ضرورت شناسایی و مدیریت خطرات
ضرورت شناسایی و مدیریت خطرات
ضرورت شناسایی و مدیریت خطرات
مقدمه
با افزایش فعالیت های صنعتی و گسترش فناوری و افزایش کاربرد ماشین آلات روند بروز حوادث در محیط های صنعتی نیز فزونی یافته است. در رویکردهای سنتی، پس از وقوع حوادث و بروز خسارات جبران ناپذیر، اقدام به بررسی علل حوادث میگردید و نقایص یک سیستم یا فرآیند تعیین می شد، اما امروزه به دلیل وجود انواع مختلف روش های شناسایی خطرات و ارزیابی ریسک، قبل از وقوع حوادث میتوان نقاط حادثه خیز و بحرانی را مشخص کرد و نسبت به پیشگیری از وقوع حوادث و کنترل آنها اقدام نمود.
کلیه عملیات و فعالیت های تولیدی و صنعتی نیازمند الزاماتی است که قصور از هر کدام می تواند به بروز پیامدهای ناخواسته ای در قالب جراحات به کارکنان و مشتریان داخلی و خارجی، صدمه به فرآیندها و محصولات تولیدی، خدمات ارائه شده، صدمات زیست محیطی، خدشه به اعتبار و آبروی سازمان و سایر دارایی های با اهمیت بیانجامد. در حال حاضر با توجه به رشد صنعت، فناوری و پیچیدگی خطرات و به منظور جلوگیری و کاهش عواقب جانی و مالی ناشی از وقوع حوادث، مدیریت و کنترل ریسک ها و همچنین آموزش مفاهیم شناسایی خطرات و ارزیابی ریسک، شناخت روش ها و استفاده از آنها در ایجاد سیستم ایمنی واحدهای تولیدی و صنعتی، امری ضروری هست.
جایگاه و هدف شناسایی خطرات
شناسایی خطر فرآیندی است برای شناسایی وجود خطر و تعیین حالات آن مورد استفاده قرار می گیرد. در متن استانداردهای مرتبط با مدیریت ایمنی بر انجام شناسایی خطرات و ارزیابی ریسک تأکید شده و به عنوان قلب سیستم از آن یاد شده است. طبق الزامات این سیستم ها، سازمان باید به طور مداوم روشی جهت شناسایی خطرات، ارزیابی ریسک و تعیین کنترل های لازم ایجاد، اجرا و نگهداری نماید. این روش باید موارد ذیل را مدنظر قرار دهد
- فعالیت های همیشگی و غیر همیشگی (روتین)
- فعالیت های کلیه افرادی که به محیط کار دسترسی دارند (شامل پیمانکاران و بازدیدکنندگان)
- رفتار و قابلیت های انسان و سایر عوامل
- خطرات شناسایی شده که منشأ بیرون از محیط کار دارند و می توانند اثر زیان آوری بر بهداشت و ایمنی افراد تحت کنترل سازمان بگذارند.
- خطرات ایجاد شده در مجاورت محیط کار به وسیله فعالیت های مرتبط با کار تحت کنترل سازمان (جنبه های زیست محیطی)
- زیرساخت، تجهیزات و مواد موجود در محیط کار (تدارک دیده شده توسط سازمان یا سایرین)
- تغییرات پیشنهادی در سازمان، فعالیت ها و مواد آن
- اصلاح و تغییر در سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای، از جمله تغییرات موقت و اثر آن روی عملیات، فرآیندها و فعالیتها
- هرگونه الزام قانونی قابل کاربرد در ارتباط با ارزیابی ریسک و اعمال کنترل های لازم
- طراحی فضای کار، فرآیندها، نصب ها، ماشین آلات و تجهیزات، روش های اجرایی عملیاتی و سازماندهی کار، از جمله تطابق با قابلیت های انسان
- روش سازمان برای شناسایی خطر و ارزیابی ریسک باید با توجه به دامنه کاربرد، ماهیت و زمان بندی سازمان تعریف شود تا اطمینان حاصل شود که روش کنشی است تا واکنشی
- شناسایی، اولویت بندی و مستندسازی ریسکها و اعمال اقدامات کنترلی را به طور مناسب فراهم سازد.
- جهت مدیریت تغییرات، سازمان باید خطرات ایمنی و بهداشت شغلی و ریسک های ناشی از آن در خصوص تغییر در سازمان، سیستم مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای یا فعالیت های آن را قبل از شروع چنین تغییراتی شناسایی نماید.
- سازمان باید اطمینان حاصل نماید که نتایج این ارزیابی ها به هنگام تعیین کنترل ها مورد توجه قرار می گیرد.
- سازمان باید نتایج شناسایی خطرات، ارزیابی ریسک و تعیین اقدامات کنترلی را مدون نماید و به روز نگه دارد.
