سیستم مدیریت IMS
سیستم مدیریت IMS
سیستم مدیریت IMS
IMS-Integrated Management Systems
سیستم مدیریت یکپارچه IMS شامل سه استاندارد:
- ISO 9001: 2015 : استاندارد ایزو مدیریت کیفیت تولیدات و خدمات
- ISO 14001: 2015 : استاندارد ایزو مدیریت محیط زیست و پیرامونی
- OHSAS 18001: 2007 : استاندارد ایزو مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه اي
استاندارد ایزو مدیریت کیفیت تولیدات و خدمات ISO 9001: 2015
مقدمه
به کارگیري یک سیستم مدیریت کیفیت، یک تصمیم استراتژیک براي سازمان است که به سازمان کمک می نماید تا عملکرد کلی خود را بهبود داده و یک مبناي منطقی براي فعالیت هاي توسعه پایدار فراهم نماید.
مبناي بالقوه استقرار مدیریت کیفیت براساس این استاندارد بین المللی براي یک سازمان شامل موارد زیر می باشد:
الف) توانایی ارائه مستمر محصولات و خدماتی که الزامات مشتري، قانونی مقرراتی را برآورده می سازند.
ب) تسهیل فرصت ها به منظور افزایش رضایت مشتری
ج)پرداختن به ریسک ها و فرصت هاي مرتبط با اهداف و محیط سازمان
د) توانایی اثبات انطباق با الزامات مشخص شده سیستم مدیریت کیفیت، این استاندارد بین المللی می تواند توسط طرف هاي درون و برون سازمانی مورد استفاده قرار گیرد.
مقصود این استاندارد بین المللی به این معنی نیست که نیاز به موارد زیر باشد:
- یکسانی در ساختار سیستم هاي مختلف مدیریت کیفیت
- هم راستایی مستندات با ساختار بند به بند این استاندارد بین المللی
- استفاده از واژگان خاص این استاندارد بین المللی در سازمان
الزامات سیستم مدیریت کیفیت مشخص شده در این استاندارد بین المللی، مکمل الزامات محصولات و خدمات می باشد. این استاندارد بین المللی رویکرد فرآیند شامل چرخه PDCA (طرح ریزي، اجرا، بررسی و اقدام) و تفکر مبتنی بر ریسک را بکار گرفته است.
رویکرد فرآیندي سازمان را قادر می سازد تا اطمینان یابد که منابع کافی به فرآیندها اختصاص یافته و مدیریت می شوند و فرصت هاي بهبود تعیین شده بر روي آن ها اقدام انجام می گیرد.
تفکر مبتنی بر ریسک، سازمان را قادر می سازد تا عواملی که می توانند موجب انحراف فرآیندها و سیستم مدیریت کیفیت از نتایج طرح ریزي شده، شوند را تعیین نموده و کنترل هاي پیشگیرانه اي براي به حداقل ساندن این اثرات منفی و استفاده (حداکثر از فرصت هایی که با آن ها به وجود می آیند به کار گیرد.)
برآورده سازي مستمر الزامات و پرداختن به نیازها و انتظارات آینده، باعث می شود سازمان ها با چالش قرار گرفتن در یک محیط داراي پیچیدگی و پویایی رو به افزایش مواجه شوند. به منظور دستیابی به این هدف، سازمان علاوه بر اصلاح و بهبود، ممکن است از اشکال متنوعی از بهبود، همچون تغییر اساسی، نوآوري و سازمان دهی مجدد ضروري باشد.
در این استاندارد بین المللی، اشکال مختلف فعل ها به صورت زیر استفاده می شود:
- بایدنشان دهنده یک الزام است
- بایستی نشان دهنده یک توصیه است
- ممکن است نشان دهنده یک اجازه است
- می تواند نشان دهنده یک امکان یا قابلیت است
اطلاعاتی که با “یادآوری” نشان داده شده اند، براي راهنمایی در درک یا شفاف سازي الزام مربوطه می باشند.
اصول مدیریت کیفیت
این استاندارد بین المللی بر مبناي اصول مدیریت کیفیت که در استاندارد ISO 9000 توصیف شده اند، می باشد. اسن توصیف ها شامل شرح هر اصل، دلیل اهمیت هر یک از اصول براي سازمان، مثال هایی از منافع مرتبط با این اصول و مثال هایی از اقدامات رایج به منظور بهبود عملکرد سازمان، هنگام به کارگیري این اصول می باشد.
اصول مدیریت کیفیت شامل موارد زیر می باشد:
- تمرکز بر مشتري
- رهبري
- مشارکت کارکنان
- رویکرد فرآیندي
- بهبود
- تصمیم گیري مبتنی بر شواهد
- مدیریت ارتباطات
رویکرد فرآیندی
کلیات
این استاندارد بین المللی به منظور افزایش رضایت مشتري از طریق برآورده کردن الزامات وي، استفاده از رویکرد فرآیندي را به هنگام توسعه، اجرا و بهبود اثربخشی سیستم مدیریت کیفیت، ترویج می نماید. الزامات خاص ضروري براي به کارگیري رویکرد فرآیندي در بخش 4 لحاظ شده است.
درک و مدیریت فرآیندهاي به هم وابسته به عنوان یک سیستم، به کارایی و اثربخشی سازمان در دستیابی به نتایج مورد نظر آن کمک می نماید. این رویکرد، سازمان را قادر می سازد تا روابط و وابستگی هاي متقابل فرآیندهاي سیستم را به گونه اي کنترل نماید که در نتیجه آن، عملکرد کلی سازمان بتواند افزایش یابد.
