حوادث چگونه روی می دهند؟
حوادث چگونه روی می دهند؟
حوادث چگونه روی می دهند؟
فرمت: Pdf تعداد صفحات: 19
فهرست:
- تئوری وقوع حادثه
- تاریخچه ی مدل های تحلیل حوادث
- A) مدل خطی سیکوانشیال (Linear Sequential Model)
- B) مدل برد و جرماین (Bird and Germaine Loss Causation Model)
- مدل های پیچیده ی خطی
- مثلث ایمنی
- مدل پنیر سوئیسی
- اهداف روش آی کم
- دلایل آنی
- دلایل ثانویه عوامل انسانی
- پروسه ای کم
- A- اقدامات فوری
- جمع آوری اطلاعات حادثه
- عوامل انسانی
- انجام مصاحبه
- عوامل محیطی
- عکس برداری تجهیزات
- پروسه ها و قوانین
- امور سازمانی
- روش های مصاحبه (تکنیک های مورد استفاده)
تئورى وقوع حادثه
به طور کلی حادثه به شکل زیر تعریف می شود:
رویداد ناگهانی، غیر قابل پیش بینی و سریع که منجر به عواقب و یا زیانهای ناخواسته مالی، جانی، محیط زیستی و غیره شود و باید به شکل سیستم یا غیر سیستم نتیجه فعالیت انسانی و نه طبیعی باشد. فهمیدن درست و درک علل وقوع حوادث اولین و یکی از مهمترین گام ها برای بررسی و تحلیل و پیشگیری آنها می باشد. در طول تاریخ از سال ۱۸۰۰ میلادی روشهای مختلفی ابداع گردیده به طور مثال روش های خطی تحلیل حوادث که حوادث را حاصل تأثیر خطی پارامترهای جدا از هم میداند (همانند دامینو) که تأثیر یک عامل بر عامل دیگر و عامل دیگر بر دیگری نهایتاً منجر به بروز حادثه می شود. در سالهای بعد کارشناسان و متفکرین علم ایمنی، به روش های پیچیده تر غیر خطی رو آوردند.
اصل کلی در این روشها مانند STAMP و FRAM این است که حوادث در نتیجه فعل و انفعال و تأثیر متقابل چنین عامل به طور همزمان به وقوع می پیوندند. هر چند علم و آگاهی از تک تک این مدل ها به ما کمک می کند که دلایل وقوع حوادث را بشناسیم و یک نگاه جامع و سیستماتیک داشته باشیم همگی آنها برای تحلیل حوادث مختلف مفید نمی باشند و هر کدام دارای نقاط قوت و ضعف میباشند در بخش بعدی به طور مختصر به تاریخچه ی این روشها میپردازیم.
تاریخچه ی مدل های تحلیل حوادث
از قدیمی ترین روش های ثبت شده تحلیل حوادث روش کمپانی Du Pont می باشد که در سال ۱۸۰۲ ابداع گردید.
کمپانی Du pont که توسط ایی آی دو پانت (E.I. Du Pont) تأسیس گردید با شعار «ما باید خطراتی که به طور روزمره با آنها سر و کار داریم را بفهمیم» دست به تحلیل و ابداع روش هایی در این زمینه زد.
این کمپانی که به طور کلی در زمینه ی تولید مواد محترقه و انفجاری فعال بود در طول ۱۲۰ سال و به شکل تدریجی موفق به کم کردن حوادث ناشی از کار گردید. در فاصله بین دو جنگ جهانی اول و دوم کمپانی دوپانت (Du pont) موفق به تأسیس یک نهاد تحقیقاتی شد که با دولت انگلیس همکاری داشت و توانست نمودار بردلی – دوپانت را ابداع کند Du Point – Bradly Curve).
