ﻟﺰوم اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی ﻣﻴﺰان ﻣﻮاﺟﻬﻪ
ﻟﺰوم اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی ﻣﻴﺰان ﻣﻮاﺟﻬﻪ
ﻟﺰوم اﻧﺪازه ﮔﻴﺮی ﻣﻴﺰان ﻣﻮاﺟﻬﻪ
The need to measure exposure
ﭼﻜﻴﺪه
ﺑه ﻤﻨﻈﻮر ﺣﻔﺎﻇﺖ از ﺳﻼﻣﺖ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﻻزم اﺳﺖ ﻫﺮ زﻣﺎن ﻫﺮ ﻣﺎدهاي ﻛﻪ در ﻗﺎﻧﻮن ذﻛـﺮ ﺷـﺪه در ﻫﻮاي ﻣﺤﻴﻂ ﺮﻣﺎ رﺳﻤﺎً ﻣﻴﺰان ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﺎ آن را ﻣﺸـﺨﺺ ﻛﻨﺪ ﻛﺎر آزاد ﺷﻮد، ﻛﺎرﻓ .ﻳﻌﻨـﻲ ﺑﺮآورد ﺷﻮد آﻳﺎ اﻣﻜﺎن ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﻛﺎرﮔﺮ ﺑﺎ ﺗﺮاﻛﻢﻫﺎي ﺑﻴﺶ از ﺳﻄﺢ اﻗﺪام وﺟﻮد دارد ﻳـﺎ ﺧﻴﺮ .اﻳـﻦ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻘﺪار رﺳﻤﻲ ﺣﺘﻲ اﮔﺮ ﻧﺘﺎﻳﺞ ﻣﻨﻔﻲ اﺳﺖ ﻳﻌﻨﻲ اﮔﺮ ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎ ﺗﺸﺨﻴﺺ دﻫﺪ ﻛـﻪ اﺣﺘﻤـﺎل ﻛﻤﻲ وﺟﻮد دارد ﻛﻪ ﻛﺎرﮔﺮي اﺣﺘﻤﺎﻻً در ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﻣﻘﺎدﻳﺮ ﺑﻴﺶ از ﺣـﺪ ﻣﺠـﺎز ﺑـﻮده ﻧﻴﺰ ﺑﺎﻳـﺪ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد .این کار اولین گام در برنامه پایش ﻣﻮاﺟﻬـﻪ ﻛـﺎرﮔﺮ اﺳـﺖ و ﻣـﺎداﻣﻲ ﻛـﻪ ﻛﺎرﻓﺮﻣـﺎ ﺣﻔﺎﻇﺖ ﻛﺎﻓﻲ از ﻛﺎرﮔﺮ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ آورد، ﺑﺎر ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ وي در ﻧﻤﻮﻧﻪﺑﺮداري را ﺑﻪ ﺣﺪاﻗﻞ ﻣﻲرﺳـﺎﻧﺪ . ﺗﻨﻬﺎ در ﺻﻮرﺗﻲ ﻛﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻧﻤﻮﻧﻪﺑﺮداري ﻣﺜﺒﺖ ﺑﻮد(ﻣﺜﻼً ﻧﺸـﺎن داد ﻛـﻪ ﻣﻤﻜـﻦ اﺳـﺖ ﻛـﺎرﮔﺮ ﺑـﺎ ﻣﻘﺎدﻳﺮ ﺑﻴﺶ از ﺳﻄﺢ اﻗﺪام ﻣﻮاﺟﻬـﻪ داﺷـﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ)، ﻛﺎرﻓﺮﻣـﺎ ﻣﻠـﺰم اﺳـﺖ ﻛـﻪ ﻣﻴـﺰان ﻣﻮاﺟﻬـﻪ ﻛﺎرﻛﻨﺎن ﺑﺎ آﻻﻳﻨﺪه را اﻧﺪازهﮔﻴﺮي ﻛﻨﺪ. ﺑﻴﺸﺘﺮ در ﺧﺼﻮص “ﺳﻄﺢ اﻗﺪام” ﺑﻪ ﭘﻴﻮﺳﺖ س ﻧﻴﺎز ﺑﻪ ﺳﻄﺢ اﻗﺪام در اﻧﺪازهﮔﻴـﺮي ﻣﻮاﺟﻬـﻪ ﺷﻐﻠﻲ -ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺷﻮد.