رویکرد فرآیندي شامل تعریف و مدیریت سیستماتیک فرآیندها و تعاملات آن ها و در نتیجه دستیابی به نتایج مورد نظر مطابق با خط مشی کیفیت و جهت گیري استراتژیک سازمان می باشد. مدیریت فرآیندها و سیستم در کل می تواند از طریق به کارگیري چرخه PDCA و با تمرکز کلی بر تفکر مبتنی بر ریسک و با هدف استفاده از فرصت ها و جلوگیري از نتایج ناخواسته انجام گردد.
استفاده از رویکرد فرآیندي در سیستم مدیریت کیفیت، سازمان را قادر به انجام موارد زیر می نماید:
الف) درک و استمرار در برآورده کردن الزامات
ب) در نظر گرفتن فرآیندها براساس ارزش افزوده
ج) دستیابی به عملکرد اثربخش فرآیندها
د) بهبود فرآیندها بر مبناي ارزیابی داده ها و اطلاعات
شکل 1- یک نمایش شماتیک از هر گونه فرآیند و تعامل اجزاي آن را نشان می دهد. براي هر فرآیند، نقاط بررسی پایش و اندازه گیري که براي کنترل آن ضروري اند، خاص همان فرآیند هستند و بسته به ریسک هاي مرتبط، از یکدیگر متفاوت هستند.
چرخه طرح ریزي، اجرا، بررسی، اقدام
می تواند در مورد همه فرآیندها و سیستم مدیریت کیفیت به عنوان یک کلیت بکار گرفته شود. شکل 2 نشان PDCA چرخه دهنده این موضوع است که چگونه بندهای 4 تا 10 در رابطه با چرخه PDCA می توانند گروه بندي شوند.
(شماره هاي داخلی کروشه ها، به شماره بندها در این استاندارد بین المللی ارجاع می دهند)
PDCA چرخه را می توان به طور مختصر به صورت زیر تشریح نمود:
- طرح ریزی: تعیین اهداف سیستم و فرآیندهاي آن و منابع مورد نیاز براي نتایج در تطابق با الزامات مشتري و خط مشی هاي سازمان و تعیین و پرداختن به ریسک ها و فرصت ها
- اجرا: استقرار آنچه طرح ریزي شده است
- بررسی: پایش و (در صورت کاربرد) اندازه گیري فرآیندها و محصولات و خدمات منتج، در مقابل با خط مشی ها، اهداف، الزامات و فعالیت هاي طرح ریزي شده و گزارش نتایج
- اقدام : انجام اقداماتی براي بهبود عملکرد، در صورت نیاز
تفکر مبتنی بر ریسک
براي دستیابی به یک سیستم مدیریت کیفیت اثربخش، تفکر مبتنی بر ریسک ضروري است. در نسخه هاي قبلی این استاندارد بین المللی به مفهوم تفکر مبتنی بر ریسک اشاره شده بود.به عنوان مثال انجام اقدامات پیشگیرانه براي از بین بردن عدم انطباق هاي بالقوه، تجزیه و تحلیل هر عدم انطباق که رخ می دهد و اتخاذ اقدام براي جلوگیري از رخداد مجدد که متناسب با اثرات عدم انطباق است.
به منظور انطباق با الزامات این استاندارد بین المللی، سازمان نیاز دارد تا اقداماتی را براي پرداختن به ریسک ها و فرصت ها طرح ریزي و استقرار نماید.
پرداختن توام به فرصت ها و ریسک ها، پایه اي براي افزایش اثربخشی سیستم مدیریت کیفیت، دستیابی به نتایج بهبود یافته و جلوگیري از تاثیرات منفی، ایجاد می نماید.
فرصت ها می توانند در نتیجه یک وضعیت مطلوب براي دستیابی به یک نتیجه مورد نظر، به وجود آیند.به عنوان مثال مجموعه اي از شرایط که اجازه می دهد سازمان مشتریان را جذب نماید، محصولات و یا خدمات جدیدي را توسعه دهد، ضایعات را کاهش داده و بهره وري را بهبود دهد.اقداماتی که براي پرداختن به فرصت ها انجام می شود، می تواند شامل در نظر گرفتن ریسک هاي مرتبط نیز باشد.ریسک اثر عدم قطعیت است و هر عدم قطعیتی می تواند اثرات مثبت و منفی داشته باشد. یک انحراف مثبت به وجود آمده از یک ریسک می تواند یک فرصت را فراهم آورد، اما نه همه اثرات مثبت نتیجه ي ریسک در فرصت ها است.
ادامه مطلب را با دانلود فایل پیوستی مشاهده کنید.
ورود یا ثبـــت نــــام + فعال کردن اکانت VIP
مزایای اشتراک ویژه : دسترسی به آرشیو هزاران مقالات تخصصی، درخواست مقالات فارسی و انگلیسی، مشاوره رایگان، تخفیف ویژه محصولات سایت و ...
حتما بخوانید:
⇐ آشنایی با سیستم مدیریت زیست محیط و نظام مدیریت HSE
⇐ استقرار سیستم مدیریت استاندارد ایمنی, سلامت و محیط زیست (SHSE MS)
دیدگاهتان را بنویسید
می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟خیالتان راحت باشد :)