چرا ایمنی؟
چرا ایمنی؟
چرا ایمنی؟
نمی دانم چرا مردم ما فقط برای پزشکان و کلاً افراد شاغل در حوزه درمان ارزش قائل هستند.خیلی از مردم عزیز جامعه ما برای پیشگیری ارزشی قائل نیستند و ترجیح می دهند با بی احتیاطی ها و بی توجهی ها به قوانین و اصول ایمن و سالم زندگی ،حیات خود را با حوادث ناگوار همراه نمایند.
راننده ی عزیزی که در حین رانندگی سرعت مجاز رارعایت نمی کند،از تلفن همراه استفاده می نماید،به علائم رانندگی مستقر در جاده ها توجه نمی کند،اقدام به خوردن و آشامیدن می کند و موارد غیر ایمن دیگر و این در حالی است در خیلی از موارد راننده خانواده خود را به همراه دارد و در یک آن گرفتار حادثه تصادف میگردد و خود و اعضای خانواده را به کام مرگ می کشاند.
در مکانی دیگر خانواده ای به تفریح در کنار سواحل می رود و پدر و مادرتوجه چندان به فرزندان خود را ندارند و فرزندان نوجوان و یا جوان آنها خود را به امواج خوناشام دریا می سپارد و بعد از مدتی عزیز خانواده غرق می شود این در حالی است که پدر و مادر فرزند می داند که چه خطراتی در دل این امواج وجود دارد و بارها خبر غرق شدن افراد را از رسانه ها و روزنامه ها شنیده اند.در جای دیگر خانواده در فصل سرد زمستان بی آنکه به خطرات استفاده از وسایل گرمایی غیر استاندارد و غیر ایمن توجه کنند این وسایل را به کار می گیرند و در یک شب اعضای خانواده دچار گاز گرفتگی ناشی از گاز مونواکسید کربن می شوند این در حالی است که این حادثه می توانست رخ ندهد.
در خانواده ای دیگر افراد با عادات غذایی نادرست و غیر ایمن بعد از مدتی خود را گرفتار بیماری های متنوعی می نماید و باید هزینه های گزافی را برای بهبودی،آن هم نه به شکل قبل ، پرداخت نماید.بد نیست نگاهی هم به افراد شاغل در محیط های کاری بیاندازیم.
متاسفانه علی رغم توصیه های ایمنی که توسط مهندسین ایمنی به نیروهای کاری ارائه می گردد و از طرفی اطلاعاتی که پرسنل از شیوه های ایمن کار و فعالیت دارند بازهم اصول ایمنی را نادیده می گیرند و بعد از مدتی فعالیت ، در اثرسهل انگاری دچار حوادث ناگواری می شوند.
تنها چیزی که ما مسئولین ایمنی را دچار ناراحتی می نماید این است که چرا عاقل کاری کند که باز آرد پشیمانی؟؟؟؟؟ نکته اصلی این است که مردم جامعه واقعا ً ارزش بی اندازه پیروی از قوانین و توصیه های ایمنی را به خوبی درک نکرده اند و حاضر نیستند حتی برای مدتی کوتاه آیتم های ایمنی را در زندگی پیاده نمایند و مخصوصا ً در محیط های کاری مهندسین ایمنی بیشتر به عنوان یک مزاحم برای پشیبرد و پیشرفت کار در نظر گرفته می شوند.
نکته جالب تر اینکه زمانی که فرد در اثر یک حادثه همچون غرق شدگی،تصادف و یا به علت فعالیت در محیط کار دچار حوادثی همچون سقوط از ارتفاع یا برق گرفتگی می شود و تحت درمان قرار می گیرد در صورتی که زنده بماند خانواده فرد فقط می گویند دکتر فلانی واقعا ً چه دکتریه جون بچه ما را نجات داد ولی حاضر نیستند با خود روراست باشند بگویند سهل انگاری ما و عدم رعایت اصول ایمنی منجر به چنین حادثه ای شد.
آخر این همه گریه و زاری ،غم و اندوه برای چه؟؟؟؟ هموطنان عزیز بیایید کمی با خود منطقی باشیم.اگر کمی چشمان خود را باز کنیم خواهیم دید که حضور مهندس ایمنی در زندگی افراد چه تاثیر فوق العاده ای دارد.چراکه با پیشگیری از یک حادثه هم هزینه های کلان را از دوش مردم بر می دارد ،هم غم و اندوه را به مردم تحمیل نمی کند و هم اجازه نمی دهد که افراد دچار نقص عضو شوند یا دچار بیماری گردند که تا آخر عمر با آنها همراه خواهد بود .فکر می کنم مهندسین ایمنی نسبت به پزشکان و متخصصان ارزشی کمتری ندارند.کاش یک مقدار به ارزش رعایت اصول ایمنی در زندگی خود توجه نماییم.
بی شک پایدارترین آرامش برای زندگی ما انسانها بوسیله رعایت اصول ایمنی ایجاد خواهد شد.
آرزو داریم ایمنی در راس همه امور زندگی مردم عزیزمان قرار گیرد.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)