مجلات دوره 16 شماره 4 سلامت کار ایران
مجلات دوره 16 شماره 4 سلامت کار ایران
مجلات دوره 16 شماره 4 سلامت کار ایران
مهر 1398
برای دانلود هر کدام از مجلات بر روی عنوانشان کلیک کنید.
1- اصلاح سطحی کربن فعال توسط پلاسمای سرد و تاثیر آن در جذب سطحی بخارات تولوئن
زمینه و هدف: هوای پاک به عنوان یکی از نیاز های اساسی برای سلامت و رفاه انسان مطرح می باشد. با این حال، به موازات رشد و توسعه اقتصادی، حمل و نقل، زندگی شهرنشینی و مصرف انرژی نیز افزایش یافته و نگرانی های زیادی از قبیل آلودگی هوا را فراهم نموده که نیازمند توجه فوری و گسترده است. منابع آلودگی هوا عمدتاً شامل: ذرات معلق، ترکیبات آلی فرار، مونوکسید کربن، آمونیاک، اکسید گوگرد، دی اکسید کربن و غیره می باشند. در این میان، ترکیبات آلی فرار، بدلیل اثرات قابل توجه و جبران ناپذیر برسلامتی انسان و حجم بالای تولید، از مهمترین آلاینده های جوامع محسوب می شود. جذب سطحی از موثرترین روشهای کنترلی و کربن فعال به عنوان یکی از پرکاربردترین جاذب های مورد استفاده در این زمینه می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر، ایجاد تغییرات قابل توجه در ویژگی های ساختاری جاذب با بکارگیری روش پلاسما بعنوان تکنیک نوظهور دانش کنترل آلودگی هوا بمنظور افزایش کارایی آن تعیین گردیده است.
روش بررسی: در این تحقیق، ابتدا نمونه های گرانول کربن فعال توسط فرایند پلاسما متاثر از 4 متغیر: دما (℃40،70،100،130)، هواگذر جریان (Lpm75/0، 50/0، 25/0، 12/0)، زمان مواجهه با پلاسما (min 1،2،3،4) و ولتاژ مصرفی (kV 2/1 ،1 ،8/0 ،6/0) مورد اصلاح قرار گرفته شدند. سپس نمونه های گرانول کربن فعال اصلاح شده توسط بخار تولوئن در غلظت 200 ppm مورد جذب سطحی قرار گرفتند و زمان شکست جذب و ظرفیت جذب سطحی هر بستر بطور مجزا تعیین و محاسبه گردید. نمونه های با بیشترین ظرفیت جذب سطحی بمنظور بررسی سطح ویژه، قطر منافذ و مورفولوژی گرانول کربن فعال بعنوان مهمترین ویژگی های سطح جاذب، توسط آنالیز SEM و BET مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین به منظور تعیین ارتباط متغیر های فرایند اصلاح (دما، هواگذر، زمان مواجهه و ولتاژ مصرفی) با زمان شکست جذب و ظرفیت جذب سطحی، از آنالیز واریانس نرم افزار Minitab استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان می دهد بعد از اصلاح در دمای ℃130، هواگذر 75/0، زمان مواجهه min 1 و ولتاژ 1 بیشترین میزان ظرفیت جذب سطحی کربن فعال را خواهیم داشت که 56% نسبت به جاذب اصلاح نشده افزایش یافته است. این در حالی است که اثر قابل توجهی در نتایج حاصل از تست های (سطح ویژه، حجم مخصوص و قطر منافذ کربن فعال) مشاهده نشد و دلیل تغییرات جزئی مورد مشاهده نیز مربوط به تاثیر فرایند پلاسما روی سطح جاذب می باشد که منجر به تخریب و یا مسدود شدن برخی از منافذ گردیده است. ضمن اینکه تصاویر ، بیانگر تغییرات کمی در مقیاس میکرو و نانو روی سطح جاذب اصلاح شده نسبت به نمونه های اولیه می باشد.
نتیجه گیری: پلاسمای سرد، بعنوان روشی نوین و سازگار با محیط زیست منجر به ایجاد تغییرات فیزیکی و شیمیایی گرانول کربن فعال می گردد. که مهمترین دلیل افزایش ظرفیت جذب سطحی مربوط به تغییرات شیمیایی بوقوع پیوسته روی سطح جاذب، تحت تاثیر فرایند اصلاح می باشد.
