مروری بر تاریخچه اداره امور خدمات بهداشتی درمانی
مروری بر تاریخچه اداره امور خدمات بهداشتی درمانی
مروری بر تاریخچه اداره امور خدمات بهداشتی درمانی
فرمت: PDF تعداد صفحات: 15
فهرست:
-
نظام سنتی – دوره کمک به درمانگان به مراکز نیکوکاری
-
ملی شدن مراکز درمانی و جدایی مذهب از درمان
-
تخصص گرایی و توسعه سازمان دهی و اداره امور موسسات خدمات درمانی و بهداشتی
-
ادغام آموزش پزشکی و خدمات بهداشتی – درمانی
-
جامعه و آموزش پزشکی
بیش از نیم قرن از طرح مؤسسات بهداشت و درمان در قالب سیاست ها و طرح های بهداشتی درمانی نمی گذرد. اگر چه پزشکی از پر سابقه ترین نهادهای اجتماعی – فرهنگی است که به علت پیوستگی و قرابت آن با حیات انسانی از پدیده هایی است که انسان بطور مستقیم با آن در تماس می باشد و بدین لحاظ است که بررسیهای تاریخی ریشه های آن را | در مذهب، اسطوره شناسی، سنت ها و آداب و رسوم إجتماعات گوناگون نشان می دهد ولی ارائه این خدمت در قالب سازمان یافته آن از عمر بسیار کوتاهی برخوردار است، و به خصوص قدمت صنعت بهداشت و خدمات بهداشتی و طب پیشگیری و سازمان هایی که این گونه خدمات را ارائه می دهند در کشورهای در حال توسعه از ربع قرن هم کوتاه تر است.
پزشکی به صورت بخشی از نیاز انسان و تمایل او به بقا سابقه ای بس طولانی داشته و مدارک تاریخی نشان میدهد که تحولات مربوط به امر پزشکی در بابل، 6000 سال قبل، یعنی 4000 سال پیش از یونان آغاز گشت. مذهب بابل در آن دوره مبتنی بر وجود خدایان متعدد بوده است. برخی از این خدایان به عنوان مکافات گناهانی که بندگان مرتکب می شدند آنان را بیمار می کردند. اعتقادات و آگاهی های پزشکی بابل از آنها که جنبه باستانی داشتند و یا آنهایی که بعدها از دیگران اخذ شدند به تدریج در جامعه پزشکی آشور رسوخ بافت به طوری که آشور نیز اعتقاد پیدا کرد سلامتی و بیماری از طرف خدایان به بندگان اعطاء می گردد.
یکی از جنبه های طبابت در آشور پیدایش بهداشت عمومی بود که به وسیله مقررات شدید مذهبی به موقع اجرا گذاشته می شد. مثلا زن پس از وضع حمل ناپاک محسوب می شد و به هر چه دست می زد آن را ناپاک می کرد. یک چنین ناپاکی شامل کسانی که به اجساد دست میزدند نیز می گردید. در مورد مقرارت مربوط به سقط نیز مطالبی نوشته شده بود: «زنی که سقط جنین میکرد پلید به حساب می آمد»
خاصیت برخی از داروهای سقط جنین نیز برای مردم آن عهد كاملا معلوم بود و اگر کسی این داروها را در اختیار زنان حامله قرار میداد به سختی تنبیه می شد، نزدیکی با زنی که از او خون دفع می شد و یا دچار ترشحات مهبلی بود منع شده و مطلقا ممنوع بود.
در آئین زرتشت ناپاک نمودن آب و خاک و آتش و گیاه ممنوع بود. لمس اجساد نیز موجب آلودگی می شد، حمل و تجویز دارو در اختیار افراد به خصوص قرار داشت و پزشکان همواره از بين موبدان که بالاترین طبقه از طبقات چهارگانه محسوب می شدند انتخاب می گردیدند. آثار به جای مانده از شهر سوخته، معبد آناهیتا و سایر آثار باستانی که وجود گرمابه ها، زهکشی مسیر آب و فاضلاب و غیره را روشن می کنند بیانگر اهمیت بهداشت در نظر مردم روزگار کهن می تواند باشد.
