نقش نیروی انسانی در سوانح
دستورالعمل ها٬ پیشنهادات و مکانیزم جلوگیری از سوانح در این مجموعه روشهای متداول و تجزیه شده و مورد استفاده در اقصی نقاط جهان می باشد و بسیاری از مطالب در موسسات اموزشی جهت دانشجویان مدیریت صنعتی٬ مهندسین و رشته های تکنولوژی و آموزشگاههای صنعتی تدریس می شود.
لیکن نقش نیروی انسانی در سوانح مبحث است که هر چند سال یک بار در دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی و روش تجزیه و تحلیل آن تغییر می نماید و مبانی اصولی ان تکمیل می گردد و یا حتی در بعضی از موارد اصلاحاتی انجام می گیرد و همانطور که پیش بینی می شود پیچیده ترین موجود ویژگی نهفته ای دارد که هر چندگاه عده ای بر این باورند که کشفیات آنان اخرین نهفتگی ها انسانی و اسرار کنش و واکنشهای بشریت را برملا کرده است و از درون علکس العمل های انسانی در هر رابطه مطلع گشته اند.
در بررسی سوانح غالبا این بخش از عاملین هستند که تجزیه و تحلیل عملکردشان بسیار مشکل است. نقص فنی یک هواپیما در اعماق اقیانوس ها حتمالا کشف می شود اما معماری یک کارگر که هر روز درب و محافظ ماشین تراش را می بندد و بالاخره یک بار پس از چند سال تجربه اندوزی و کسب مهارت درب را باز می گذارد و نتیجتا با پرش سریع براده آهن یک چشم خود را از دست می دهد هنوز کاملا حل نشده است.
می گویند در مثلهای قدیمی زبان های مختلف این گونه امده است که انسانها هر کدام یک موجود منحصر به فرد هستند و خداوند منان هیچ دو انسانی را یکسان نیافریده است. در مطالعاتی که حدود ۵۰ سال پیش در یک موسسه در کانادا انجام شده بود نتیجه گیری کرده بودند که حتی دوقلوهایی که کاملا در محیط کنترل شده و کاملا منطبق برای چند سال اول زندگی پرورش پیدا می کنند.
ایشان هم در همان سنین کودکی در محیط های کنترل شده با یکدیگر تفاوت های خاص دارند. امروزه همگی به اثرات ژنتیک و محیط در شکل گیری شخصیتها اعتقاد دارند و اگر اثرات ژنتیک به سالها قبل از تولد نوزاد ارتباط داشته باشد و محیط زندگی ما در هر دقیقه از ۲۴ ساعت در ۳۶۵ روز سال یکسان نباشد پس به نتیجه نهایی میرسیم که انسان ها یکسان نیستند اما دارای مشترکات قابل مطالعه و اشاره ای می باشند٬ چرا که از نظر ژنتیک و اکتسابات محیطی و غیره کاملا متفاوتند.
تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که انسان ها متفاوتند و در بسیاری موارد با یکدیگر مشترکند و همگی٬ به این اصل اذعان داریم٬ حل مشکل پیچیده تر می شود٬ یعنی اینکه انسان ها متفاوت در یک محیط محدودی به نام کارخانه تولیدی٬ موسسه بازرگانی و یا سازمان خدماتی گرد هم قرار می گیرند و ما در مجموع سعی بر این داریم که روش هایی را پیش بینی کنیم که انسانهای متفاوت در این سازمان ها بصورت یکسان عمل کنند.
دستورالعملی برای مراعات موازین ایمنی بنویسیم که در دانشگاه تدریس شود و فارغ التحصیلان دانشگاهی هر یک پس از گذارندن دوران دانشگاه در محیط کاری روشهای توصیه شده و دستورالعمل ها را به مورد اجرا بگذارند و به دیگران نیز انتقال دهند. به نظر می رسد چه از نظر ریاضی و چه از نظر فلسفی این مطلب کاملا قابل درک باشد که اجزا یک مجموعه یا سازمان با یکدیگر اختلاف دارند.
لذا مجموعه و سازمانها نیز تفاوت دارند و در ارتقا کیفی ایمنی همواره همگی بخاطر داریم که اولا انسانها متفاوتند و دوما سازمانها با هم اختلاف دارند.
پس بحث و ارایه طریق در ارتباط با امور مدیریت و ارتقاء کیفی ایمنی در دو بعد مطرح است که عبارت است از تشویق و ترغیب در جهت یکسان سازی سازمان ها٬ انسانها و تشخیص و تعیین و مشترکات سازمانها و کارکنان در تهیه دستورالعمل ها و مقرراتی که انسان ها در هر سازمانی می بایستی آنرا به مورد اجرا بگذارند.