2- بررسی تاثیر روشنایی با شدت بالا بر شاخصهای اسپرم در موش سوری
زمینه و هدف: تامین روشنایی مطلوب در محیط زندگی و کار جهت نمایان ساختن اشیاء و افزایش قدرت تمیز جزئیات و نیز پیشگیری از خستگی دیداری و خیرگی ضروری میباشد. بالا بودن میزان شدت روشنایی ناشی از منابع طبیعی و یا مصنوعی در برخی مشاغل میتواند به عنوان یک عامل زیان آور فیزیکی محسوب گردد. لذا این مطالعه با هدف بررسی اثرات سوء ناشی از مواجهه با میزان روشنایی با شدت بالا بر روی شاخصهای اسپرم موش سوری انجام پذیرفت.
روش بررسی: موشهای سوری در دو گروه مواجهه (6=n؛ در معرض مواجهه با روشنایی با شدت 1000 لوکس طی 5 روز 8 ساعته) و شاهد (6=n؛ با شرایط مشابه ولی بدون مواجهه) بررسی گردیدند. در پایان سناریوی مواجهه، پس از بیهوشی حیوانات هر گروه با تزریق کتامین و زایلازین، ناحیه دم اپیدیدیم بیضهها استخراج و جهت بررسی اسپرموگرام در محیط کشت ترکیبی قرار گرفتند. سپس ضمن تهیه قالبهای پارافینی و برشهای 5 میکرونی، سایرآزمایشات مربوط به شاخصهای بافتی بر روی نمونه بیضه انجام شد. همچنین توسط میکروسکوپ نوری و با بزرگ نمایی 400 شمارش سلولهای اسپرماتوگونی، اسپرماتوسیت، اسپرماتید و اسپرم انجام گرفت. میانگین سه بار تکرار درون گروهی داده ها با سطح معنی داری 05/0 گزارش گردیدند. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و متعاقب آن، آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافته ها: اختلاف معنی داری در درصد تحرک کل اسپرم بین دو گروه (مواجهه: 96/0±7/60؛ شاهد: 02/1±4/72)، درصد مورفولوژی طبیعی اسپرم بین دو گروه (مواجهه: 58/3±50/45؛ شاهد: 6/1±35/73)، درصد زنده ماندن اسپرم بین دو گروه (مواجهه: 44/1±68/58؛ شاهد: 65/1±36/74)، و قطر داخلی لوله های اسپرم ساز بین دو گروه (مورد: 79/1±11/97؛ شاهد:02/1±82/66 میکرومتر) وجود داشت (05/0P<)؛ در حالیکه، اختلاف معنی داری در تعداد اسپرم برحسب میلیون بین دو گروه (مواجهه: 11/1±11/4؛ شاهد: 09/0±51/4) و قطر خارجی لولههای اسپرم ساز بین دو گروه (مواجهه: 95/1±27/160؛ شاهد: 33/1±89/161 میکرومتر) مشاهده نشد (05/0P>). تخریب بافتی، وجود بی نظمی، درهم تنیدگی و غیر نرمال بودن، بهم ریختگی نظم سلولهای اسپرماتوژن و تخلیه بخش میانی لولههای اسپرم ساز در گروه مواجهه در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد.
نتیجه گیری:مطابق یافتههای پژوهش حاضر، مواجهه با روشنایی با شدت 1000 لوکس سبب کاهش در تحرک کل، درصد مورفولوژی طبیعی و درصد زنده ماندن اسپرمها شد که انتظار می رود این مقدار کاهش با گذشت زمان امکان ایجاد درجات مختلفی از ناباروری با فاکتور مردانه را افزایش دهد. همچنین افزایش در قطر داخلی لولههای اسپرم ساز ناشی از مواجهه با روشنایی 1000 لوکسی مشاهده گردید که حاکی از تمایز و مرگ سلولی در تعداد زیادی از سلولهای زایای ردههای مختلف میباشد. باتوجه به اینکه مطالعات عمدتا بر شدتهای پایین تر نور مرئی تمرکز داشته اند، به منظور نتیجهگیری قطعی لازم است مطالعات جامعتر بر گونههای حیوانی مختلف و در صورت امکان بر اسپرمهای انسانی انجام شود. از انجائیکه امروزه در مشاغل دقیق و نوبت کار مواجهه افراد با تابشهای شدت بالا اتفاق میافتد، توصیه میشود به منظور پیشگیری از اثرات سوء احتمالی مواجهه با روشنایی شدت بالا، اقدامات کنترلی مقتضی در محیطهای کاری انجام گیرد.
