اندازه گیری سطوح متانول ادرار تکنسین های پروتز در مواجهه با متیل متاکریلات
اندازه گیری سطوح متانول ادرار تکنسین های پروتز در مواجهه با متیل متاکریلات
اندازه گیری سطوح متانول ادرار تکنسین های پروتز در مواجهه با متیل متاکریلات
فرمت: PDF تعداد صفحات: 8
نویسندگان: محمدجواد عصاریه، حمیدرضا احسانی، لیلا ندیمان، ساناز فلاحی
چکیده:
کار در لابراتوارهای دندان سازی یکی از راه های مهم مواجهه شغلی با متیل متاکریلات می باشد. این ترکیب با توجه به قابلیت تبخیری بالا در صورت جذب تنفسی یا پوستی ایجاد عوارض کبدی و واکنش های آلرژیک می نماید، لذا اتخاذ تدابیری در جهت حفاظت شاغلین در مواجهه با متیل متاکریلات، در بهبود وضعیت سلامتی آنان ضرورت دارد. هدف این مطالعه اندازه گیری سطوح متانول ادرار تکنسین های پروتز در مواجهه با متیل متاکریلات و مقایسه آن در گروه های مورد و شاهد بود. در این مطالعه مورد – شاهدی از 32 نفر دندان ساز شاغل در 27 لابراتوار در سطح شهر همدان (گروه مورد) قبل از شروع به کار در لابراتوار و بعد از خاتمه کار و نیز از 32 نفر که سابقه مواجهه با مواد شیمیائی نداشتند (گروه شاهد) نمونه های ادرار جمع آوری و سپس مقادیر متانول آن توسط دستگاه گاز کروماتوگراف مجهز به دتکتور FID تعیین مقدار شد. میانگین سطوح متانول ادرار گروه مورد در خاتمه کار (9/3 میکرو گرم بر میلی لیتر) به دست آمد که به طور معنی داری از میانگین آن در شروع کار (7/07 میکرو گرم بر میلی لیتر) بیشتر بود (0/05 >P). همچنین بین میانگین غلظت متانول ادرار گروه های مورد و شاهد (6/09 میکروگرم بر میلی لیتر) نیز اختلاف معنی دار مشاهده شد (0/05>P).
با توجه به اختلاف معنی دار به دست آمده بین میانگین سطوح متانول ادرار گروه مورد در شروع و خاتمه کار در لابراتوار، استفاده از سیستم های تهویه کارآمد و نیز وسائل حفاظتی مناسب نظير ماسک و دستکش می تواند در ارتقاء سطح سلامت شاغلین این حرفه مفید باشد. این مطالعه همچنین بر اندازه گیری سطوح متيل متاکریلات هوای لابراتوارها در مواجهات کوتاه مدت (STEL) و در طول شیفت کاری (TWA) و بررسی ارتباط آن با سطوح متانول ادرار تاکید دارد.
واژه های کلیدی: متانول، متیل متاکریلات و دندان ساز و ادرار
مقدمه و هدف:
انسان از دیر باز به دنبال نیاز خود به خوردن که اولین و اساسی ترین نیاز برای حفظ بقای اوست، به دندان به عنوان عضوی مهم و حیاتی نیازمند بوده و در طول تاریخ زندگی خویش همواره تلاشی پی گیر برای حفظ سلامتی و زیبایی آن مبذول داشته است. از سوی دیگر، عدم آگاهی و دانش کافی، فقر و بروز حوادث در جوامع، مشکلات بسیاری را در ارتباط با دهان و دندان به وجود آورده که انسان را وادار به ساخت و استفاده از دندان مصنوعی یا پروتز نموده است. امروزه دانش جایگزین نمودن دندان از دست رفته توسط مواد مصنوعی پیشرفت زیادی نموده و در بسیاری از جوامع به عنوان یک علم مستقل شناخته شده و شاغلین این حرفه هنرمندانی هستند که با آمیختن علم و هنر، موفق به ساخت پروتز هایی می شوند که تشخیص آن از نوع طبیعی مشکل است
کار در لابراتوارهای ساخت پروتز های دندانی، با توجه به وسایل و مواد متنوع مورد استفاده، تکنسین های پروتز را با عوامل زیان آور فیزیکی، مکانیکی، ارگونومیکی، روانی و شیمیایی محیط کار روبرو می کند. متیل متاکریلات که به طور گسترده ای در ساخت پروتز های متحرک کامل و پارسیل مورد استفاده قرار می گیرد، به عنوان شاخص آلودگی هوا در لابراتوارهای ساخت پروتز متحرک شناخته شده است. این ماده به اشکال مختلف پودر، مایع، ژل و ورقه وجود داشته که عمده ترین شکل مصرف آن به صورت مایع و پودر می باشد. ترکیب مایع متیل متاکریلات، منومری است بسیار فرار، شفاف، بی رنگ، قابل اشتعال، با بوی بسیار ناخوشایند و حاوی مقادیر جزئی از یک تثبیت کننده به نام هیدروکینون، که از پلیمریزاسیون سریع آن جلوگیری می کند 3 و 4.
