درک ریسک
درک ریسک
درک ریسک
فرمت: Pdf تعداد صفحات: 9
به تعریف ساده، ریسک معیاری از عدم اطمینان است ریسک در کاربرد به معنای پیامدهای منفی و از دیدگاه شانس و فرصت به معنای پیامدهای مثبت است. (۱) درک فرآیند تفسیر محرک های حسی به روش فیلتر کردنشان از طریق تجربیات و اطلاعات است. توجه داشته باشید که درک با احساس یکی نیست چون حس فیزیولوژیک است اما درک قابل آموزش است. (۲) در مجموع درک ریسک، یک ارزیابی فردی یا گروهی بالقوه از پیامدهای منفی است در حوزهی مدیریت شرایط اضطراری (EM) درک عمومی مردم از ریسک (مثلاً نظر مجزا اوج و فرود دارد) برای فراهم کردن سطح لازم آموزش اضطراری قبل از وقوع حادثه و روابط عمومی و دستورالعمل ها یا توصیه ها در حین و ادامه ارتباطات پس از حادثه مفید است درک ریسک در انتخاب های مربوط به اینکه چه اطلاعاتی و چه قالبی باید ارائه شود. – چه در داخل سازمان آسیب دیده و چه خارج از آن نقش دارد درک ریسک از مدیریت شرکت گرفته تا کارگران یقه آبی آن، کارگران همکار، همسایه شرکت و فراتر از آن به اندازه ی وقایعی است که هر شخص می فهمد و تا زمانی که با وقایع بزرگتر دیگر تغییر کند درک ریسک مانند شمشیر دو لبه به سازمانهای EM آنهایی که عملکرد EM از آنها محافظت و پشتیبانی کرده هم کمک می کند و هم مانع آنها است. در انتهای مخروطی این طیف، نواری از جوجه های کوچولویی هستند که به آسمان آبی اشاره کرده و نسبت به عواقب ناگوار هشدار میدهند در مقابل تعداد زیادی از دانشمندان کت سفید هستند که با بی اعتنایی در هم پیچیده شده اند بیشتر ما در جایی بین این دو قرار داریم جایگاه ما در جمعیت شناسی به صدها، حتی هزاران منحنی زنگوله ای مورب بر اساس سن درآمد تجربه تحصیلات و تعداد بیشماری از موارد دیگر تقسیم می شود. این تغییر پذیری بی پایان مردم است که درک ریسک را به یک مسئله دشوار مدیریتی تبدیل می کند اما می توان آن را مدیریت کرد.
واضح است که تغییرات تقریباً بی پایانی در درک وجود دارد اما فهرست نویسی به فرد امکان میدهد باکس هایی مانند درک را ایجاد کند تا بتوانند بعداً در یک مجموعه مشخص قرار گیرند. باید دانست که برای ساخت این باکس ها چه فاکتوری بر درک مخاطب تأثیر می گذارد. آیا موضوع بسیار فنی و فراتر از درک افراد عادی است؟ آیا افراد حاضر در مناطق مجاور یک صنعت به اندازه افراد شاغل در آن دهها سال تجربه در صنعت مورد نظر را دارند؟ آیا این تجربه و حضور شما در آن منطقه ممکن است منجر به آزردگی و خشم اطرافیان صنعت شده باشد؟
برای درک اینکه چه اطلاعاتی به ارزیابی شما از درک مخاطب ربط دارد باید شغلتان را در نظر بگیرید. نمونه هایی از افزایش حساسیت و درک منفی مواردی هستند که تکنولوژی درگیر مرزهای جادوی سیاه برای افراد غیرمتخصص و عادی است. به محض اینکه صحبت از شکافت و همجوشی هسته ای و تأسیسات تسلیحاتی دولتی شود کارگران عادی و شاغلینی که در این تأسیسات کار می کنند در رابطه با آنچه در داخل دیوارهای این تأسیسات می گذرد کمتر صحبت می کنند. مطمئناً آنچه در رابطه با ریسک این تأسيسات خود شاغلین آنجا می دانند شاغلین دیگر نمیدانند بیایید برای مقایسه دو خطری که معمولاً در مناطق پرجمعیت وجود دارد یعنی گاز مایع (LPG) و مواد شیمیایی مراقبت کننده از چمن را در نظر بگیریم. LPG یا همان پروپان، یک سوخت رایج در شهرها، کشورها، مناطق صنعتی و مناطق روستایی، خانه ها و مشاغل است ظروف کوچک گاز مایع مانند کپسول های گاز مایع مورد استفاده در آشپزخانه ها، مخازن سوخت پروپان خودرو و ون های مسافرتی دارای اتاقک اسکان، به معنای واقعی کلمه همه جا هستند کانتینرهای بزرگتری مانند مخازن سوخت مخصوص سی هزار گالنی توزیع کننده در بیشتر شهرهای کشور یافت می شود. مخازن موجود در اسکله که از کشتی های عظیم تخلیه می شوند شاید تا ۵۰ هزار تن پروپان حمل کنند.