کلیات:
ﺣﺎﻻت ﻓﻴﺰﻳﻜﻲ و راه ورود ﺑﻪ ﺑﺪن دو ﻋﺎﻣﻞ ﻣﻬﻢ در ﻧﺤﻮه اﺛﺮ آﻻﻳﻨﺪهﻫﺎي ﻫﻮاﺑﺮد ﺑﺮ ﺑـﺪن ﺑﺸـﻤﺎر ﻣﻲروﻧﺪ. ﻛﺎرﻓﺮﻣﺎ ﺑﺎﻳﺪ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ﻣﻮاد ﻣﺼﺮﻓﻲ و ﺗﻮﻟﻴﺪي ﺧﻮد را از ﻣﻮﺳﺴﺎت ﺗﺠـﺎري، و ﺗﺎﻣﻴﻦ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎن ﻣﻮاد ﺑﺪﺳﺖ آورده و آﻧﻬﺎ را ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ و ﺑﺮرﺳﻲ ﻗـﺮار دﻫﺪ .در ﻣﺤﻴﻂﻫـﺎي کاری ﻛﻪ ﭼﻨﺪ اﻳﺴﺘﮕﺎه ﻛﺎري ﺑﺎ آن ﻣﺎده ﺳﺮوﻛﺎر دارﻧـﺪ، ﺑﺎﻳـﺪ ﺑـﺮاي ﻫـﺮ اﻳﺴـﺘﮕﺎه اﻧـﺪازه ﮔﻴـﺮي ﻣﻴﺰان ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺼﻮرت رﺳﻤﻲ اﻧﺠﺎم ﺷﻮد .ﺑـﺮاي ﻣﺜـﺎل ﻛﺎرﺧﺎﻧﻪاي ﻛـﻪ ﻣـﺎده را ﻫـﻢ در ﻣﺨـﺰن ﻏﻮﻃﻪ ورﺳﺎزي و ﻫﻢ در ﻋﻤﻠﻴﺎت اﺳﭙﺮي اﺳﺘﻔﺎده ﻣﻲﻛﻨﻨﺪ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮاي ﻫﺮ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖ ﻣﻴـﺰان ﻣﻮاﺟﻬـﻪ را ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻛﻨﺪ . در ﻧﻬﺎﻳﺖ، ﻫﺮزﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮي در ﺗﻮﻟﻴﺪ، ﻓﺮآﻳﻨـﺪ، ﻳـﺎ اﻗـﺪاﻣﺎت ﻛﻨﺘﺮﻟـﻲ ﺻـﻮرت ﮔﻴﺮد ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاﻧﻨﺪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ اﻓﺰاﻳﺶ ﺗﺮاﻛﻢ ﻫﻮاﺑﺮد ﻣﺎده ﺷﻴﻤﻴﺎﻳﻲ ﺷﻮد، ﻣﻲ ﺑﺎﻳﺴﺖ ﻣﻴﺰان آﻻﻳﻨـﺪه در ﻫﻮا و ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ آن اﻧﺪازهﮔﻴﺮي ﺷﻮد.
حالات فیزیکی آلاینده های شغلی و زیست محیطی
آلاینده های هوابرد می توانند در هوا بصورت مواد ذره ای مایع یا جامد و یا به شکل گاز یا بخار، یا ترکیبی از گازها و مواد ذرهای باشند. اغلب آلاینده های ذره ای بر اساس حالت فیزیکی و اثرات فیزیولوژیکی آنها روی بدن انسان طبقه بندی می شوند. دانستن این طبقه بندی برای ارزشیابی درست محيط کار، هم از جنبه نحوه اثر آلاينده روی کارگر و هم بکارگیری روشهای درست نمونه برداری ضروری است. علاوه بر این ما باید راه ورود آلاينده به بدن و اثر آلاینده در بدن را مورد توجه و بررسی قرار دهیم.