3- تدوین و اعتبار سنجی شاخص های فعال ارزیابی عملکرد ایمنی برق با استفاده از تکنیک های Bow-Tie و Network Bayesian
با توسـعه روزافـزون استفاده از برق در تمامی جنبه هـای زنـدگی انسـان، حـوادث برقـی نیـز افزایش یافته است. یکی از مولفه های اصلی در مکـانیزم پیشگیری از حوادث برقی، ارزیابی عملکرد ایمنی سازمان یا صنعت با استفاده از شاخص های ارزیابی عملکرد مناسب با عملیات مربوطه می باشد.
روش بررسی:
این مطالعه، توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی در 6 مرحله شامل : آنالیز ساختار شکست پروژه، آنالیز مقدماتی خطر عملیات، تشکیل شبکه علی حادثه، تعیین اقدامات کنترلی، استخراج شاخص های فعال ارزیابی عملکرد و اعتبارسنجی شاخص ها انجام گرفت.
یافته ها:
در این مطالعه نرخ احتمال وقوع حادثه برق گرفتگی با استفاده از روش BN 053/0 بدست آمد و 11 شاخص فعال ارزیابی عملکرد ایمنی برق تدوین گردید. میزان R- square ضریب فراوانی حادثه با شاخص های فعال کل پروژه 819/0 و مقدار P-value کمتر از 05/0 بود. بنابراین این نتایج نشان می دهد همبستگی بین ضریب فراوانی حوادث بعنوان متغیر وابسته و شاخص های فعال بعنوان متغیرهای مستقل در کل پروژه معنادار می باشد.
نتیجه گیری:
با پیشرفت عملیات در پروژه های عمرانی، سطح ریسک عملیات در این پروژه ها تغییر می کند. بنابراین شاخص های اندازه گیری عملکرد ایمنی در این پروژه ها باید حساس به تغییرات سریع باشد. بنابراین شاخص های فعال که دارای دوره اندازه گیری کوتاه مدت می باشند جهت اندازه گیری سطح عملکرد ایمنی عملیات ساخت و ساز دارای اثربخشی بیشتر می باشند.
4- ارزیابی میزان مواجهه شغلی با سرب از طریق پایش هوا و پایش بیولوژیکی در شاغلین یک معدن سرب و روی
مقدمه: فلز سرب امروزه یکی از فلزات پر کاربرد در صنایع مختلف می باشد. این فلز یکی از عوامل بروز مشکلات و عوارض بهداشتی از جمله عوارض سیستم اعصاب مرکزی و کم خونی بوده که مواجهات شغلی و غیر شغلی را در بر دارد. با توجه به سمیت این فلز نیاز به بررسی مواجهات در محیط های مختلف می باشد از این رو این مطالعه با هدف تعیین میزان مواجهه کارگران با سرب هوا و تعیین سرب خون کارگران معدن تعریف گردید. در این تحقیق همچنین به منظور بررسی احتمال مواجهه پوستی سرب از مدل DREAM (Dermal exposure assessment Method) استفاده گردید.
روش ها: مطالعه حاضر از نوع توصیفی– تحلیلی و به صورت مقطعی بوده که بر روی کارگران یک معدن سرب و روی با سابقه کار حداقل یک سال در استان اصفهان انجام گرفت. در این تحقیق میزان سرب در هوای منطقه تنفسی 46 نفر از این کارگران اندازه گیری گردید که از این تعداد، از 40 نفر نمونه گیری خون انجام گرفت. به منظور نمونه برداری و آنالیز نمونه های هوای منطقه تنفسی و خون کارگران جهت تعیین غلظت سرب به ترتیب از استاندارد NIOSH7082 و NIOSH 8003 استفاده شد. به منظور بررسی میزان مواجهه پوستی کارگران از مدلی تحت عنوان DREAM استفاده شد که این مدل در مجموع 33 متغیر را شامل می شود. پس از جمع آوری داده ها نهایتا آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و انجام آزمون های مربوطه صورت گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش میانگین سرب خون کارگران شاغل در تونل های معدن معادل 36/3 ±µg/dl 7/24 و میانگین غلظت سرب خون کارگران بیرون از تونل نیز معادل80/5 ±µg/dl 57/23 به دست آمد. میانگین سرب هوای منطقه تنفسی در داخل تونل ها معادل 015/0± mg/m3 0205/0 و میانگین سرب هوای منطقه تنفسی در خارج از تونل ها برابر 017/0± mg/m3 0201/0 می باشد. نتایج آزمون T مستقل نشان داد که دو گروه عنوان شده از نظر میزان سرب خون همگن نبوده و اختلاف معناداری بین میانگین سرب خون آنها وجود دارد (P<0.001). با توجه به نتایج آزمون همبستگی هیج ارتباط معناداری بین متغیرهای غلظت سرب هوای منطقه تنفسی و غلظت سرب خون با مواجهه پوستی حاصل از مدل DREAM مشاهده نشد (به ترتیب با سطح معناداری 806/0 = Pv و 193/0 = Pv).
