توضیحات
پروژه تأثیر فناوری اطلاعات در مهارت مدیریت بحران مدیران
فرمت: WORD تعداد صفحات: 19
فهرست:
- چکیده
- مقدمه
- بیان مساله
- اهمیت موضوع
- اهداف تحقیق
- فرضیه ها
- روش تحقیق
- جامعه آماری روش نمونه گیری و حجم نمونه
- ابزارهای جمع آوری اطلاعات
- روایی و پايایی ابزار اندازه گیری
- روش تجزيه و تحليل دادها
- نتیجه گیری و پیشنهادات
- پيشنهادهای كاربردی پژوهش
- منابع فارسی و انگلیسی
چکیده:
رویدادهای مهم اخیر دنیا در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نشان می دهد، که جوامع بشری و سازمانها پیوسته دستخوش حوادث غیرمترقبه و بحران های گوناگون بوده اند. به تبع آن، اداره این بحران ها بحث مهمی را در علم مدیریت ایجاد کرده است. این پژوهش درصدد است که تأثیر فناوری اطلاعات را بر مهارت مدیریت بحران مدیران در شرکت ملی بررسی کند. بنابراین در ضرورت این پژوهش، به دنبال پاسخگویی به این سؤال عمده است که آیا بین استفاده از فناوری اطلاعات و مهارت مدیریت بحران مدیران در شرکت ملی رابطه وجود دارد یا خیر؟ به همین منظور محقق پس از مطالعه مبانی نظری مربوط به پژوهش، اقدام به تدوین ابزار تحقیق در قالب دو پرسشنامه برای سنجش ابعاد مدیریت بحران و همچنین میزان استفاده از فناوری اطلاعات نمود.
جامعه آماری این تحقیق، کلیه مدیران شرکت ملی مناطق است. در مرحله بعد اقدام به تدوین فرضیههایی شد. این فرضیه ها که مدعی رابطه بین متغیرهای استفاده از فناوری اطلاعات و ابعاد مدیریت بحران (رهبری، ساختار و برنامه ریزی) بودند. تجزیه و تحلیل آماری پژوهش به کمک آمار استنباطی و آمار توصیفی صورت گرفته است و از نرمافزار spss جهت این امر کمک شده است. سطح مورد اعتماد پژوهش a=5% می باشد. این مقاله استفاده از روش های روان شناختی سرمایه گذاری در بعد ساختاری، انجام دوره های آموزشی را پیشنهاد می کند.
کلمات کلیدی: فناوری اطلاعات، مهارت مدیریت بحران-مدیریت بحران، شرکت ملی .
مقدمه:
همواره بحران هایی جوامع انسانی را به چالش کشیده است. گاه این بحرانها طبیعی بود. (سیل، زلزله، آتش سوزی) و گاه انسانی (جنگ، تأثیرات منفی ناشی از فعالیت های انسانی بر روی محیط زیست) اما در همه موارد جوامع انسانی و سیستم های مدیریت حاکم برجامعه را دچار وضعیت های نامطلوبی نموده است. وضعیت هایی که گاه باعث از هم گسیختن تمدن های بشری شده است. اما چگونه می توان با بحران ها مقابله نمود؟ مدیران و حاکمان جوامع چگونه ملت خود را مواجهه با بحران ها آماده می سازند و جوامع انسانی تا چه حد توانایی مقابله با بحران را داشته و مقاومت کنند؟
برای پاسخ به هر کدام از سؤالات فوق باید ضمن توجه به تاریخ بازخوردهای جوامع را در برخورد با بحران ها ارزیابی نمود. در گذشته اقوام و ملت های مختلف بر اثر ایجاد شرایط نامناسب زندگی از خانه و کاشانه خود کوچ نموده تا به سرزمین های بهتر از همه نظر دست یافته و مسکن گزینند. برنامه ریزی برای مقابله با بحران باعث می گردد بحران ها تأثیرات کمتری بر جوامع انسانی بگذارند و اعتماد به مدیران و حاکمان بر جوامع انسانی و حس مقاومت را در ملت افزایش می دهد.(امیرنژاد-1389)
مدتها است که از عمر ظاهر شدن واژه بحران در زبان لاتین سپری شده و طی دو قرن اخیر واژههای CRISIS و CRISE در زبانهای انگلیسی و فرانسه از ادبیات گسترده ای برخوردار شده اند. اگر در تعریف بحران در حوزه های سیاسی – فرهنگی به دلیل نگرش های ذاتاً جهت دار ذینفعان، توافق عامی وجود ندارد اما در حوزه های علوم تجربی و پزشکی و هر آنجا که مقیاس های کمّی به کمک گرفته می شوند، جدال کمتری در درجه بندی و تعریف بحران وجود دارد . تغییر ناگهانی شدیدتر از حالت عادی و غافلگیری تهدید آمیز، از جمله معیارهای تعریف بحران هستند (مهرگان 1386).