ده ها سال آشنایی و استفاده از پروپان، انسان امروزی را راحت کرده است. مخازن ۲۵۰ و ۵۰۰ گالنی موجود در پمپ بنزین ها نگرانی ها را برطرف کرده و افراد هیچ نگرانی به علت وجود این مخازن ندارند )تا جایی که افراد اندکی از کسانی که در آنجا کار می کنند هنگام استفاده از پروپان از دستکش یا محافظ صورت استفاده می کنند( قفسه های کپسول های گاز پروپان قابل تعویض که در اکثر فروشگاه های مواد غذایی نگهداری می شوند نیز نگران کننده نیستند همچنین ون های مسافرتی دارای اتاقک متعددی که هزاران گالن پروپان را در سراسر شهرها و آزادراه ها حمل می کنند (بعنوان مخزن انرژی برای گرم کردن اتاق، طبخ غذا، گرم کردن آب حمام و …) نگران کننده نیستند یک محاسبه سرانگشتی نشان میدهد شش هزار گالن پروپان در تانکر هر کامیون مشخصاً حدود ۵۴۹ میلیون یکای بریتانیایی حرارت (BTU) دارد که برابر است با ۱۳۸.۴ تن TNT یا یک دستگاه هسته ای کوچک (۳). آیا فقط پروپان دارای چنین شرایطی است و استفاده از آن توسط مردم عادی و بدون ترس است؟ خیر به مورد بعد توجه کنید.
مردم حومه آمریکا وقتی صحبت از حیاط زیبا، گل های رنگارنگ و باغ های سرسبز و پربار می شود این زیبایی ها را مدیون مواد شیمیایی می دانند آنها فقط برای مراقبت و تقویت چمن های خود به اسپری های کودی، سموم دفع آفات علف کش های انتخابی، فوگ مخصوص درختان و پودر مخصوص مورچه های مزاحم اعتماد می کنند. اگر به عامه مردمی هنگامی که با این مواد کار می کنند نگاه کنید می بینید که آنها به اندازه کافی هنگام کار با این سموم از خود مراقبت می نمایند شرکت های خدماتی هشدار میدهند که حیوانات خود را دور از محل هایی که اسپری پاشیده اید نگه دارید معمولاً افراد هنگام اسپری حتماً دستکش به دست می کنند و در روزهای بادی این کار را انجام نمی دهند. بعضی ها ماسک های مخصوص گردوغبار را نیز می پوشند. نکته اینجاست که آنها درباره ی این مواد، چه فکری می کنند. چرا؟ چه تفاوتی بین خطرات LPG و مواد شیمیایی محافظت کننده از چمن وجود دارد که میزان ترس افراد نسبت به خطرات این دو آنقدر با یکدیگر متفاوت است؟ هر دو به روشهای متفاوتی خطرناک هستند و به طور کلی هر دو به عنوان ریسک قابل قبول توسط مردم پذیرفته شده اند. اما چرا میزان حساسیت افراد نسبت به هر یک از نظر خطرات متفاوت است؟
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
⇐ نحوه ثبت خطرات و تکمیل برگه اختصاصی ارزیابی ریسک
⇐ ارتباطات ریسک در حوادث و بلایا
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)