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده از این تحقیق محل کار پرسنل مهمترین عامل موثر در افزایش و کاهش سرب خون بوده و استفاده از وسایل حفاظت فردی مناسب، نحوه استفاده صحیح از آن ها، ایجاد برنامه زمان بندی مناسب بین حفاری و استخراج، استفاده از مالش های غیر نفتی جهت کاهش گرد و غبار های بعد از حفاری به منظور کنترل مواجهات با سرب توصیه گردید. همچنین پیشنهاد می گردد به منظور افزایش دقت در تعیین میزان سربی که از راه پوست وارد بدن می گردد از روش های نمونه برداری از سطح پوست و لباس نیز استفاده شود. همچنین ارزیابی ریسک های مواجهات شغلی به منظور تعیین محل کار کارگران با کمترین و بیشترین سسطح ربسک نیز پیشنهاد گردید.
5- ریسک ابتلا به سرطان در مواجهه های شغلی با پرتوهای راداری
زمینه و هدف: مواجهه شغلی با پرتوهای راداری دارای اثرات زیانبار حرارتی و غیر حرارتی متفاوتی است. با توجه به اهمیت شناخت ریسک فاکتورهای شغلی سرطانزا در پیشگیری و کاهش هرینه ها و نیز نبود مطالعات مشابه، این مطالعه با هدف مرور نظاممند پژوهشهای انجام شده در رابطه با ریسک ابتلا به سرطان در مواجهههای شغلی با پرتوهای راداری (با فرکانس 1 تا 3000 گیگاهرتز ) انجام شد.
روش بررسی: جستجوی نظاممند بر اساس روش PRISMA و در محدوده زمانی مارس 2017 تا سپتامبر 2018 و در پایگاههای Sid ،Magiran Google Scholar,،PubMed ، Scopus و ISI Web of Science Database انجام شد و مقالات انگلیسی و فارسی زبان و بدون محدودیت زمانی بررسی شدند. کلیدواژهها بر اساس اصل PICO و با استفاده از پایگاهMeSH انتخاب گردیدند. سپس با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج، فرایند مرور، غربالگری و حذف اطلاعات تکراری ، غیرمرتبط انجام شد. علاوه بر این بازیابی مجدد منابع انجام و پس از تهیه متن کامل مقالات ورودی ، استخراج داده ها انجام شد.
