آتش سوزی مدارس در ایران
آتش سوزی مدارس در ایران
آتش سوزی مدارس در ایران
معلم مضطرب، به جای اینکه بر طبق مقررات ایمنی، کلاس را به سرعت تخلیه کند، دستپاچه می شود و از معلم مرد کلاس مجاور و همچنین سرپرست مدرسه می خواهد برای اطفای حرم به کمک او بیایند. وقتی تلاش ها برای اطفای حریق بی نتیجه ماند، سه آموزگار سعی کردند بخاری را از کلاس خارج کنند. همه اینها در شرایطی اتفاق می افتاد که هنوز دانش آموزان در کلاس نشسته بودند!
صبحگاه پانزدهمین روز آذر ماه سال ۱۳۹۱، در دبستانی در روستای شین آباد پیرانشهر (آذربایجان غربی)، آتش سوزی رخ می دهد. این آتش سوزی و انفجار بعد از آن، علاوه بر اینکه بر پیکره مدرسه خسارات زیادی وارد می کند، متاسفانه خسارات جانی نیز به بار می آورد. در طی این حادثه غم انگیز، هفت کودک دبستانی در بیمارستان بستری شدند و دو کودک بی گناه به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست دادند.
داستان از این قرار بود که در یک روز زمستانی، معلم و دانش آموزان (دانش آموزانی که کمتر از ۱۰ سال سن داشتند)، همچون روزهای گذشته در کلاس درس حاضر شدند. در آن هوای سرد، تنها وسیله گرمایشی کلاس، یک بخاری نفتی بود. در روستاهای ایران، استفاده از بخاری نفتی برای گرم کردن کلاس درس رایج است. ناگهان، بخاری نفتی آتش می گیرد؟ معلم مضطرب، به جای اینکه بر طبق مقررات ایمنی، کلاس را به سرعت تخلیه کند، دستپاچه می شود و از معلم مرد کلاس مجاور و همچنین سرپرست مدرسه می خواهد برای اطفای حریق به کمک او بیایند. وقتی تلاش ها برای اطفای حریق بی نتیجه ماند، سه آموزگار سعی کردند بخاری را از کلاس خارج کنند. همه اینها در شرایطی اتفاق می افتاد که هنوز دانش آموزان در کلاس نشسته بودند؟
در طی خارج کردن بخاری از کلاس، انفجاری رخ می دهد. وقوع این انفجار شرایط را بسیار دشوار می کند. در حالی که برخی از بزرگترها توانسته بودند خود را از کلاس خارج کنند، اکثر دانش آموزان در کلاس محبوس شدند و هیچ راه فراری نداشتند. با انتشار خبر آتش سوزی مدرسه، آتش نشانانی از پیرانشهر اعزام و اهالی روستا هم برای کمک حاضر شدند. امدادگران توانستند میله های حفاظ پنجره ها را بشکنند تا بچه ها را نجات دهند. بچه هایی که در دمای بسیار بالای کلاس، دچار آسیب های جسمی بسیار شدیدی شده بودند. کودکانی که به دلیل سهل انگاری مسئولان، آموزش های لازم را ندیده و به دلیل ترس از آتش، زیر میزهایشان پنهان شده بودند.
آنها حتی اولین و ساده ترین عکس العمل در زمان بروز حریق که فرار ایمن از محل حادثه است را نمی دانستند. بالاخره آسیب دیدگان که هفت کودک خردسال بودند، به بیمارستان منتقل شدند و متاسفانه دو کودک به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست دادند. بروز این فاجعه در مدرسه شین آباد و حوادث مشابهی که در زاهدان و سایر شهرهای ایران رخ داده است، نواقص بنیادی در خصوص ایمنی در برابر حریق در مدارس را به رخ می کشد. در حالی که قوانین و مقرراتی در مورد نحوه برخورد پرسنل مدرسه با چنین رویدادهایی در ایران وجود دارد، اما این دستورالعمل ها بدون در نظر گرفتن توانایی واقعی نهادها در انجام این مراحل وضع شده است.
