ارائه الگوی نحوه استقرار اثربخش مراکز توزیع کمک های اولیه اورژانسی در تریاژ پیش بیمارستانی با یک مثال کاربردی
ارائه الگوی نحوه استقرار اثربخش مراکز توزیع کمک های اولیه اورژانسی در تریاژ پیش بیمارستانی با یک مثال کاربردی
ارائه الگوی نحوه استقرار اثربخش مراکز توزیع کمک های اولیه اورژانسی در تریاژ پیش بیمارستانی با یک مثال کاربردی
فرمت: WORD تعداد صفحات: 18
Hosseini Foladi S, Poursadeghiyan M, Sheikh Aboumasoudi A. Emergency First Aid Allocation Model in Prehospital Triage in Two-Level Supply Chain Network. Iran J Public Health. 2023;52(4):868-869. https://
چکیده
مقدمه: تریاژ صحیح بیماران، مدیریت زنجیره تأمین و مکانیابی صحیح ارایه و توزیع تسهیلات و خدمات بهداشتی و درمانی در هنگام بحران و بلایا، همواره موضوعی چالش برانگیز بوده است و نقش مهمی در کاهش خسارتهای و افزایش سطح خدمات رسانی به بیماران در شرایط اضطراری در هنگام امداد رسانی کمک های اولیه دارد. لذا بنابر اهمیت موضوع، این مطالعه با هدف ارائه یک مدل تخصیص کمک های اولیه اورژانسی در تریاژ پیش بیمارستانی با رویکرد ارتقای سلامت انجام گرفته است.
روش: مدل ارایه شده در این مطالعه به صورت یک مدل ریاضی دو سطحی با استفاده از برنامه ریزی غیر خطی است که به معرفی مکانیابی جدید برای استقرار و فعالسازی مراکز توزیع در شبکه زنجیره تأمین تولیدکننده مراکز توزیع خدمات سلامت محور پیش بیمارستانی در زمان بحران می پردازد. این مدل ترکیبی پیشنهادی به دنبال ایجاد یک توازن بین مفهوم کارایی، هزینه و پراکندگی است. به طوری که با افزایش میزان پوششدهی بازار سلامت، میزان ارایه خدمات در زمان بحران و در تریاژ بیماران حادثه دیده و کسب افزایش سود و اثربخشی ارایه خدمات درمانی در کوتاهترین زمان ممکن باشد.
یافته ها: این مدل کمک میکند تا مکانهای کاندیدايی مناسبی جهت تریاژ بیماران انتخاب شوند که کارایی مناسبی داشته باشند. بنابراین کارایی هر مکان با توجه به معیارهایی که برای آنها در نظر گرفته شده است، سنجیده میشود (ضریب دسترسی به خدمات اورژانسی، پاسخ دهی به تعداد بیشتری از بیماران در کوتاهترین زمان، ضریب امنیت، هزینه استقرار هر نوع تسهیلات درمانی در هر مکان (بیمارستانهای صحرایی و غیره)). این مدل شرایط مختلفی برای انتخاب نقاط و مکان های توزیع و تخصیص خدمات اورژانسی در نظر گرفته شده است از جمله: حداکثر سازی کارایی مراکز انتخابی جهت تریاژ بیماران، حداقل کردن هزینه سیستم موجودی ارایه خدمات اولیه، حداکثر سازی پراکندگی مراکز انتخابی جهت تریاژ، تأمین تقاضای بیماران و مجروحین ، جلوگیری از احداث مرکز توزیع اضافه (بیمارستان های صحرایی) و جلوگیری از اعمال هزینه های اضافی.
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که با حداکثرسازی پراکندگی تسهیلات مطلوب نظیر مراکز توزیع، پوششدهی مناسب تقاضای مناطق مختلف بهبود می یابد به عبارتی توزیع کننده خدمات سلامت به عنوان یکی از بخشهای مهم زنجیره تامین، به ارایه دهندگان خدمات کمک میکند تا نیازهای بیماران آسیب دیده را در مواقع اورژانسی بهتر پوشش داده شود. به طوری که با انتخاب کاراترین مراکز کاندیدای توزیع و بهینه سازی هزینه ها در زمان تریاژ بیماران، بتوان به اهداف ذکر شده دست یافت.
کلمات کلیدی: مدل، مراکز توزیع و تخصیص، کمک های اولیه اورژانسی، تریاژ بیماران، زنجیره تأمین، بحران.
مقدمه
افزایش رقابت تجاری صنایع مختلف در دهه های اخیر، سازمانها را مجبور به بهبود کارایی فرایندهای خود کرده است. به همین دلیل مدیران دریافته اند که صرفا تولید یک محصول کیفی کافی نیست، بلکه باید به عرضه محصولات با توجه به خواسته مشتری و با کیفیت و هزینه مورد نظر آنها توجه شود. در چنین شرایطی سازمانها دریافتند که باید به مدیریت واحدهایی که ورودی های سازمان را تامین میکنند و همچنین، مراکز توزیع و ارایه خدمات بعد از فروش محصول به مشتری، بپردازند (۱).(براندنبورگ و همکاران [۱]،۲۰۱۴). با چنین نگرشی، نظریه زنجیره تامین و مدیریت آن پا به عرصه وجود نهاد (۲) (توک و همکاران [۲]،۲۰۱۳). مدیریت زنجیره تامین، یکی از مباحث جدید علمی است که توجه بسیاری از صاحب نظران و دانش پژوهان را به خود جلب کرده و تحولات عظیمی را در عرصه تولید کشورهای صنعتی به وجود آورده است (۳) (کرباسیان و همکاران،۱۳۹۰). مضاف بر آن مدیریت زنجیره تامین پایدار امروزه به یک ضرورت استراتژیک برای سازمانها به ویژه برای سازمانهای ارایه دهنده خدمات سلامت محور تبدیل شده است (۴). لذا برای هر سازمانی از جمله سازمانهای بهداشتی و درمانی لازم است عوامل و متغیرهای تاثیرگذار بر پایداری مدیریت زنجیره تامین خود را شناسایی کرده و با تقویت عملکرد خود در این حوزه ها شانس موفقیت خود را در ایجاد و مدیریت زنجیره تامین براساس اصول پایداری افزایش دهد (۵)(کومار و مانگلا [۳]،۲۰۱۴).