یافتهها: در جستجوهای اولیه در مجموع 533 مطالعه یافت شد که همگی از پایگاههای خارجی بودند. در این فرایند، مطالعه کارآزمایی بالینی و مطالعات فارسی مرتبط یافت نشد. بر اساس معیارهای ورود و خروج ، در نهایت تعداد 7 مقاله (4 مطالعه کوهورت و 3 مطالعه مورد-شاهدی) وارد این مرور سیستماتیک شدند .مطالعات ورودی در طی سالهای 1950تا 2005 و با 51898 نمونه انجام شده و در بازه زمانی 1993 تا 2016 منتشر شده بودند . بیشتر مطالعات در خصوص سرطان بیضه و سرطان مغز صورت گرفته بود. در مطالعات ورودی ، برآورد خطر نسبی صرفاً در خصوص سرطانهای بیضه، لوسمی و مغز انجام و برآورد نرخ مرگ و میر در طیف وسیعی از سرطانها گزارش گردیده بود. این مطالعات افزایش نرخ مرگ و میر ناشی از سرطان بیضه را غیر معنی دار اعلام نمودند اما افزایش خطر نسبی آن را در دو مورد معنی دار گزارش کرده بودند. همچنین افزایش نرخ مرگ و میر ناشی از ابتلا به سرطان مغز در میان کارکنان تحت مواجهه ، در دو مطالعه معنی دار گزارش گردید. در حالیکه افزایش خطر نسبی ابتلا به این سرطان در کارکنانی که با پرتوهای راداری مواجهه شغلی داشتند معنی دار اعلام شده بود.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه پژوهش حاضر جزء اولین مطالعات مروری است که در زمینه تاثیر مواجهه شغلی با پرتوهای راداری بر ریسک ابتلا به سرطان انجام شده لذا نتایج این مطالعه می تواند در سیاستگذاری سلامت در زمینه بهداشت پرتوهای غیریونیزان (متمرکز بر پرتوهای راداری) برای سازمانهای فعال در این زمینه و نیز تمامی محیطهای کاری که کارکنان آنها با این دسته از پرتوها موجهه شغلی دارند مفید باشد و بخشی از اطلاعات مورد نیاز برای انجام یک مطالعه متاآنالیز مرتبط در آینده را تامین نماید. با توجه به محدودیت مطالعات ورودی، ادامه تحقیقات تجربی روی انسانها با گروههای شاهد و با تمرکز بر بررسی سرطانزایی پرتوهای راداری در مواجهه شغلی کارکنان امری ضروری به نظر می رسد. همچنین پیشنهاد می شود در مطالعات به از مقالات منتشره در همایشها و کنگره ها نیز استفاده شده و محدودیت زبان چاپ مقاله در فرایند جستجو برداشته شود.
6- مدل های رگرسیونی پیش بینی کننده برخی ابعاد آنتروپومتریک استاتیکی بر مبنای طول قد
زمینه و هدف:
دسترسی به ابعاد آنتروپومتریکی هر جامعه امری ضروری در طراحی تجهیزات می باشد. علیرغم اعتبار و دقت بالای وسایل و روش های مستقیم سنجش ابعاد آنتروپومتری، بدلیل محدودیتهای کاربرد این نوع روشها بویژه در محیط های شغلی استفاده از روش های غیر مستقیم اهمیت ویژه ای پیدا نموده است. در این راستا، توجه به روابط بیومتریک ابعاد بدنی میتواند مفید واقع گردد. چرا که در صورت یافتن رابطه معنی دار بین یک یا چند بعد آنتروپومتری با سایر ابعاد بدنی میتوان با صرف زمان و هزینه اندک و بدون نیاز به تخصص خاص، ویژگیهای آنتروپومتریک مورد نیاز افراد را در محیطهای کار با درجه اطمینان بالایی برآورد نمود. از اینرو این مطالعه به بررسی رابطه رگرسیونی بین ابعاد مختلف نسبت به قد افراد در یک جمعیت مشخص می پردازد.
روش بررسی:
در این مطالعه 206 نفر از دانشجویان در گستره سنی 18 تا 26 سال مورد بررسی قرار گرفتند. ابعاد مورد سنجش در این مطالعه شامل 20 بعد در وضعیت ایستاده و 18 بعد در وضعیت نشسته بودند. برای سنجش افراد از وسایل سنجش مستقیم همچون آنتروپومتر، کالیپر، کولیس و متر نواری استفاده گردید. نتایج مطالعه با استفاده از نرم افزار SPSS 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بطوری که با استفاده از شاخصهای پراکندگی و صدک های 5، 50 و 95، همچنین میانگین و انحراف معیار، توزیع داده های آنتروپومتری مورد بررسی نشان داده شد. همچنین به منظور بررسی روابط بیومتریک ابعاد مختلف نسبت به قد افراد در جمعیت مورد مطالعه از مدل های رگرسیون چندگانه خطی استفاده گردید. در این مدلها، رابطه بیومتریک ابعاد مختلف بدن بر اساس بعد قد که به سادگی سنجش آنها امکان پذیر بود در وضعیت های استاتیکی نشسته و ایستاده مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها:
بطور کلی مقادیر اغلب داده های آنتروپومتریک مورد سنجش در خانم ها کوچکتر از آقایان بوده است (05/0P<). در فاصله اطمینان 95% در بین زنان، چنگش ایستاده، طول اندام فوقانی و ارتفاع آرنج به ترتیب با داشتن ضرایب همبستگی 791/0، 742/0 و 737/0 بیشترین تناسب را با بعد قد نشان داده اند و سایر ابعاد همبستگی متوسط و ضعیفی با بعد قد داشته اند. در مردان ارتفاع شانه، ارتفاع چشم و طول اندام فوقانی به ترتیب با ضریب همبستگی 944/0، 867/0 و 840/0 بیشترین ارتباط را با بعد قد نشان داده اند. بطور کلی 12 معادله رگرسیونی برای ابعاد ایستاده نسبت به قد در بین زنان و 14 معادله رگرسیونی برای ابعاد ایستاده نسبت به قد در بین مردان حاصل گردید. مقادیر متناظر آن برای ابعاد نشسته به ترتیب برای زنان و مردان 14 و 12 معادله رگرسیونی بوده است.