اما قطعاً در تاریخ مدل سازی حوادث حاصل کار هربرت هاینریچ دارای اهمیت بسزایی است (Herbert. W. Heinrich) کتاب معروف وی تحت عنوان «پیشگیری از حوادث صنعتی» که در سال ۱۹۳۱ میلادی چاپ گردید یکی از مهم ترین منابع ایمنی کار می باشد. به طور کلی هاینریچ معتقد به استفاده از اصول علمی در تحلیل حوادث بود و ۳ اصل اساسی را ابداع نمود:
- ارتباط دادن مستقیم ایمنی با تصمیم گیریهای روزمره
- نگاه مدرک محور و به دور از پیش داوری منافع شخصی
- تلاش برای درک ترتیبی (Sequential) حوادث
به طور کلی از سال ۱۹۲۰ میلادی، مدل های حوادث به ۳ دسته ی کلی تقسیم می شوند:
- مدل های خطی ساده
- مدل های خطی پیشرفته (پیچیده)
- مدل های غیر خطی پیشرفته (2010 ,Hollnagel)
اصول کلی هر یک از مدل های بالا متفاوت و به طور مختصر به شرح زیر است:
۱- مدل های خطی ساده همانطور که قبلاً ذکر گردید بر مبنای این پیش فرض است که حوادث بر اثر توالی خطی پارامترها و تأثیر خطی آنها بر یکدیگر (همانند مهره های دومینو) ایجاد می شوند و در نتیجه برای پیشگیری کافی است فقط یکی از عوامل مهره های دومینو) را از این توالی خارج کنیم
۲- مدل های خطی پیشرفته بر این تئوری استوار هستند که حوادث در اثر ترکیب اعمال پرخطر توسط افراد و عوامل پنهان محیطی به صورت خطی به وقوع می پیوندند. در نتیجه با ایجاد لایه های دفاعی می توان از وقوع حادثه پیشگیری کرد. مکتب نوین ایمنی، تئوری غیر خطی بودن در وقوع حوادث را مورد توجه قرار داده و بر این باور است که حوادث در اثر کنش و واکنش غیر خطی عوامل مختلف داخلی و خارجی (مقصود محیط خارج از حیطه ی مستقیم می باشد) ایجاد می شوند.
اریک هلینگل (Erik Holinagel) در ترسیم مدل های حادثه ها نمودار زیر را ارائه داده است:
در زیر به مختصات و ویژگی های هر کدام از سه مدل اشاره ی کاملتری می شود:
A) مدل خطی سيكو انشيال (Linear Sequential Model)
این مدل ها براساس این نظریه شکل گرفته که حوادث از تجمیع یک سری شبه حوادث که به طور خطی به هم مرتبط هستند به وجود می آیند. معروف ترین نوع این مدل ها تئوری دومینو (Domino Effect) است که توسط هاینری (1931 Heinrich) ارائه گردید. در این تئوری می توان عوامل دخیل در حادثه را مانند مهره های دومینو در نظر گرفت که با افتادن یکی از آنها بقیه نیز پی در پی فرو می افتند. هاینریچ معتقد بود که اتفاق آخری که باعث وقوع حادثه می شود. یکی از پنج عاملی است که همگی در وقوع نقش داشته اند به طور مثال هر چند اشتباه کارگر باعث بروز حادثه شده اما عواملی که قبل از آن وجود داشته و با هم در ارتباط هستند نیز مهم و نقش در حادثه داشتهاند. به طور کلی هاینریچ ۵ عامل را دخیل در حوادث میداند که به شرح زیر است:
- عوامل محیطی آشکار یا پنهان
- عوامل فردی اشتباهات فردی
- عوامل فیزیکی
- حادثه
- صدمه مالی یا جانی
مدل دومينو (1931 ,Heinrich)
براساس مدل دومینو می توان از بروز حادثه پیشگیری کرد به شرطی که فقط یکی از مهره ها لایه های دومینو خارج شود تا از اتصال این پنج عامل در آن واحد جلوگیری شود. هاینریچ معتقد بود مهمترین عامل که باید کنترل شود عامل فیزیکی و مکانیکی و خطاهای فردی است. او بر عامل انسانی (Human Factor) تأکید بسیار داشت و بر اساس تحقیقاتی که انجام داد به این نتیجه رسید که ۸۸٪ از حوادث در اثر اشتباه عامل انسانی به وقوع می پیوندد و عامل مکانیکی / فیزیکی تنها باعث بروز ۱۰ حوادث می شود و ۲ باقی مانده غیر قابل پیشگیری بوده اند.
عوامل مکانیکی / فیزیکی (شرایط) |
اشتباه انسانی |
۱ – دستگاه بدون حفاظ |
۱- کارکردن با دستگاه با سرعت بالا |
۲- دستگاه خراب و یا قدیمی |
۲- استفاده از لوازم غیراستاندارد یا تاریخ گذشته |
۳- محیط نامنظم و کثیف |
۳- کارکردن با موقعیت بدنی غلط (Posture) |
۴- محیط با نور کم و یا پر تشعشع |
۴- عدم استفاده از PPE و یا عدم تمرکز |
۵- محیط بدون تهویه هوا (Ventilation) |
|
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)