاز H2S را در دمای بالا بدلیل تأثیر واکنش کاتالیستی افزایش میدهد و بنابراین میتواند به عنوان یک روش مناسب جهت حذف آلاینده های مشابه بکار رود.
4- بررسی روند تغییرات پنج ساله عملکرد ریوی کارگران یک صنعت کاشی و سرامیک
مقدمه: طی دوده گذشته صنعت کاشی و سرامیک به طور قابل توجهی در ایران گسترش یافته است. مطالعات متعدد نشان داده اند که استنشاق طولانی مدت گرد و غبار سرامیک و کاشی طی فرآیند تولید با افزایش ریسک ابتلا به پنوموکونیوزیس، برونشیت مزمن و پیشرفت بیماری سیلیکوزیس، سرطان ریه، و بیماری های انسدادی ریوی مزمن (COPD) و برخی بیماری های ریوی دیگر مرتبط هستند.
روش کار: اطلاعات دموگرافیک و شاخص های ویوی مربوط به کارگران شاغل در بخش های مختلف یک شرکت بزرگ کاشی و طی سال های 1389 تا 1393 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. تعداد 120 نفر از کارمندان و کارگران کارخانه که سابقه ی کاری آنها بیش از 5 سال بود، به مطالعه وارد شدند. شاخص های اسپیرومتری از پرونده پزشکی کارگران برای گروهای مختلف و برای 5 سال پیاپی استخراج گردید. به جهت بررسی روند هر یک از شاخص های اسپیرومتری، به صورت دقیق تر از روش معادلات برآوردی تعمیم یافته (GEE) – (Generalized Estimation Equation) استفاه شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت.
نتیجه گیری: فاکتور روند تغییرات تنها برای شاخص های FEV1.FVC و FEF25-75 معنی دار بود، برای سایر شاخص ها روند تغییر تنها در بعضی سال ها مشاهده شد. اگرچه داده های پنج ساله افت قابل توجهی را درتمامی پارامترهای اسپیرومتری طی 5 سال نشان نداد اما باتوجه به وجود روند افت در برخی شاخص ها و همچنین قطعی بودن تاثیرسوء گرد و غبار سیلیس و سایر ترکیبات برروی سیستم تنفسی، لزوم اجرای کنترل های مدیریتی و مهندسی و حفاظت کارگران در محیط های کاری امری ضروری است.
5- شناسایی خطرات و ارائه برنامه مدیریت ریسک های HSE در واحد اوره مجتمع پتروشیمی شیراز با استفاده از روش Bow Tie و SWOT-ANP
مقدمه: شناسایی خطر، ارزیابی و مدیریت ریسک، نقش مهمی در کاهش خطرات احتمالی در صنایع نفت، گاز و پتروشیمی دارد. این پژوهش با هدف شناسایی خطر و ارزیابی ریسک های HSE و ارائه برنامه مدیریت HSE در واحد اوره مجتمع پتروشیمی شیراز انجام شد.
روش کار: ابتدا خطرات واحد مورد مطالعه با استفاده از روش FMEA شناسایی و آنالیز کیفی ریسک ها انجام گردید و واحدهای پرمخاطره مشخص شد. سپس رویدادهای مهم به عنوان ورودی روش Bow-Tie شناسایی و تجزیه و تحلیل گردید و با شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید، رتبه بندی و وزن دهی آن ها با استفاده از روش ANP و نرم افزار Super Decisions انجام شد و ماتریس SWOT تهیه و استراتژی های مدیریتی HSE استخراج گردید.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که رویدادهای اصلی شامل نشت مواد شیمیایی، سقوط از ارتفاع و لیزخوردن می باشد و مهم ترین عوامل وقوع این رویدادها نقص در تجهیزات کنترلی، عدم توجه به دستورالعمل ها، عدم رعایت اصول ایمنی و خطای انسانی است. از طرف دیگر، نقاط ضعف رتبه 0.58، نقاط قوت رتبه 0.2، فرصت ها رتبه 0.16 و تهدیدها رتبه 0.05 را دارا می باشند.