بطوریکه ملاحظه می شود در حال حاضر مطالعات دانشگاهی در ارتباط با علم کاربردی ایمنی مطالب وسیعی را دربر می گیرد که اختصارا عبارتند از عوامل انسانی٬ روانشناسی و روانکاری٬ علوم اجتماعی٬٬ روشهای بررسی سوانح٬ تحقیقات در مباحث اضطراب٬ تشویش٬ مبانی ادراکی٬ سینرجی٬ سایبرنتیک٬ ارگونومی و غیره.
همانطوری که اشاره شد هر دستورالعمل یا هدفی که برای اجراء به انسانها پیشنهاد می شود شخص مربوطه بر اساس تجربه و تحلیل علوم مدیریتی٬ اجتماعی و روانشناسی همانند یک مکانیزم ساده عمل نمی نماید. بلکه با تلفیقی از تحلیلهای درونی مبادرت به انجام دستورالعمل و با پیگیری هدف را می نماید. تحلیل های درونی هر فرد متاثر از عوامل بسیار است.
هیچ قابل تردید نیست که دو خلبان هنگامی که در یک اموزشگاه شرکت هواپیما سازی ایرباس اموزش خلبانی می بینند٬ برداشت آنها از دوره و استفاده از اموخته ها در هنگام پروازهای بعدی شرقی٬ الویتهای اجتماعی٬ ضوابط اداری در شرکت مربوطه٬ روابط در شرکت متبوع٬ ارتباطات و اثرات اجتماعی٬ آداب و رسوم و اولویتهای خانوادگی٬ طرز تغذیه٬ فیزیولوژی و بالخره اثرات ژنتیکی می تواند اموزشها را در حافظه ذخیره بنماید و از آن بعدا استفاده کند.
بنابراین برای بهبود ایمنی در یک جامعه و یا حتی یک سازمان حقیقتا برای حصول نتیجه مطلوب و نهایی در بسیاری از ابعاد همگی نیاز به کوشش داریم و با اگاهی بیشتری نسبت به فرایند عکس العمل انسان ها بایستی عمل نماییم و ضمنا انتظار واکنش های مورد نظر را داشته باشیم.
در اینجاست که مدیرت ها سعی می کنند تا در امور اجرایی قوانین و مقررات را یکسان اجرا کنند٬ فرصتها را برای همگی یکسان مهیا نموده٬ تشویقها و پرداختها ماهانه و غیره را بر اساس توناییها و تخصصها یکسان اعمال نمایند. بدون چون و چرا برقراری یک نظام عادلانه در یکسان سازی محیط عکس العملها٬ واکنش ها را نیز تا حدودی متعادل و یکسان می نماید و لذا مدیریت در حد امکان مکانیزم کنش و واکنشها اشخاص را کنترل می نماید و هر چه این روش ها تشویق٬ ترغیب و کنترل بیشتر و صحیح تر باشد احتمال اجزاء مقررات ایمنی توسط همگی بیشتر به طور یکسان فراهم می شود. لذا در ارتباط با نقش نیروی انسانی در امر پیشگیری از وقوع سوانح٬ برقراری تعادل و اجزاء ضوابط در اجتماع٬ خانواده٬ در امور آموزشی و فرهنگی تدریجا اجرا پیشنهادات و مقررات پیشگیری امور ایمنی را تسهیل می نماید. بطور مثال هنگامی که یک دانش آموزش در دبیرستان نظم مطالعه کردن و مسئولیت پذیری را درست فراگیر به احتمال قوی در دانشگاه هم همین نظم را دنبال می نماید.
بناراین سازمان های که در کلیه امور مقررات مدون دارند و نظم و واکنشها متعادل را تشویق و تغریب می نمایند در امور ایمنی نیز از نقطه نظر اجرایی موفقیت بیشتری را احراز خواهند کرد.
نتیجه کلی بر این اساس خواهد بود که کلیه عوامل در تصمیم گیری های نیروی انسانی موثر هستند.
لذا تشویق به نظم٬ منطقی بودن٬ اجرا کلیه مقررات مدون بطور صحیح و احساس مسئولیت پذیری موجب ارتقاء ایمنی در کل سازمان خواهد شد.
بایستی نظم و فرهنگ ایمنی تشویق و ترغیب و پیگیری شود و قطعا در عملکرد و واکنشهای فرد نتیجه مثبت خواهد داشت.
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)