آریائی های قدیم بهداشت و پیشگیری از بیماری ها را به وسیله روش های خاص پزشکی خود در صدر وظایف خویش می شناختند و می کوشیدند که با آئین ویژه کفن و دفن مردگان خویش از گسترش بیماریها که به وسیله اجساد انسانها و جانوران به موجودات زنده دیگر انتقال می یابد و تندرستی آنان را در معرض خطر قرار میدهند جلوگیری کنند.
برای عملی کردن این روش آریایی ها در دستگاه حکومتی و دسته ها و اقوام کشور، مقررات و فرمان های درست پزشکی، بهداشتی داشتند. مثلا یکی از پر اهمیت ترین این فرامین، دور کردن جسدهای انسان ها و حیوانات از خانه و محیط زیست، شهر و قصبه و اجتماعات بود.
به استناد نوشته های به جای مانده اوستایی، پنج دسته از پزشکان در زمان های پیش در ایران شناخته شده اند که از نظر وظیفه و کیفیت کار کاملا از هم تمیز داده شده اند:
- اشو پزشک: یا پزشکی که به کمک قانون مقدس «اشا» (پاکی) بیمارانش را درمان می کند.
- داد پزشک: که با کمک قانون «داتا» به درمان می پردازد، یعنی با دستورات خاصی که به بیمار می دهد وی را معالجه می نماید.
- ارور پزشک: پزشکی که به کمک عصاره گیاهان و داروهای گیاهی بیماری ها را درمان می کند.
- کارد پزشک: پزشکی که به کمک کارد درمان می کند، کسی است که روش درمانی او با کمک ابزار جراحی است.
- مانتره پزشک: یا پزشکی که به کمک کلمات و دردهای مقدس و آسمانی درمان می نموده است. او کسی است که روش و هنر درمانی اش به وسیله زمزمه کلمات آسمانی و قطعات اوستایی که برای نیروهای درونی و اعصاب و روان انسان درمان بخش می باشد، انجام می گردیده است.
در زمان ساسانیان دانشگاه گندی شاپور، پایه گذاری گردید و در بیمارستان مشهور گندی شاپور پزشکان با روش های پزشکی به مداوای بیماران می پرداختند. این مرکز در سال 636 میلادی به دست اعراب افتاد ولی فاتحین به آن صدمه نزدند به طوری که در جهان اسلام نیز به عنوان بزرگترین مرکز علمی تدریس علوم پزشکی باقی ماند. با رشد علوم و فنون در دوره ظهور اسلام و اهمیتی که این دین برای بهداشت قائل می باشد و دستورات اکیدی که در باب نظافت و پاکیزه گی، خوردن و آشامیدن، لباس پوشیدن، خواب و استراحت و بهداشت روانی دارد، مردم شهرهای اسلامی نیز در دوران شکوفایی خود از پاکیزه گی و بهداشت چشم گیری برخوردار شدند، به طوری که پلات (Plant) و دروموند (Drummond) در کتاب خویش به نام «جهان در طی قرنها» می نویسند:
در قرون وسطی، به هنگامی که پاریس و لندن را غباری از ناپاکی و نکبت در بر گرفته بود، چهره شهرهای قرطبه و بغداد از شکوه و عظمت می درخشید. خیابانهای شهرهای اروپا گل آلوده و حزن انگیز بود ولی خیابان های سنگ فرش قرطبه پاک و تابناک و در حالی که مردم اروپا به نظافت خویش توجهی نداشتند مسلمانان استحمام و آرایش کرده و لباس های زیر خود را به طور روزانه تعویض می نمودند.
شواهد تاریخی فوق این تصور را در خواننده به وجود می آورد که بی تردید در عهد اسلام سازمان های اداری به خصوص در شهرها مسئولیت حفظ بهداشت (محیط شهر) و غیره را به عهده داشته اند.