شناسایی خطرات مرحله اول از ارزیابی ریسک را تشکیل میدهد. به عنوان مثال اگر کارشناس ایمنی بخواهد ارزیابی ریسک را انجام دهد، می تواند در محیط کار قدم بزند و به مواردی که می توانند موجب آسیب شوند توجه کند. از موارد جزئی صرف نظر نموده و توجه خود را روی خطراتی که ممکن است منجر به آسیب های جدی شود یا روی افراد بیشتری اثر بگذارد، متمرکز نماید. از کارگران با نمایندگان آنها باید نظر خواهی کند. آنها ممکن است به چیزهایی توجه داشته باشند که کارشناس ایمنی در نگاه اول متوجه نشده باشد. همچنین اطلاعات و دستورالعمل های کارخانه تولیدکننده می تواند در تشخیص خطرات و مشاهده ریسک ها در جایگاه واقعی خودشان به کارشناس ایمنی کمک کند.
محل کار سالم و ایمن، با شناسایی و درک خطرات بهداشتی و ایمنی مربوط به کار به وجود می آید، به خصوص مکان هایی که مستعد خطر و آسیب بیشتری هستند. پس با شناسایی این خطرات و اقدام در جهت حذف یا بهبود شرایط می توان ایمنی را به حداکثر رساند. این همان چیزی است که به عنوان مدیریت ریسک متناسب با محیط کار به آن اشاره می شود. فعالیت های کاری باید به طور مداوم برای شناسایی خطرات جدیدی که باید مدیریت شوند، بررسی شود.
پیشرفت صنایع و افزایش امکان خطر باعث شد که بحث مدیریت این خطرات محتمل به صورت جدی دنبال شود. تحقیقات نشان داده است که مدیریت خطر در کارهای صنعتی امری نامرسوم و اتفاقی است که مطابق یک تحقیق ۷۵٪ از مدیران هیچ روشی را برای شناسایی، ارزیابی و کنترل استفاده نمی نمایند. به وضوح می توان گفت صنعت در انجام فرایند مدیریت خطر کمتر از آن چیزی که باید سرمایه گذاری نموده و به نظر می رسد با توجه به اهمیت موضوع سرمایه گذاری مناسب در این زمینه انجام نشده است. دلایل عدم رشد شایسته و درخور مدیریت خطر که ضرورت انجام آن را نشان میدهند، عبارت اند از:
١. مدیریت خطر اغلب به عنوان یک روش جانبی در زیر چتر مدیریت تولید انجام می پذیرد. اما به عقیده عده دیگری از جمله یکی از اساتید دانشگاه هلسنگی شیوه های ضمنی زیر ممکن است مناسب باشند: مدیریت خطر صریح و قاعده مند برای سازمانهای پیشرفته و بزرگ نه تنها سودمند بلکه حیاتی هست. لازم به ذکر است این عقیده توسط افراد زیادی مورد تائید هست.
۲. مدیران صنایع و تیم های مدیریت، پیوسته در مضیقه زمانی و محدودیت هایی از این قبیل هستند که محیط کار را با مشکلاتی مواجه می سازد. متاسفانه با وجودی که مدیریت خطر مشکلات آتی را مرتفع می سازد کارهای دیگر غالبا به آن ترجیح داده میشود. مسلما با دانستن و فرا گرفتن مشکلات پیش رو، شرکت ها بهتر می توانند برای مقابله با آنان از پیش آمادگی لازم را کسب نموده و در مقابله با آنان اقدامات مقتضی را انجام دهند.
٣. دست اندرکاران و کسانی که با محیط کار و تولید درگیر هستند ممکن است از روش های مدیریت خطر اطلاعی نداشته باشند. آسان نبودن استفاده از شیوه های ممکن، یک دلیل استفاده نکردن از مدیریت خطر هست. خوشبختانه بعضی از روش ها به سادگی در دسترس بوده و این امر باعث می شود که این شیوه در دسترس کارکنان و نیروهای شغلی قرار گرفته که باعث اخذ تصمیمات اجرایی جهت جایگزینی روشهای دیگر در سازمان می گردد.
۴. بعضی از سازمانها دارای فرهنگی هستند که اصلا از فکر کردن و اندیشیدن به سرانجام منفی و خطرات جلوگیری کرده و از پرداختن به این قبیل موارد خودداری می کنند. بعضی شرایط ممکن است به طور مؤثر از بحث در مورد خطرات جلوگیری به عمل آورد. اگر در محیط کار، پرداختن به مسئله خطر خواسته نشود و اصلا به این وظیفه هیچ اشاره ای نشود، شرکتها از پرداختن به فعالیت هایی در زمینه مدیریت خطر جلوگیری به عمل می آورند، زیرا انجام این امر برای آن شرکت ها هزینه ای سربار در پی خواهد داشت.
۵. اندازه گیری و محاسبه مزایای مدیریت خطر بسیار مشکل هست. مدیریت خطر موفق ممکن است از پیش آمدن وقایع ناگوار جلوگیری کند. فقط تعداد کمی از سازمان ها سیستم های اندازه گیری مناسب یا داده های متمرکز برای نشان دادن اثرات مدیریت خطر را دارا میباشند.
انجام یک مدیریت خطر موفق نه تنها امکان به وجود آمدن خسارت در یک شرکت را کاهش می دهد، بلکه اگر این عمل در سازمان به نحوی گسترش داده شود که اجازه کنترل خطرات بزرگ تر داده شود، منافع بیشتری نیز برای سازمان به بار خواهد آورد.
حتما بخوانید:
⇐ دوره آموزشی ارزیابی و مدیریت ریسک
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)