زنجیره تأمین در سیستم های بهداشتی و درمانی در واقع فرآیند یکپارچهای میباشد که در آن، تأمینکنندگان، تولیدکنندگان، توزیعکنندگان خدمات سلامت با هم همکاری میکنند تا مواد خام را به دست آورند و آنها را به محصولات نهایی که همان تامین سلامت است تبدیل کرده و به بیماران ارائه نمایند (۶) (بیمون،[۴] ۲۰۰۸). مدیریت زنجیره تأمین نیز یک مجموعه از روشهایی است که برای یکپارچه نمودن موثر تأمینکنندگان، تولید کنندگان، توزیعکنندگان و مشتریان به کار می رود، تا محصولات مورد نیاز (خدمات سلامت محور) به مقدار مشخص و در زمان و مکان معین تولید شده و به مشتریان (بیماران) عرضه شود و هزینههای کل زنجیره کمینه گردد (۷)(سیمچی لوی و کامینسکی،۲۰۰۳). در نتیجه میتوان بیان کرد، مدیریت یک زنجیره تأمین به دنبال کاهش هزینههای زنجیره تأمین از جمله هزینههای انتقال کالا از تولیدکنندگان به مراکز توزیع (بیمارستانها و دیگر مراکز ارایه دهنده خدمات سلامت محور) و از سوی دیگر افزایش سطح خدمترسانی به بیماران به ویژه در شرایط اضطراری و حوادث غیر مترقبه و در هنگام امداد رسانی است. در نتیجه برای دستیابی به این هدف، تعیین تعداد و مکان بهینه مراکز توزیع خدمات اورژانسی به عنوان یک مسأله استراتژیک بحرانی، از تصمیمات اصلی در یک زنجیره تأمین است (۸)(صابری و پسندیده،۱۳۹۱).
چراکه در صورت رویداد وضعیت های اورژانسی و فوری در ارتباط با سلامت عمومی در سطح کلان از جمله وقوع مخاطرات طبیعی (نظیر زلزله، سیل و …) و یا اپیدمی هایی نظیر آنفولانزا، ابولا و غیره، شبکه توزیع زنجیره تامین باید داروهای و ملزومات مورد نیاز همه افراد بیمار را به موقع فراهم سازد. این شبکه می تواند شامل ذخیره ملی استراتژیک ، دریافت ، ذخیره و مرحله بندی با عملکرد محلی یا ایالتی، انبارها و نقاط توزیع دارو محلی یا سایر آژانسهای توزیع کننده دارو می باشد (۹). برای موثر بودن این سیستم باید فورا طرحهای مفصلی را ایجاد نمود به علاوه باید سیاست گذاران ایده های واضحی درباره چگونگی جریان مواد از طریق سیستم و چگونگی تاثیر گذاری ظرفیتهای برنامه ریزی شده بر این جریان و رعایت نیازهای عمومی را داشته باشند (۱۰)(فرضی و همکاران،۱۳۹۰). به عبارتی باید توجه داشت که در زمان وقوع یک بحران و ارایه خدمات امداد رسانی و تریاژ پیش بیمارستانی، در واقع سیستم توزیع آخرین حلقه زنجیره تأمین محسوب میشود که بدون واسطه، محصولات تولید شده توسط سازمانهای ارایه خدمات سلامت را تهیه نموده، با توجه به سیستم لجستیکی برنامهریزی شده، محصولات و تجهیزات درمانی و بهداشتی را به انبارهای خود منتقل کرده و به بازار مصرف عرضه میدارد. بدین ترتیب محصولات با کمترین هزینه و در کمترین زمان ممکن به دست خردهفروشان و به تبع آن مصرف کننده نهایی میرسد (۱۱)(شفیعی نیک آبادی و همکاران،۱۳۹۶). بنابراین نقش موجودی همواره نقش اصلی را در موفقیت و چشم انداز یک زنجیره تأمین به ویژه در شرایط بحرانی برای بیمارستانها دارد و بایستی هماهنگی سطوح موجودی در سرتاسر زنجیره تأمین از جمله سطح توزیعکننده مواد و اقلام دارویی و بهداشتی مورد توجه قرار گیرد (۱۲)(شریفی و همکاران،۱۳۸۶).
به عبارت کلی تر می توان گفت مدیریت زنجیره تأمین، به دنبال کاهش هزینههای زنجیره تأمین از جمله هزینههای انتقال کالا از تولیدکنندگان به مراکز توزیع (بیمارستانها و مراکز ارایه دهنده خدمات سلامت محور) و از سوی دیگر افزایش سطح خدمترسانی به بیماران در شرایط اضطراری و حوادث غیر مترقبه در هنگام امداد رسانی است (۱۳).
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)