نتیجه گیری:
با توجه به محدودیت های سنجش ابعاد آنتروپومتریک در هنگام طراحی، استفاده از روابط بیومتریک می تواند بعنوان یک روش غیر مستقیم عملی، سریع و جایگزین قابل قبول پیشنهاد گردد. بر اساس نتایج این مطالعه، می توان بعد قد را به عنوان یک بعد شاخص و پیش بینی کننده مناسب در طراحی های مبتنی بر داشتن ابعادی همچون ارتفاع شانه، ارتفاع چشم و طول اندام فوقانی، چنگش ایستاده، طول اندام فوقانی و ارتفاع آرنج معرفی نمود.
7- ارزیابی میزان آلودگی صوتی قبل و بعد از انجام اقدامات اصلاحی در واحدهای عملیاتی بخش مخازن و نقل و انتقال مواد نفتی شرکت پالایش نفت آبادان
زمینه و هدف: مواجهه با صدا خطر شغلی معمول در گستره وسیعی از محیط های کاری بخصوص صنایع نفت و گاز و شرکت های مرتبط محسوب می شود. این مطالعه در سال 1394 و با هدف ارزیابی صدای محیطی قبل و بعد از انجام اقدامات اصلاحی در 11 واحد عملیاتی بخش مخازن و نقل و انتقال مواد نفتی شرکت پالایش نفت آبادان صورت گرفت.
روش کار: در ابتدای پژوهش اطلاعات اولیه شامل محل استقرار منابع صوتی و شرایط عملیاتی تجهیزات جمع آوری شد. اندازه گیری صدا بر اساس استاندارد ISO 9612 به روش شبکه بندی قبل و بعد از انجام اقدامات اصلاحی شامل تعمیر و یا تعویض قطعات معیوب و فرسوده و یا روغنکاری قطعات متحرک و با استفاده از صدا سنج مدل SLM CEL490 و مدل کالیبراتور CEL-110/1 ساخت شرکت casella انجام شد .
یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه واحد NTA دارای بیشترین میزان آلودگی صوتی (97دسی بل) و واحد مخازن کروی دارای کمترین میزان آلودگی صوتی (82 دسی بل) بود. از کل 523 ایستگاه اندازه گیری شده در این مطالعه 115 ایستگاه دارای تراز فشار صوت بیش از 85 دسی بل ، 373 ایستگاه دارای تراز فشار صوت بین 65 تا 85 دسی بل و 30 ایستگاه دارای تراز فشار صوت کمتر از 65 دسی بل است. نتایج اندازه گیری بعد از انجام اقدامات اصلاحی نشان داد که واحد تلمبه خانه نفت 1 به میزان 39/2دسی بل، واحد کنترل سنتر به میزان 7/1 دسی بل، واحد تلمبه خانه نفت چرک 0.98دسی بل واحد NTA به میزان 08/0 دسی بل کاهش تراز فشارصوت میانگین داشته اند.
نتیجه گیری: اندازه گیری های محیطی صدا نشان داد که واحد NTA یکی از حادترین شرایط را از دیدگاه آلودگی صوتی در بین واحدهای دیگر دارا می باشد. این مطالب موید ضرورت شناسایی منابع اصلی صداساز و اولویت بندی بخش های مختلف این واحد صنعتی جهت اجرای طرح های کنترل مهندسی آلودگی می باشد.