در صدر اسلام به هنگام جنگها محل خاصی برای نگه داری مجروحین جنگی اختصاص داده می شد و پس از آن اولین بیمارستان (دارالمرضی) در دوره وليد عبدالملک ششمین خلیفه اموی (سال 86 هجری) در شهر دمشق ایجاد شد که فعالیت آن اساسأ محدود به نگاه داری جذامیان و معلولین بوده است.
در قرن پنجم هجری «حکیم ناصر خسرو» به هنگام دیدار از شهر بیت المقدس مینویسد
و بیت المقدس را بیمارستانی نیک است و وقف بسیار دارد و خلق را بسیار دارو و شربت دهند و طبیبان باشند که از وقف، مرسوم ستانند. در زمان آل بویه به تدریج خدمات بیمارستانی متداول تر شد. در این دوره خدمات بیمارستانی نه تنها مجانی بوده است بلکه به افراد بی بضاعت پس از بهبودی پولی داده میشد تا بتوانند برای مدتی زندگی کرده و کاری پیدا کنند. پزشکان نیز در ازای کاری که انجام می دادند حقوق دریافت می کردند. در هر بیمارستان معمولا بخش زنان از مردان جدا بود و هر یک از بخشهای دوگانه خود به چند قسمت کوچکتر تقسیم می شدند که به معاینات عمومی اختصاص داشته و قسمت های دیگر شامل بخش تب ها، دیوانگی، اسهال و غیره بود.
از نقطه نظر درمان بیمارستان به دو بخش بیرونی و اندرونی به ترتیب (سرپایی و بستری) تقسیم می شده است.
به هر ترتیب بیمارستان به عنوان نمودی از سازمان های ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی از دوران قرون وسطی تاکنون تحولاتی را پشت سر گذرانده است که می تواند به سه دوره متمایز تقسیم شود:
الف: نظام سنتی – دوره کمک به درماندگان با مراکز نیکوکاری
این دوره تقربيا از قرون وسطی تا سال 1780 یعنی تا آستانه انقلاب کبیر فرانسه ادامه می یابد. در این دوره نقش اساسی در مورد اداره امور مراکز بیمارستانی با گروه های مذهبی بوده است. پل آمیر در کتاب خداوند الموت می نویسد:
بیمارستان شهر الموت معروف بود و در سایر مناطق ایران مردم آن را می شناختند و بیمارانی را که دارای مرض مزمن بودند، برای معالجه به الموت می آوردند و در آن بیمارستان تحت مداوا قرار می دادند. به احتمال زیاد فرقه مذهبی بیمارستان و به زبان اصلی هوس پیتیال که در نیمه دوم قرن دوازدهم میلادی از طرف، کشیش های مسیحی برای درمان بیماران در فلسطین به وجود آمد و در کشورهای اروپا شعبه ها پیدا کرد و عاقبت به جزیره مالت واقع در دریای روم رفت و در آنجا مبدل به فرقه مذهبی شوالیه های مالت شد، تقلیدی بوده است از بیمارستان شهر الموت که فرقه مذهبی حسن صباح آن را ادراه می کرد. ولی بعید می دانیم که کشیش های مذهبی که فرقه بیمارستان را برای مداوای بیماران به وجود آوردند، می توانستند مانند پزشکان شهر الموت بیماران را معالجه کنند و نسبت به آنها دلسوز باشند. هر بیمار از هر کجا که می آمد وقتی وارد شهر الموت می شد به رایگان در بیمارستان بستری می گردید یا تحت مداوا قرار می گرفت.
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
⇐ مقدمه و تاریخچه ارزیابی ریسک
سلام لطفا مروری بر تاریخچه اداره امور خدمات بهداشتی درمانی رو تمام 15 صفحشو میخوام
سلام. لطفا اکانتتونو ویژه کنید تا به دانلودها دسترسی داشته باشید