نتیجه گیری: در این پژوهش فرصت های سازمانی با وزن 0.124 به میزان 4.8 درصد نسبت به تهدیدها با وزن 076/0 برتری داشته که نشان می دهد شرکت در جایگاه مناسبی از لحاظ دستیابی به اهداف اجرایی خود قرار دارد و می تواند با اجرای به موقع سیاست های کنترلی، ریسک های سازمان را خنثی یا کنترل نماید.
6- بررسی انطباق دو شاخص دمای تر گویسان (WBGT) و استرین گرمایی پیش بینی شده (PHS) در ارزیابی شرایط گرمای محیطی و بار گرمایی تحمیل شده به افراد
مقدمه: این مطالعه با هدف اصلی بررسی انطباق دو شاخص دمای تر گویسان (WBGT) و استرین گرمایی پیش بینی شده (PHS) در ارزیابی شرایط گرمای محیطی و بار گرمایی تحمیل شده به افراد طراحی و به اجرا درآمد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، 163 کارگر نانوا وارد مطالعه شدند. استرس های حرارتی با استفاده از شاخص دمای تر گویسانWBGT و شاخص استرین گرمایی پیش بینی شده (PHS)، تعیین گردید. همزمان با ارزیابی استرس های حرارتی، پاسخ های فیزیولوژیک افراد شامل دمای تیمپانیک، ضربان قلب و میانگین دمای پوست ثبت گردید. در نهایت استرین های گرمایی پیش بینی شده بر اساس دو خروجی مهم مدل PHS شامل کل آب از دست رفته و دمای عمقی مورد ارزیابی قرار گرفت و ضمن مقایسه شاخص PHS با WBGT، مقادیر واقعی و پیش بینی شده دمای عمقی نیز مورد مقایسه و آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده در مقایسه با دمای گوش، شاخص WBGT شرایط را کمتر از واقع و PHS شرایط را بیشتر از واقع برآورد می کند. همچنین شاخص WBGT با دمای عمقی گوش و نیز مولفه دمای رکتال پیش بینی شده شاخص PHS دارای بیشترین تطابق می باشد (مقدار Kappa به ترتیب برابر 614/0 و 640/0). در حالیکه مقدار Kappa بین میزان آب از دست رفته و شاخص WBGT، حاکی از عدم تطابق مناسب می باشد (339/0= Kappa).
نتیجه گیری: پیش بینی وضعیت استرین های گرمایی صرفا بر اساس شاخص PHS نمی تواند بازگو کننده بار گرمایی واقعی وارد بر افراد در محیط های حرارتی همچون نانوایی ها باشد و با برآورد بیشتر از واقع همراه است. بعبارتی دیگر، این شاخص بیشتر برای محیط های حرارتی داخلی پایا و با حداقل تغییرات در فاکتور های فردی و محیطی تاثیر گذار در استرس های حرارتی مناسب می باشد.
7- توسعه روش میکرو استخراج مایع – مایع پخش شونده با استفاده از حلال آلی منجمد شده شناور (DLLME-SFOD) برای اندازه گیری کادمیوم در نمونه های ادرار
مقدمه: امروزه افزایش مواجهه زیست محیطی و شغلی با فلزات سنگین نظیر کادمیوم و ترکیبات آن، ضرورت ارزیابی محیطی و بیولوژیکی این دسته از آلاینده ها را ایجاب می کند. کاربرد کادمیوم در صنعت باطری سازی، آبکاری، در ساخت رنگدانه ها و همچنین صنایع پلاستیک و سرامیک سازی می باشد. سمیت مزمن این فلز سنگین تلاش فزاینده ای در جهت کاهش حد آشکارسازی و بالا بردن حساسیت روش های تجزیه ای جهت ارزیابی کادمیوم در نمونه های بیولوژیکی را باعث شده است.
