توضیحات
پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلاچ MBI
پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلاچ + روایی و پایایی، نمره دهی و تجزیه و تحلیل
پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلاچ (MBI) یک پرسشنامه ۲۲ سوالی است که در سال ۱۹۸۱ توسط مزلاچ و جکسون ساخته شد. این پرسشنامه پر استفاده ترین پرسشنامه برای سنجش فرسودگی شغلی است و کسب نمره بالاتر در آن به معنای داشتن فرسودگی شغلی بیشتر است.
در این پرسشنامه 9 سوال ابتدایی در ارتباط با خستگی هیجانی، 5 سوال دوم سنجش مسخ شخصیت و 8 سوال بعدی در خصوص احساس کفایت شخصی است. این پرسشنامه بر اساس مقیاس هفت درجه ای لیکرت تنظیم شده و با مقیاس 0 تا 6 نمره گذاری گردیده است. افراد را با توجه به نمرات بدست آمده در سه دسته ی خفیف، متوسط و شدید تقسیم بندی می کنند.
مشخصات محصول:
- عنوان: پرسشنامه فرسودگی شغلی مزلاچ – (Maslesh Burnout Inventory (MBI
- تعداد صفحه: 7 صفحه
- تعداد سوالات: 22 سوال
- فرمت فایل: word و قابل ویرایش
- روایی: ✔
- پایایی: ✔
- نمره گذاری و تفسیر: ✔
- منابع: ✔
مفهوم فرسودگی شغلی در سال 1974 برای اولين بار توسط آقای «هربرت فرويدونبرگر» روانشناس آلمانی الاصل (1993 امريکا) معرفی شد. فرويد و نبرگر فرسودگی شغلی را حالتی از خستگی و ناکامی می داند که به علت از خود گذشتگی فرد در روش کاری وزندگی و يا ارتباطی که منجر به وصول نتيجه دلخواه نمیشود به وجود می آيد. کتاب وی به نام “بيشترين هزينه برای بالاترين دستاورد” به عنوان کتاب مرجع در ارتباط با «برن اوت» مورد استفاده قرار می گيرد.
فرانکن هودر فرسودگی شغلی را برای توصيف سندرمی بکار می برد که شامل خستگی و کنارهگيری از کار است.فرسودگی شغلی پیامدی از فشار شغلی دایم و مکرر است. بدین ترتیب که شخص در محیط کارش به علت عوامل درونی و بیرونی احساس فشار میکند و این فشار، پیوسته و چندینباره بوده و سرانجام به احساس فرسودگی تبدیل میگردد. فرسودگی شغلی به عنوان فقدان انرژی و نشاط تعریف میشود و شخص دچار فرسودگی شغلی احساس کسالت انگیزی را نسبت به انجام رفتار شغلی نشان میدهد.
فرسودگي شغلي، حالتي از خستگي جسمي، هيجاني و ذهني است كه به دليل فشار مداوم و مكرر هيجاني ناشي از نوع کار به وجود ميآيد. نشانههاي عمدة فرسودگي شغلي عبارتند از: احساس درماندگي، نا اميدي، سرخوردگي، افزایش ديدگاه منفي نسبت به خود و ديگران: فرسودگي شغلي، بر اثر استرس شديد، مداوم و كنترل شده و زماني كه تقاضاي محيط شغلي بيش از تواناييهاي شخصي فرد براي سازگاري يا موفقيت باشد، به وجود ميآيد. هر گاه با استرس مقابله نشود، فرسودگي شغلي به وجود مي آيد.
شخصی که مسئولیتهای همستیزنده و همزمانی دارد، این احساس را خواهد داشت که به چند جهت کشیده میشود. این امر به خستگی از کار و سرانجام فرسودگی شغلی خواهد انجامید.
اولین آسیب فرسودگی شغلی، رنج بردن از فرسودگی بدنی همچون سردرد، تهوع، کمخوابی، و تغییراتی در عادات غذایی است. فرسودگی عاطفی همچون افسردگی، احساس درماندگی، احساس عدم کارآیی در شغل خود و همچنین ایجاد نگرشهای منفی نسبت به خود، شغل، سازمان و به طور کلی نسبت به زندگی پیامدهای بعدی کارزدگی هستند.
افراد، براي آنكه به طور بهنجاري فعاليت كنند، بايد كمي استرس داشته باشند؛ اصولاً برانگيختگي ملايم، فرد را در جريان اجراي كاري كه بر عهده دارد هشيار نگه ميدارد. به نظر مي رسد كه دستگاه عصبي براي درست كار كردن به ميزان معيني تحريك نياز دارد. اما استرس شديد طولاني، آثار مخرب جسمي و رواني به دنبال دارد .