اندام هدف در مواجهه با متیل متاکریلات، چشم، پوست، سیستم تنفسی، سیستم اعصاب مرکزی، سیستم قلبی عروقی و کولین استراز خون است. مواجهه با این ماده از سه راه پوست، استنشاق و گوارش اتفاق می افتد. متیل متاکریلات به طور کامل از لوله های گوارش جذب و سبب تهوع، استفراغ، دردهای شکمی، کرامپ و اسهال خواهد شد.
هر چند متیل متاکریلات به عنوان یک ماده سرطان زای انسانی قلمداد نشده و در مطالعات انجام شده بر روی نمونه های حیوانی نیز اثر سرطان زائی دیده نشده 8، معذلک مطالعات حاکی از شیوع ضایعات و صدمات پوستی، اختلالات اسپیرومتریک، آسم شغلی، نوروپاتی و پنوموکونیوز در تکنسین های در مواجهه با این ماده در مقایسه با گروه شاهد می باشد. این ماده همچنین به عنوان عامل وجود درماتیت های آلرژیک تماسی در بین تکنسین های دندان شناخته شده است. استنشاق بخارات این ماده باعث تحریک سیستم تنفسی، تنگی نفس، آسم شغلی و سایر مشکلات تنفسی و جذب پوستی آن منجر به تحریک چشم و پوست، ایجاد درماتیت، اگزما و از دست دادن ناخن ها می شود. حساسیت تماسی و درماتیت در اثر مواجهه با این ترکیب در دندان پزشکان، تکنسین های شاغل در لابراتوارها، جراحان ارتوپدی و پرستاران گزارش شده است.
اندازه گیری متانول ادرار، انجام آزمایشات اسپیرومتری و بررسی ضایعات پوستی مهم ترین روشهای پایش سلامت شاغلین در مواجهه با متیل متاکریلات می باشند. تحقیقات نشان داده که متیل متاکریلات توسط آنزیم های سرمی هیدرولیز و به اسید متاکریلیک و متانول تبدیل می شود. هر چند فقط یک پنجم متیل متاکریلات استنشاقی به صورت متانول از طریق ادرار دفع می گردد، معذلک متانول ادرار به عنوان یک نشانگر زیستی مناسب جهت ارزیابی مواجهه با این ترکیب، در سطوحی که هنوز منجر به ایجاد اثرات بهداشتی وخیم نگردیده، از حساسیت کافی برخوردار می باشد. لذا در این تحقیق، سنجش سطوح متانول ادرار به عنوان روش انتخابی تعیین میزان مواجهه با متیل متاکریلات مورد استفاده قرار گرفت. با توجه به تعداد زیاد لابراتوار ساخت پروتز در شهر همدان و مصرف متیل راه کارهای پیشنهادی، بر کنترل مواجهه با این ترکیب تاکید دارد.
مواد و روش ها
در این مطالعه مورد شاهدی که از فروردین ماه لغایت تیرماه 1384 انجام شد، سطوح متانول ادرار 32 نفر از شاغلین در لابراتوارهای ساخت پروتز متحرک شهر همدان (گروه مورد) که فاقد بیماری های کبدی، کلیوی، عدم اعتیاد به مشروبات الکلی و مصرف مداوم دارو بوده و به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، پس از انجام هماهنگی های لازم با مسئولین لابراتوارها، مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین سطوح متانول ادرار 32 نفر از کارکنان یک شرکت تولیدی (گروه شاهد) که با توجه به اهداف و فرضیات پژوهش با گروه مورد مطالعه یکسان انتخاب شده بودند نیز هم زمان با گروه مورد اندازه گیری گردید. جهت ثبت سایر فاکتورهای موثر در این تحقيق مانند اطلاعات دموگرافیک افراد مورد پژوهش، سابقه بیماری، مصرف داروهای خاص، میزان متیل متاکریلات مصرفی و … نیز از فرم ویژه ای که بدین منظور طراحی شده بود، استفاده گردید.
جهت جمع آوری نمونه های ادرار ابتدا به هر یک از لابراتوار های مورد مطالعه مراجعه و پس از جلب رضایت و توجیه کامل شاغلین، با توجه به اهداف و فرضیات پژوهش در دو مرحله قبل از آغاز کار و پس از پایان کار اقدام به نمونه گیری ادرار گردید. سپس کلیه نمونه ها جهت تجزیه به آزمایشگاه سم شناسی صنعتی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی همدان منتقل و پس از نگهداری در یخچال، ظرف 24 ساعت، توسط دستگاه گاز کروماتوگراف مدل 4600 ساخت کمپانی (UNICAM) مجهز به ردیاب یونش شعله ای (FID) تعیین مقدار گردید. نمونه های شاهد نیز پس از انجام هماهنگی های لازم، مطابق روش فوق الذکر جمع آوری و میزان متانول آن اندازه گیری شد.
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)