8- زمان سنجی و بارکاری خدمات بهداشتی اولیه در مراکز جامع سلامت استان قم بر اساس طرح تحول سلامت
زمینه و هدف: ارتقای سطح سلامت و پاسخ گفتن عادلانه به نیازهای بهداشتی مردم و جوامع مهمترین مأموریت نظام سلامت هر کشور به شمار می رود. در سال های اخیر از سویی مفهوم سلامت و تعیین کننده های آن و از سویی دیگر نیازهای بهداشتی و ساختار جمعیتی جوامع دستخوش تغییرات زیادی شده است . دسترسی عادلانه به خدمات بهداشتی با کیفیت بدون توجه به تدوین استراتژیها و برنامهریزی های مناسب و نیز بهره گیری از اصول مدیریت منابع انسانی امری ناممکن بنظر می رسد . به عبارت بهتر ایجاد تعادل بین نیروی انسانی و بارِکاری کارکنان سلامت شاغل در مناطق مختلف از جمله مناطق حاشیه شهر ها که ساختار جمعیتی و نیاز های متفاوتی در مقایسه با جمعیت شهری دارند از الزامات مدیریت در حوزه سلامت می باشد. این مطالعه به منظور مقایسه زمان سنجی مراقبت های بهداشتی اولیه و بار کاری کارکنان شاغل در پایگاه جامع سلامت حاشیه شهر و بافت شهری استان قم، طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی: این پژوهش بصورت مقطعی- تحلیلی در نیمه دوم سال 1396 به روش تصادفی از بین پایگاههای مستقر در دو پایگاه حاشیه شهر و دو پایگاه بافت شهری قم انجام شد. در یک مقطع زمانی 3 ماهه، 1000 نفر-مراقبت در مادران باردار و گروه های سنی مختلف دریافت کننده مراقبت بهداشتی در پایگاههای جامع سلامت، زمان سنجی شد. مراقبتها توسط 4 نفر از مراقبین سلامت که از نظر سرعت و کیفت کار مشابه هم بودند، انجام شد و زمان سنجی خدمات و بارِکاری آنها با روش Stop Watchبا دو کرونومتر از طریق مشاهده مستقیم ناظر، اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها بوسیله آزمون تی مستقل انجام گردید.
یافته ها: در این مطالعه،میانگین زمان کلی مراقبت در مراقبتهای پیش از بارداری6±23دقیقه بود. همچنین مراقبت های بارداری با میانگین کلی5/9 ± 35 دقیقه بیشترین زمان را به خود اختصاص داد.در حالی که نتایج بدست آمده از زمان سنجی سایر مراقبت های ارائه شده در بسته مراقبت های طرح تحول سلامت نشان داد میانگین زمان کلی برای مراقبت های نوزادان وکودکان به ترتیب5±7/24 و6±22دقیقه و در مورد مراقبت های میانسالان زن و سالمندان5/4 ±5/26و9±33 دقیقه بود. همچنین نتایج این مطالعه اختلاف معناداری را بین زمانبری این مراقبت ها درپایگاه های سلامت حاشیه شهر و پایگاههای سلامت بافت شهری نشان داد (05/0> p). به علاوه، میانگین کلی زمانبری برای مراقبت های پس از زایمان و باروری سالم به ترتیب 5±20و8/2± 4/7 دقیقه و برای مراقبت های نوجوانان و جوانان و نیز میانسالان مرد به ترتیب8/5±5/32و4/6±24و 9±31 دقیقه بودکه اختلاف معناداری را میان پایگاه های سلامت حاشیه شهر و بافت شهری نشان نداد(05/0< p).
نتیجه گیری: تفاوت در زمان سنجی خدمات بهداشتی و بارِکاری درپایگاههای سلامت حاشیه شهر و بافت شهری می تواند در برنامه ریزی و تعیین تعداد نیروی انسانی متناسب با نوع خدمت، محل خدمت و نیازهای گروههای هدف در ارایه مراقبت های باکیفیت و مناسب، با رعایت اصول مدیریت منابع انسانی مورد استفاده قرار گیرد.به عبارتی دیگر، دسترسی عادلانه تر به مراقبت های بهداشتی اولیه،نیازمند توجه بیشتر برنامهریزان و سیاستگزاران به تفاوت های جمعیت شناختی و نیازهای مناطق مختلف بافت های شهری و حاشیه ای است.
حتما بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)