يكي از جنبه هاي مهم زندگي هر فردي، شغل اوست. شغل علاوه بر اينكه هزينه هاي زندگي ما را تأمين مي كند، نيازهاي رواني ما را نيز از قبيل تماس اجتماعي، احساس ارزشمندي، اطمينان، شايستگي، تمرين و ورزش ذهني و جسمي را ارضاء مي نمايد. با اين حال، بعضي از جنبه هاي فشار زاي شغلي كه مي توانند آسيب زا باشند عبارتند از :
- موقعيت هاي كاري (شرايط كاري): از قبيل شرايط كاري نامطلوب مانند سروصداي زياد، كمي يا زيادي نور، حرارت بسيار بالا يا پايين، ساعت ها و شيفتهاي نامناسب كاري كه مي توانند فشارعصبي را بالا ببرند.
- كار بيش از حد: به اين معني كه فرد مجبور باشد در مدت زمان كوتاه كار زيادي انجام دهد. در واقع فرد شايستگي انجام كار را داشته باشد ولي محدوديت زماني، ساعات طولاني كار، ضرب العجل هاي كاري، مداخله هاي زياد، نداشتن فرصتهاي استراحت بين كار مي توانند، واكنش عصبي زيادي ايجاد كنند. از نظر كيفي، اگر كاري كه فرد انجام مي دهد خيلي مشكل باشد و آن شغل نياز به توانايي هوش بالا و شايستگي ذهني زيادي داشته باشد، در اين صورت، اگر فرد از توانايي هوشي و ذهني لازم برخوردار نباشد دچار فشار رواني مي شود.
- مسئوليت: مسئوليتي كه افراد در محل كار يا محيط شغلي به عهده مي گيرند به عنوان منبع فشار رواني محسوب مي شود.
- تغيير در شرايط كار: ايجاد شرايط نقل و انتقال ها (جابجايي ها) از جمله عواملي است كه ممكن است استرس ايجاد كند و در نهايت منجر به فرسودگي شغلي شود.
فرسودگي شغلي بر اثر استرس شديد، مداوم و كنترل نشده و زماني كه تقاضاي محيط كار بيش از توانايي هاي شخصي براي سازگاري يا موفقيت باشد بوجود مي آيد. هر گاه با استرس مقابلة مؤثر نشود، فرسودگي شغلي بوجود ميآيد. بروز فرسودگي شغلي ناگهاني نيست، بلكه فرآِيند پيش رونده دارد و رشد آن مرحله اي است.
مراحل و سير فرسودگی:
- مرحلة ماه عسل :
زماني است كه فرد جايي استخدام مي شود و با شور و شعف خاصي كار خود را شروع مي كند. ممكن است زودتر از وقت معمول سركار حاضر شود و ديرتر هم محيط كار را ترك كند. شروع به كار، ذخاير و انرژي ما را خرج ميكند. اگر تقويت، تحسين، تشويق و رضايت به دنبال كار نباشد، كاهش انرژي آغاز مي شود و فرد بدون آنكه خودش متوجه باشد به تدريج از انرژي جسمي و رواني تهي مي شود.
- كمبود كارمايه :
مرحله است كه فرد احساس كم آوردن انرژي ميكند و نارضايتي شغلي و خستگي شروع ميشود و فرد سعي مي كند از طريق پناه بردن به مصرف سيگار، مواد مخدر، مشروب، انجام دادن خريدهاي تفنني، خوابيدن زياد، به نوعي خود را فريب دهد .
- آغاز نشانه هاي مزمن فرسودگي:
در اين مرحله احساس خستگي مزمن، سردردهاي دوره اي، ترش كردن معده، خشم و افسردگي شديد، شدت پيدا مي كنند.
- بحران:
در اين مرحله، بدبيني عميق، شك به توانايي هاي شخصي، حساس بودن به بيماري هاي جسمي ناشي از درماندگي و نا اميدي و بروز ذهنيت فرار و پاسخ گريز از مشكلات .
- مرحلة به بن بست رسيدن:
يعني فرد، مستعد خطر از دست دادن شغل ميشود. با مراجع، همكاران و مدير در محل كار درگير ميشود. در خانه نيز با همسر و فرزندان خود برخوردهاي مكرري نشان ميدهد .
ويژگي هاي افرادي كه مستعد فرسودگي هستند:
- زود سر كار مي روند.
- دير از سر كار بر مي گردند.
- در حين غذا خوردن مشغول كار هستند.
- كارها را به منزل مي برند.
- به ندرت به مرخصي يا تعطيلات مي روند.
- تفريح رفتن آنها به خاطر كارشان است.
- وقت را براي همسر و فرزندان جيره بندي مي كنند.
- عادات خوابيدن و غذا خوردن آنها بي نظم است.
- توانايي نه گفتن در برابر كار را ندارند.
پرسشنامه را بعد از پرداخت در حساب کاربری دانلود کنید.