علم اقتصاد (و تا حدودی مدیریت) در طیف شناخت شناسی علوم، در میانه مباحث علوم اجتماعی و تجربی قرار دارد. در چنین شرایطی منطقاً این سوال مطرح است که ما چقدر در معرض آسیب های جدی و بحران زا قرار داریم؟ آیا در همین حد و مقیاس آمادگی برای رویارویی با بحران را در خود ایجاد کرده ایم؟ قطعاً پاسخ به این دو سؤال پاسخی نسبی خواهد بود. با حفظ این پیش شرط عام و در جامعه ای درحال پویایی می خواهیم به طور خاص مدیریت را در رویارویی با بحرانها بیشتر مورد توجه قرار دهیم. ( توکلی 1385).
گام اول در مدیریت بحران، شناخت زمینه های بحران و گردآوری اطلاعات در زمینه های شکل گیری یا احتمال حادث شدن بحران است که نیاز به واقع بینی دارد ، این درست در نقطه مقابل روزمره گی و به دنبال حوادث دویدن است و بدون تعارف در نقطه مقابل رفتار قدرت گرایانه سنتی مان قرار می گیرد، چرا که هیچ بحرانی از دیدگاه های کارشناسی بدون علائم قبلی و درجات احتمال آن رخ نمی دهد. بارها شنیده ایم «که زلزله خبر نمی کند» و یا «فاجعه های طبیعی چون: طوفان، سیل، آتشسوزی ناشی از امتحان الهی است».
فراتر از جنبه های تسلی بخش و اعتقاد پایه ای در فرهنگمان که کارکرد خود را داراست با دیدی کارشناسانه می دانیم که بحرانها هم قابل پیش بینی هستند و هم خبر می کنند. طوفان، سیل، آتش سوزی و فاجعههای زیست محیطی همانند جنگل ها ، انقلاب ها، دقیقاً دارای علایم قبلی و هشدار دهنده هستند. مسئله اساسی این است: با چه نگرش و ساز وکاری در جهت به حداقل رساندن دامنه بحران، خسارتها و بالاخره عادی سازی، به رویارویی با بحران می رویم. بدین منظور، به نظر می رسد که نیاز به مهارتها و قابلیت های نوینی است تا مدیران بتوانند در بستر بحران های در پیش رو، ناکامی ها را به موفقیت و بی نظمی ها را به نظم وا دارند.
به عبارت دیگر، اگر مدیریت استراتژیک براساس «بایدها» سازمان را به سوی اهداف کلیاش هدایت می کند، مدیریت بحران با تمرکز بر روی «نبایدها» مسیر حرکت را هموارتر می کند. شاید از همین رو است که جانسون و اسکولز معتقدند شیوه ای که مدیریت عالی سازمان برای مقابله با آشفتگی ها و بحران ها برمی گزیند، بخشی مهم از استراتژای سازمان است (جانز و اروبیگ ،1988). در دهه های اخیر در مورد بحران ، چگونگی شکلگیری و اداره آن مطالعات و تحقیقات بسیاری با دیدگاه ها و شیوه هایی مختلف انجام شده است. برخی از پژوهش گران تحلیل های خود را بر روی بررسیهای یافته شده استوار کرده اند. گروهی دیگر به مطالعات تطبیقی روی آورده و تعدادی نیز رویکردی تجربی را اتخاذ کرده اند (راولی،1387)
فایل کامل پایان نامه را بعد از پرداخت در حساب کاربری دانلود کنید.
حتما بخوانید:
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.