آموزش مهارت های مسئله یابی و تصمیم گیری برای دانشجویان رشته HSE
آموزش مهارت های مسئله یابی و تصمیم گیری برای دانشجویان رشته HSE
آموزش مهارت های مسئله یابی و تصمیم گیری برای دانشجویان رشته HSE
فرمت: pdf تعداد صفحات: 133
فهرست:
1- مفاهیم اصلی مساله یابی
- مساله یابی
- فرایند مساله یابی
- فنون علمی مدیریت و مساله یابی
- انواع مسئله و تصمیم
- شناخت اصول و دانش های علمی برای حل مساله و مهندسی تصمیم
2- مهارت های حل مساله
- تعریف دقیق مساله
- تعیین اهداف ها و ارزش ها
- تهیه فهرستی از راه حل های مختلف (گزینه یابی و گزینه سازی)
- ارزیابی راه حل های مطرح شده و انتخاب بهترین راه حل (موازنه ها و انتخاب)
- ارزیابی
3- فرایند تصمیم گیری
- تعریف تصمیم گیری
- انواع تصمیم (تصمیم معمول، تصمیم غیرمعمول)
- رویکرد عقلانی به تصمیم گیری
- فراگرد تصمیم گیری عقلانی
4- تکنیک های کمی و کیفی کاربردی تصمیم گیری
- بصری سازی
- تجزیه مساله
- تغییر زاویه عمودی و افقی
- هفت کلمه
- چهارده سوال
- طوفان ذهنی
- روش سلسله مراتبی
- روش مقایسه ای
مساله یابی: پیش از آن که مسأله را بتوان حل کرد باید آن را شناخت و یک تعریف صحیح از آن داشته باشیم یعنی تعیین شود که چه وضعیتی نمایانگر مسأله است و کدام مسأله باید حل شود؟
تعریف مساله یابی: فرآیند شناسایی مسأله، تعیین اهداف و اولویت بندی آنها را مسأله یابی می نامند.
مسأله یابی رسمی
رویه مستقیم: در رویه مستقیم مدیر خودش از وضعیت های ایجاد شده زیر به وجود مساله پی می برد.
- انحراف از تجربیات گذشته: الگوی عملکرد قبلی سازمان بر هم می خورد برای مثال فروش امسال کمتر از سال قبل می شود یا هزینه ناگهان افزایش می یابد یا میزان جابجایی کارکنان زیاد می شود یا مدیران رده بالا استاندارد جدیدی برای عملکرد واحد تعیین می کنند.
- انحراف از برنامه تعیین شده: سطح سود از میزان پیش بینی شده کمتر است یا واحدی بیشتر از بودجه اش خرج می کند یا انتظارات مدیر برآورده نمی شود.
- پیشگیری رقبا: سازمان رقیب ممکن است رویه عملیاتی جدیدی به کار گیرد و مدیر مجبور شود رویه های عملیاتی سازمان خود را به روز در آورد تا بتواند همچون گذشته با آن سازمان رقابت نماید در اینجا عملکرد سازمانی رقیب توانسته است مدیر را در وضعیت حل مساله قرار دهد.
رویه غیرمستقیم: رویه های غیر مستقیم مسأله یابی عبارت اند از:
1. از طریق کارکنان: کارکنان به دو دلیل مساله آتی را به مدیر گوشزد می کنند:
- صلاحیت مدیر: کارکنان هر واحد یا بخش در سازمان هیچ کس را صلاحیت دار تر از مدیر مستقیم خود برای اطلاع یافتن از وجود مساله یا نیاز آتی نمی شناسند از این رو بر مبنای تجربه های گذشته خود مسائل یا نیاز ها را تشخیص داده و به مدیر یادآوری می نمایند.
- انجام وظیفه: کارکنان برای این که خود را از هر گونه سرزنش آتی مصون بدارند بنا به تشخیص خود مسائل و نیازهای آتی را به عنوان یک وظیفه به مدیر گزارش می کنند.
2. از طریق مافوق ها: برای آگاهی از وجود مساله از طریق مدیران عالی است. از هر مدیر کار آمدی انتظار می رود بر فعالیت های حوزه مدیریت خود تا حد ممکن اشراف داشته باشد و کمتر انتظار می رود از آن چه خارج از حوزه مدیریتی وی می گذرد مطلع باشد از این رو مدیران عالی دیگر مدیران سازمان را در مورد مسائل یا نیاز های آتی آگاه می کنند.