به عنوان مثال، وزارت آموزش و پرورش، آموزش های منظم را برای پرسنل مدرسه در زمینه اقدامات ایمنی در برابر آتش توصیه کرده است. اما به ماموران ایمنی دستور داده نمی شود که این آموزش ها را اجرایی کنند. در عوض، این وظیفه به واحدهای آتش نشانی واگذار می شود که تحت مدیریت شهرداری هستند. غافل از آنکه چنین بخش هایی در مناطق روستایی ایران وجود ندارد! علاوه بر این، ساده ترین عکس العمل در زمان بروز حریق، تخلیه مدرسه است. هرچند این کار از وارد آمدن خسارت به تاسیسات جلوگیری نمی کند، اما قطعا تلفات جانی را از بین می برد. در حال حاضر، هیچ مرجع بازرسی در ایران وجود ندارد تا بر مانورهای تمرینی فرار ایمن در مدارس نظارت داشته باشد و تایید کند که پرسنل و دانش آموزان مدارس، مهارت کافی در این مورد را دارند یا خیر؟
از سوی دیگر، بر اساس گزارش آتش نشانی، مدرسه روستای شین آباد، دارای یک کپسول آتش نشانی فعال بود. اما در این حادثه مورد استفاده قرار نگرفت! عدم استفاده از این خاموش کننده، بیانگر این است که هیچ یک از پرسنل مدرسه توانایی کار با یک خاموش کننده را نداشتند و هیچ آموزشی در این خصوص ندیدند. امروزه این مساله در کشورهای توسعه یافته حل شده است. در کشورهایی پیشرو در ایمنی، یک عضو از کارکنان هر مدرسه یا موسسه به عنوان افسر ایمنی آتش انتخاب می شود.
این فرد آموزش ها و دوره های لازم در خصوص رویارویی با حریق را دیده است و در مواقع رخداد حادثه به کمک آن مدرسه و یا موسسه می آید. قرار نیست این فرد که به عنوان افسر آتش نشانی مدرسه انتخاب می شود همچون یک آتش نشان حرفه ای کار اطفای حریق را انجام دهد، اما اتخاذ تصمیمات درست، اعم از مدیریت دانش آموزان برای تکمیل فرآیند فرار ایمن و استفاده از یک خاموش کننده دستی، حداقل کاری است که این افسران ایمنی می توانند به انجام برسانند. بر اساس دستورالعمل تصویب شده توسط وزارت آموزش و پرورش ایران در سال ۲۰۰۶ ، همه مدارس باید مجهز به کپسول آتش نشانی باشند و همه معلمان و دانش آموزان باید در استفاده از آنها توسط سازمان آتش نشانی آموزش ببینند. با این حال، شکاف های پوشش دهی مناطق روستایی کشور توسط نیروهای آتش نشانی هنوز باید برطرف شود.
تنها از طریق تجزیه و تحلیل جامع این فاجعه و دیگر فجایع و رویکرد بهداشت عمومی به ایمنی مدارس می توان از چنین فجایع در ایران در آینده جلوگیری کرد. تخلیه فوری یک کلاس درس، ساده ترین راه برای نجات جان افراد است و این عمل باید با یک رژیم بازرسی صحیح انجام شود تا اطمینان حاصل شود که تمرینات به طور منظم در حال انجام است. علاوه بر این، در یک کشور زلزله خیز مانند ایران، تخلیه باید یک روش آشنا و معمول باشد. این واقعیت که در این حادثه اجرا نشده است، ممکن است مربوط به فرهنگ ایمنی آتش نشانی در ایران باشد. وقوع چنین آتش سوزی هایی تنها مختص مدارس ایران نیست. حوادث غم انگیز مشابهی در چندین کشور با درآمد متوسط در دهه گذشته رخ داده است. از جمله، آتش سوزی های تقریبا مشابهی در بهار و تابستان ۲۰۰۳ در روسیه رخ داد و در طی آن تقریبا ۱۰۰ کودک بی گناه کشته و یا زخمی شدند. مدارس یکی از مهمترین حلقه های زنجیره آموزش بهداشت عمومی هستند. با آموزش صحیح و به موقع ایمنی به کودکان و نوجوانان می توانیم از بروز حوادث تلخ جلوگیری کنیم.
منبع: ماهنامه تخصصی بهداشت، ایمنی و انرژی (HSE)
حتما بخوانید:
⇐ آموزش ایمنی و واکنش در شرایط اضطراری در مدارس
⇐ وضعیت ایمنی، بهداشت و زیست محیطی (HSE) مدارس ایران
⇐ بررسی شرایط ایمنی و بهداشت در مدارس
⇐ مروری بر سلامت در بلایا در مدارس ایران در مقابله با بحران ها
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)