روش کار: محلول استاندارد حاوی غلظت های معین یون فلزی کادمیوم ساخته شد پس از تنظیم pH مشخص و اضافه شدن دی تیزون کمپلکس بین فلز و کلیت کننده ایجاد شد. سپس جهت انجام فرایند استخراج از مخلوط حلال های استخراج کننده و پخش کننده استفاده شد. با تکمیل فرایند اختلاط از طریق ورتکس و انجام جداسازی توسط سانتریفوژ، محلول وارد حمام آب سرد گردید و حلال آلی شناور بر روی حلال آبی منجمد شد. حلال آلی و آبی جدا شده و بخش آلی که حاوی آنالیت بود به دستگاه تزریق گردید. متغیرهای مورد بررسی جهت دستیابی به بالاترین راندمان جذب و بازیافت کادمیوم از نمونه بیولوژیکی مورد ارزیابی و بهینه سازی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج حاصل در این فرایند نقش متغیرهای مورد بررسی شامل pH نمونه، حلال کمپلکس کننده، حلال استخراج کننده، اثر سانتریفوژ و زمان استخراج را به اثبات رساند و در نهایت روش بهینه سازی شده با کمترین حد تشخیص (LOD) برابر با 2 میکروگرم برلیتر و فاکتور تغلیظ (EF) برابر با 50 و همچنین بازیافت نسبی (RR) برابر با 26.101 به طور موفقیت آمیزی جهت استخراج فلز کادمیوم از نمونه ادرار مورد استفاده قرار گرفت.
نتیجه گیری: بررسی های بعمل آمده نشان داد روش میکرو استخراج مایع-مایع پخش شونده با استفاده از حلال آلی منجمد شده شناور در تعیین مقادیر جزئی کادمیوم در نمونه ادرار کارگران در مواجهه شغلی روشی ارزشمند است و pH نمونه و حجم حلال استخراج کننده از متغیر های مهم در استخراج کادمیوم از نمونه می باشند.
8- بررسی اثر 8 هفته کینزیوتیپ و ورزش بر پایداری چنگش زنان مونتاژکار یک صنعت تولیدی
مقدمه: تاثیر تمرینات ورزشی در پیشگیری از اختلالات اسکلتی عضلانی اندام های فوقانی، توجه محققان را به خود جلب کرده است. از سویی، در مونتاژکاران به دلیل اینکه قسمتی از بدن مکررا و بدون استراحت مورد استفاده قرار میگیرد، خطر ابتلا به این اختلالات افزایش می یابد. این مطالعه با هدف بررسی اثر8 هفته کینزیوتیپ و ورزش بر پایداری چنگش قدرتی زنان مونتاژکار یک صنعت تولید قطعات الکتریکی انجام شد.
روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی روی 40 کارگر زن شاغل در واحد مونتاژ یک صنعت تولیدی انجام شد. افراد به مدت هشت هفته و هر هفته دو بار به انجام ورزش و استفاده از کینزیوتیپ پرداختند. پایداری چنگش قبل و بعد از مداخله توسط دستگاه دینامومتر (SAEHAN Hydraulic Hand Dynamometer SH 5001) و با مشخص کردن حداکثر زمانی (بر حسب ثانیه) که فرد قادر به ادامه یک سوم حداکثر انقباض ارادی بود، تعیین شد. برای ارزیابی ناتوانی اندام فوقانی هم از پرسشنامه DASH استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 20 تجزیه و تحلیل شد و P value کمتر از 05.0 معنادار تلقی گردید.
یافته ها: در مطالعه حاضر، میانگین پایداری چنگش دست راست و چپ در گروه کینزیوتیپ و ورزش به ترتیب قبل از مداخله 10.55 و 9.51 و بعد از مداخله 20.55 و 16.18 بدست آمد. همچنین نمره ناتوانی اندام فوقانی در گروه کینزیوتیپ و ورزش قبل و بعد از مداخله بترتیب 38.71 و 25.07 بدست آمد (0.05> P).
نتیجه گیری: طبق نتایج، انجام تمرینات ورزشی و نیز استفاده از نوار چسب های کینزیوتیپ، موجب افزایش زمان پایداری چنگش و نیز کاهش ناتوانی اندام فوقانی خواهد شد.
حتما بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)