گاز (gas): گازها سیالات بی شکلی هستند که فضا یا ظرف را اشغال کرده و تنها در اثر افزایش فشار توام با کاهش دما به مایع یا جامد تغییر حالت می دهند. مثال : منواکسید کربن، سولفید هیدروژن، و کلر
بخار (Vapure): بخارات شکل گازی موادی هستند که در دما و فشار ترمال به حالت جامد یا مایع می باشند. آنها با افزایش فشار یا کاهش دما می توانند به حالت مایع یا جامد کندانسه شوند. مثال : بخارات تری کلرواتیلن، بخارات تتراکلرید کربن، و بخارات جيوه.
گرد و غبار (dust): گرد و غبار اصطلاحی است که در صنعت برای ذرات هوابرد جامد، با اندازه قطری بین 0.1 تا 25 میکرومتر بکار می رود. گرد و غبارها در اثر فرآیندهای فیزیکی نظير جابجایی، برخورد، یا آسیاب مواد جامد ایجاد می شوند. مثال : سیلیس، آزبست و گرد و غبار سرب.
فيوم (fume): فيوم ها ذرات جامدی هستند که عموما در اثر کندانسه شدن مواد گازی حاصل از فراریت ماده از حالت مذاب، ایجاد می شوند. تشکیل فیوم ها اغلب با واکنش شیمیایی نظیر اکسیداسیون همراه است. مثال: فیوم اکسید سرب، و فيوم مس. گازها و بخارات فيوم نیستند، اگرچه اغلب اشتباه به این نام خوانده می شوند مثل فیوم های بنزین، يا فيوم منواکسید کرین. فيومها نوعا در اندازه های 0.01 تا 5 میکرومتر شکل می گیرند.
میست (mist): میست ها قطرات معلق مایعی هستند که در اثر کندانسه شدن از حالت مایع به حالت جامد یا در اثر پخش شدن یک مایع، یا در اثر پاشش، کف سازی، یا اتميزه کردن مایع ایجاد می شوند. میست های روغن طی عملیات های پرش یا آسیاب، میست های اسید در عملیات آبکاری الکتریکی، و میست آفت کش ها در عملیات اسپری ایجاد می شوند.
طبقه بندی فیزیولوژیکی اثرات مواد سمی
تحریک کننده ها (Irritants): تحریک کننده ها در عمل خورنده هستند. آنها سطوح مرطوب مخاطی بدن را دچار التهاب می کنند. تراکم ماده در هوا اهمیت بیشتری نسبت به مدت زمان مواجهه دارد. آلدهیدها، گرد و غبار و میست آلکالین ها، میست اسيدها، و آمونیاک، مثال هایی از مواد محرک هستند که اثر خود را عمدتا در بخش فوقانی دستگاه تنفسی به جای می گذارند. گاز کلر، برم، و ازون، موادی هستند که همزمان بخش فوقانی دستگاه تنفس و بافت ریه را تحریک می کنند. دی اکسید نیتروژن و فسژن، مواد محرکی هستند که عمدتا قسمت انتهایی دستگاه تنفس را تحت تاثیر قرار می دهند. تحریک کننده ها پوستی نیز وجود دارند.
خفه کننده ها (Asphyxiants): خفه کننده ها اثر خود را با ایجاد تداخل در اکسیژن رسانی به بافت ها بجای می گذارند. آنها عموما به دو دسته تقسیم می شوند: خفه کننده های ساده و خفه کننده های شیمیایی. خفه کننده های ساده از لحاظ فیزیولوژیکی، گازهای بی اثری هستند که با حضور خود میزان اکسیژن اتمسفری را به کمتر از سطح مورد نیاز بدن برای ادامه حیات، رقیق می کنند. متان، اتان، هیدروژن، و هلیوم مثال هایی از خفه کننده های ساده هستند. خفه کننده های شیمیایی با شرکت در واکنش شیمیایی و جلوگیری از انتقال اکسیژن به خون یا اکسیژن رسانی به بافت ها اثر خود را بجای می گذارند. منواکسید کرین، سیاتید هیدروژن و نیتروبنزن مثال هایی از این دسته هستند.