3. از طریق ارباب رجوع یا مشتری: سومین رویه غیر مستقیم پی بردن به وجود مساله یا نیاز در آینده از طریق مشتریان یا ارباب رجوع می باشد. برای مثال هنگامی که مشتریان از تاخیر در تحویل کالا شکایت دارند نشانه وجود مساله است.
فرایند مساله یابی
مسأله یابی غیررسمی:
در یک برسی 80 درصد مدیران گفته اند قبل از آن که مساله عمده ای بر روی تراز نامه یا ….. نشان داده شود یا حتی قبل از آنکه کارکنان یا مافوق ها مساله ای را به آنان ارجاع دهند از آن آگاهی داشته اند و ذکر شده بود که اطلاعات آنان قبلا از طریق ارتباطات غیررسمی و بینشی فراهم آمده بوده است از این رو نتیجه گیری می شود که مساله یابی غیر رسمی امری بینشی است و از کانال های ارتباطی غیررسمی به وجود آنها پی برده می شود.
فنون علمی مدیریت در مساله یابی
مدیریت عملیاتی (سرپرستی): در این سطح مدیران و کارکنانی فعالیت می کنند که مستقیماً با واحد های اجرا و اهداف مؤسسه در ارتباطند. این دسته از مدیران از سطح مدیریت میانی دستور العمل ها را گرفته و با تنظیم برنامه عملیاتی کوتاه مدت، سعی می کنند فعالیت های واحدهای اجرایی را هدایت و هدف های سازمان را تحقق بخشند.
مدیریت میانی:
مدیران میانی به طور مستقیم به مدیریت رده ی بالا گزارش می دهند؛ کارشان مدیریت بر سرپرستان است و نقش حلقه ی واسطی را میان مدیریت عالی و مدیریت عملیاتی به عهده دارند.
مدیران میانی برنامه ریزی میان مدت می کنند و برای اظهار نظر مدیریت عالی برنامه های جامع تر و بلند مدت آماده می سازند. عملکرد مدیری رده
های پایین را تحلیل کرده، توانایی و آمادگی آن را برای ارتقا تعیین می کنند و به مدیران رده پایین در تولید، پرسنل و سایر مسائل، خدمات مشاوره ای عرضه می دارند.
مدیریت عالی: مدیران عالی، عملکرد کلی واحد های عمده را ارزیابی می کنند؛ درباره ی موضوعات و مسائل کلی با مدیران سطوح پایین به تبادل نظر می پردازند و به تنظیم برنامه های بلند مدت و سیاست های کلی سازمان اقدام می کنند.
بعضی از صاحب نظران معتقدند که فنون علمی مدیریت علاوه بر حل مساله می تواند در تعیین محل مساله نیز کمک کند.
انواع مساله و تصمیم:
مدیران در شرایط مختلف، تصمیم های گوناگونی می گیرند به همین ترتیب میزان اطلاعاتی که به هنگام اخذ تصمیم در دسترس مدیر قرار دارد، متفاوت است. بر این اساس می توان تصمیم گیری را به دو دسته طبقه بندی کرد.
تصمیم های برنامه ریزی شده:
تصمیم های برنامه ریزی شده، تصمیم هایی هستند که بر حسب عادت، قانون یا رویه اخذ می گردند و برای مسائل ساده و پیچیده به کار می روند. هر چه تصمیم ها، نامنظم تر، جدیدتر و دارای نتایج عمده ای باشد یا به بیان دیگر پیچیده تر باشد و تعهدات عمده ای را در بر داشته باشد، به همان نسبت هم تبدیل آنها به شکل برنامه ریزی شده دشوارتر است.
تصمیم های برنامه ریزی شده، تا حدی آزادی مدیر را محدود می سازد، زیرا سازمان به جای فرد تصمیم می گیرد که چه باید کرد. به هر حال تصمیم های برنامه ریزی شده وقت مدیر را برای پرداختن به مسائل عمده تر آزاد می کند.
تصمیم های برنامه ریزی نشده:
تصمیم های برنامه ریزی نشده، تصمیم هایی هستند که با مسائل غیرمعمول و منحصر به فرد سروکار دارند. اگر مسأله ای به اندازه کافی تکرار نشود که بتوان برای آن خط مشی ای تعیین کرد یا آن قدر مهم باشد که نیازمند به برخورد خاصی باشد، باید با تصمیم های مقتضی و برنامه ریزی نشده ای حل گردد.
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)