بیهوش کننده ها و مخدرها (Anesthetics and Narcotics): بیهوش کننده ها و مخدرها تاثیر خود را روی بدن از طریق سرکوب سیستم اعصاب مرکزي (CNS) اعمال می کنند. استیلن، اتیلن، و اتیل اتر مثال هایی از این دست هستند.
سموم سیستمیک (Systemic Poisons): سموم سیستمیک موادی هستند که باعث صدمه به اندام ها با دستگاه های بدن می شوند. هیدروکربن های هالوژنه (نظير تتراکلرید کربن) می توانند آسیب کبدی و کلیوی ایجاد کنند در حالی که بنزن و فنول سیستم تولید کننده خون را تخریب می کنند. مثال هایی از موادی که در دسته سموم عصبی جای می گیرند شامل دی سولفيد کربن، متيل الكل، تترا اتيل سرب، و حشره کش های آلی فسفره می باشند. سرب، جیوه، کادمیوم، و منگنز مثال هایی از سموم فلزی سیستمیک هستند.
سرطان زا های شیمیایی (Chemical Carcinogens): سرطان زا های شیمیایی مواد شیمیایی هستند که علت ایجاد تومرها در گونه های مختلف پستانداران می باشند. سرطان زاها ممکن است انواعی از تومر ایجاد کرده که قابل روئیت نداشتند یا منجر به افزایش بروز انواع تومرهایی شوند که به طور طبیعی مشاهده می شوند، یا باعث شود تومرها در زمانی زودتر از حد انتظار ایجاد شوند. در بعضی موارد، فاصله بین مراحل اولیه مواجهه کارگر با ماده سرطان زا و ظهور تومر، دوره کمون ۲۰ تا ۳۰ ساله به طول انجامد.
عوامل اسکار ریه (Lung Scarring Agents): عوامل اسکار ریه ذراتی غیر از سموم سیستمیک هستند که به تدریج باعث تخریب و آسیب به ریه می شوند. مواجهه مزمن با مواد محرک می تواند به این چنین اثراتی منجر شود. سیلیس کریستالی، آزبست و گردوغبار زغال سنگ از جمله گرد و غبارهای عامل فیبروز هستند. دیگر گرد و غبارها نظير تالک، کربن بلک، میکا، کائولن و گرد و محبدار آلومینیوم نیز عامل ایجاد فیبروز ریه شناخته شده اند.
مواد شیمیایی تراتوژن (Chemical Teratogens): مواد شیمیایی تراتوژن آنهایی هستند که در سلول های در حال رشد، بافت ها، یا اندام های جنین ناهنجاری ایجاد می کنند. این اثرات ممکن است منجر به تاخیر در رشد یا اثرات سمی مخرب، مشابه آنچه در انسان پس از تولد دیده می شوند. داروی ضد تهوع تالیدومید از جمله تراتوژن های معروف است که به همین دلیل تولید آنها ممنوع شد.
موضوعات این مقاله به شرح زیر است:
-
ﺣﺎﻻت فیزیکی آﻻﻳﻨﺪه ﻫﺎی شغلی و زﻳﺴﺖ محیطی
-
ﻃﺒﻘﻪ ﺑﻨﺪی فیزیولوژیکی اﺛﺮات ﻣﻮاد سمی
-
راه ورود و ﻣﻴﺰان ﻣﻮاﺟﻬﻪ
-
بررسی ﻣﻮاد ﻣﺤﻴﻂ ﻛﺎر
-
ﻣﺤﺎﺳﺒﻪ ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎﻟﻘﻮه ﺑﺎ آﻻﻳﻨﺪه ﻫﺎ
-
ﺷﻜﺎﻳﺎت و ﻋﻼﺋﻢ ﻛﺎرﮔﺮ
-
ﮔﺰارش ﻣﻴﺰان ﻣﻮاﺟﻬﻪ شغلی
جهت مشاهده موضوعات فایل پیوشت شده را دانلود کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
⇐ پاورپوینت کارگاه آموزشی حدود مجاز مواجهه شغلی
⇐ پاورپوینت حدود مجاز مواجهه شغلی
⇐ آخرین ویرایش کتابچه حدود مجاز مواجهه شغلی عوامل بیماریزا
⇐ جداول حدود مجاز مواجهه شاغلین با عوامل زیان اور در محیط های شغلی
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)